به گزارش مجله خبری نگار، «بیبدن» یک داستان اجتماعی است که در بستر جنایی اتفاق میافتد. فیلم قضاوتگر نیست و تنها یک ماجرا را که ترکیبی از چند پروندهٔ واقعی است روایت میکند. این فیلم را که در چهل و دومین جشنوارهٔ فیلم فجر به نمایش درآمده است، از نگاه «زندگی» بررسی میکنیم.
مطابق قول و قرار همیشگیمان در نوشتن از فیلمها، همان قدری از روایت داستان و پایان آن میگوییم که سازندگان آن در مصاحبهها و نشست خبری فیلم خود گفتهاند، مگر در پرداختن به جزئیاتی که از نگاه «زندگی» اهمیت دارند، اما داستان و پایان فیلم را لو نمیدهند.
ضمن اینکه بررسی نکات فنی فیلم را بر عهدهٔ دوستان سینمایی میگذاریم و تنها به تحلیل محتوای آن میپردازیم.
داستان با گم شدن یک دختر دانشجو به نام «ارغوان» آغاز میشود. پدر و مادر ارغوان در گفتگو با پلیس اصرار دارند دخترشان یک دانشجوی ساده است و روابط خارج از عرف ندارد. اما مادر به وضوح چیزی را مخفی میکند. گویی از آشکار شدن بعضی مسائل برای همسرش بیم دارد. مسائل بسیار مهمی از جزئیات زندگی و روابط دخترش که به تدریج برای مخاطب هم آشکار میشود.
«بیبدن» در کلیات، مخاطب را به یاد پروندهٔ جنجالی «آرمان و غزاله» میاندازد. اما عوامل فیلم در نشست خبری فیلم گفتند «تفاوتهای اساسی با آن پرونده دارد.»
در ابتدای فیلم بازپرس جدی و جوانی را میبینیم که در مراسم اعدام حضور دارد. او در عین مسئولیتپذیری، بسیار دلسوز است. ولیِّدم پروندهای که در جریانش نیستیم، ناگهان از اعدام پشیمان میشود و رضایت میدهد. بازپرس به سمت اعدامی میدود، پاهای آویزان او را بغل میکند و نجاتش میدهد. در بخش دیگر فیلم هم میبینیم تمام تلاشش را برای رضایت گرفتن از خانوادهٔ مقتول میکند تا داغ یک جوان دیگر بر دل خانوادهاش ننشیند.
او همانقدر برای جلب رضایت ولیِّدم تلاش میکند که برای روشن شدن حقیقت. وقتی ماجرای گم شدن دختر جوان مطرح میشود به نیروهای تحتفرمانش دستور میدهد، این تکدختر را زودتر پیدا کنند و به خانوادهٔ نگرانش برسانند.
در خلال فیلم متوجه میشویم ارغوان در بسیاری از کلاسهای دانشگاه شرکت نمیکرده و یکی از دوستانش دور از چشم اساتید، برای او حضور ثبت میکرده است.
دختر گمشده با پسر ۲۰سالهای به نام «سروش» ارتباط داشته است. در ۹سالگی سروش، پدر و مادرش جدا میشوند. سروش با پدرش زندگی میکند و هرچه میخواهد برایش مهیاست.
در فیلم به ارتباط خارج از چارچوب دختر و پسر پرداخته میشود. در حالی که دوستی دختر و پسر برای خانوادهٔ سروش و مادر ارغوان کاملاً عادی و پذیرفتهشده است، چنین ارتباطی در بافت فکری پدر ارغوان جایی ندارد. بازپرس هم به شکلهای مختلف این نوع ارتباط را به باد انتقاد میگیرد و سروش را به خاطر این رفتار «بیغیرت» میخواند.
البته سروش میکوشد پخش شدن عکسهای نامناسب ارغوان در دانشگاه را دلیل ازدواج نکردن با او بشمارد و خود را از زیر بار اتهام «بیغیرتی» و ارتباط خارج از چارچوب ازدواج بیرون بکشد.
ارغوان برخلاف سروش تکوالد نیست. اما هر دو والد خطاهای فاحشی در ارتباط خود با فرزندشان دارند. پنهانکاری مادر مسائل مهم ارغوان را از چشم پدر دور نگه میدارد و ارغوان را در معرض آسیب بیشتر قرار میدهد. مادر وقتی لب به سخن میگشاید و با همسرش از نقص ارتباط پدر و دختری و نبود صمیمیت لازم بین آنها حرف میزند که فرصتی برای جبران باقی نیست.
پدر به مشغولیت دائمی و خستگی همیشگی خود اعتراف میکند و این کاستی را میپذیرد. اما همزمان به همسرش اعتراض میکند که «تو که به ارغوان نزدیک بودی چه کردی؟» این سؤال برای مخاطب هم پیش میآید که آیا سهلگیری بیش از حد مادر ارغوان راهبرد درستی در ارتباط با دخترش بوده است؟! اگر اینطور است چرا چنین نتیجهای حاصل شد؟
پدر قاتل برای برگرداندن حکم پسرش رشوه میدهد. حتی تلاش میکند با دروغ و فضاسازی علیه خانوادهٔ ارغوان و فشار به قوهٔ قضاییه در فضای مجازی، حکم را متوقف کند. او در قسمتی از فیلم میگوید «یه جوری چیدم که توی ماهواره و فضای مجازی، همه میگن اعدام نکنید!»
این را میتوان پشتصحنهٔ بسیاری از هشتگهای «نه به اعدام» و «اعدام نکنید» دانست که کاربران فضای مجازی بدون اطلاع از جرم فرد محکوم و جزئیات ماجرا در شبکههای اجتماعی ترند میکنند.
«بیبدن» را میتوان فیلمی در دفاع تمامقد از حکم الهی قصاص دانست، همانطور که در آیهٔ ۱۷۹ سورهٔ بقره آمده «و براى شما در قصاص حیات و زندگى است، اى صاحبان خرد.» آنجا که مادر ارغوان، ناامید و درهمشکسته میگوید «قصاص حقم نیست؟ من حقم رو میخوام!»
«بیبدن» به سبک تربیتی بعضی از خانوادهها انتقاد میکند، جایی که یک مادر به مادر دیگری میگوید «هر چی پسرت خواسته بهش دادی؛ فکر کرده دختر مردم رو هم میتونه راحت به دست بیاره.» این میتواند تلنگری باشد برای بعضی از والدین که تصور میکنند باید تمام خواستههای فرزندشان را اجرا کنند و حتی «عدمتوانایی در برآورده کردن خواستههای بچه» را دلیل فرزندنیاوری خود معرفی میکنند.
در فیلم خطر عکس گرفتنهای دورهمی دخترانه (با لباس و شرایطی که انتشارشان باعث بروز مشکل میشود)، آسیب حسادت در گروههای دوستی، مصیبتهای ناشی از انتشار غیرمسئولانهٔ اطلاعات شخصی دیگران و... برای مخاطب ترسیم میشود.
در انتها باید گفت «بیبدن» فیلمی بسیار تلخ است و تماشای آن برای کسانی که روحیهٔ حساسی دارند میتواند بسیار آزاردهنده باشد.