به گزارش مجله خبری نگار/دیده بان ایران،این ایده که انسانهای عصر یخبندان با پرتاب نیزه حیوانات غول پیکری که اکنون منقرض شدهاند را شکار میکردند چیزی بیش از یک حدس اشتباه نباشد!
باستان شناسان دانشگاه برکلی در کالیفرنیا بر این باورند که سرانجام کشف کردهاند انسانها چگونه ۱۳۰۰۰ سال پیش ماموتهای ۱۲ تنی را شکار میکردند. انسانهای عصر یخبندان ممکن است هیچوقت نیزه پرتاب نکرده باشند یا درگیر شکار دسته جمعی نشده باشند و منتظر زخمی شدن طبیعی حیواناتی مانند ماموتها، ماستودونها، گاومیشهای کوهاندار یا ببرهای دندان شمشیری، به منظور شکار آنها نشده باشند. محققان میگویند انسانها در عوض، نیزههای خود را در زاویه مشخص در زمین فرو میبردند و سپس جانوران غول پیکر را فریب میدادند تا به سمت این نیزهها حمله کند. با کمک از این روش کوجودات غول پیکر خود را به نیزه میکشیدند و به راحتی شکار میشدند.
محققان یک پژوهش جدید معتقدند نیروی یک جانور ۱۲ تنی که با تمام قدرتش به سمت نیزهها حمله میکرد بسیار مرگبارتر از روشهای شکار شناخته شده توسط انسانهای عصر یخبندان است. جون سانسری، دانشیار گروه مردم شناسی دانشگاه برکلی، توضیح داد: «زور بازوی انسان به هیچ وجه شباهتی به قدرت حیوانی وحشی که به سرعت به دنبال شکار خود است، ندارد. توان این حیوانات از هر موجودی که ما امروزه میشناسیم بیشتر بود.»
این نیزهها طوری طراحی میشدند که از طعمهها در برابر حمله حیوان غول پیکر مراقبت کند. بر اساس این پژوهش، نوک نیزه، که نقطه کلوویس نامیده میشود، زمانی که اسلحه در زمین کاشته میشد و به سمت طعمه زاویه میگرفت و مانند یک گلوله امروزی عمل میکرد. محققان شیوههای شکار نیزه در طیف وسیعی از فرهنگها در سراسر جهان را بررسی کردند، اما نظریههای خود را بر طبق نحوه شکار جمعیت بومی باستانی آمریکای شمالی ارائه کردند.
اسکات بایرام، یکی از همکاران تحقیقاتی مرکز تحقیقات باستان شناسی برکلی، و سانسری، میگویند نقاشیهای سنگی باقی مانده از نیزههایی که در هوا یک ماموت را شکار کردهاند باعث بوجود آمدن نظریه اشتباهی درباره نحوه شکار انسانهای عصریخبندان شدند. این نقاشیها به احتمال زیاد تمام واقعیتهای زندگی در عصر یخبندان را به تصویر نکشیدهاند. بایرام، نویسنده اول این پژوهش، گفت: «گاهی اوقات در باستان شناسی، حقایق تاریخی مانند تکههای یک پازل به یکدیگر متصل میشوند. اکنون کشف فناوری کلوویس، نظریه ما درباره شکار حیوانات عصریخبندان را از هر نظریه دیگری برتری میبخشد. این نظریه یک راه کاملاً جدید برای نگاه کردن به نحوه زندگی مردم در میان این حیوانات غول پیکر در طول تاریخ بشریت ممکن میکند.»
سنگهای مناسب برای سر نیزهها مانند سنگ چرت، سنگ چخماق یا یشم به مناطق خاصی محدود میشدند. ساخت هر نیزه به زمان زیادی برای پیدا کردن نوع دسته مناسب از نظر بلندی، صاف بودن و مقاومت مناسب نیاز داشت. این امکان وجود دارد که انسانهای ماقبل تاریخ صدها کیلومتر سفر میکردند تا بتوانند هر بخش مورد نیاز برای ساخت این نیزهها را تهیه کنند. با توجه به ریسک برخورد نکردن نیزهها با حیوانات و بی تأثیر بودن آنها در برابر پوست مقاوم این حیوانات، محققان بعید میدانند انسانهای عصر یخبندان چنین ابزار مهم و پر زحمتی را به راحتی به سوی این جانوران پرتاب میکردند.