کد مطلب: ۶۲۰۷۹۰

اخراج مجری «پاورقی» بدلیل توییت سیاسی اش؟ /چرا خبری از محمدرضا شهبازی نیست؟

محمدرضا شهبازی مجری برنامه «پاورقی»، هفته پیش توییت بی سابقه‌ای را در مقام مجری صداوسیما منتشر کرد.

به گزارش مجله خبری نگار،محمدرضا شهبازی مجری برنامه «پاورقی»، هفته پیش توییت بی سابقه‌ای را در مقام مجری صداوسیما منتشر کرد.

محمدرضا شهبازی، در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود؛ «اصلاح‌طلبی نطفه‌اش حرام است! اصولگرایی لقمه‌اش حرام است!» این توییت با واکنش منفی کاربران زیادی مواجه شد.

حالا چند روزی است او اجرای برنامه پاورقی را برعهده ندارد. مشخص نیست از اجرا کنار گذاشته شده یا این عدم حضور دلیل دیگری دارد. کلام زشت این مجری پیش از این هم با انتقادات زیادی همراه بود.

اخراج مجری «پاورقی» بدلیل توییت سیاسی اش؟ /چرا خبری از محمدرضا شهبازی نیست؟

بیوگرافی محمدرضا شهبازی

محمدرضا شهبازی متولد ۱۶ خرداد سال ۱۳۶۵ اهل تهران، مجری، بازیگر، طنزپرداز، نویسنده و مدیرسایت راه راه و مجری بوده است. او از دوران نوجوانی وارد عرصه فرهنگی و طنز شده است.

شهبازی با برنامه‌های «پاورقی» و «سیدخندان» به شهرت رسیده است. وی سابقه همکاری با شبکه افق و شبکه دوم سیما را در کارنامه کاری خود دارد.

محمدرضا شهبازی کاردانی مهندسی معدن و کارشناسی معارف اسلامی دارد.

اخراج مجری «پاورقی» بدلیل توییت سیاسی اش؟ /چرا خبری از محمدرضا شهبازی نیست؟

این چهره کتابی به «ماهبندان» را نوشته و منتشر کرده است.

اولین مجموعه طنز محمدرضا شهبازی «آقازاده عزیز» نام دارد که مجموعه طنز‌هایی است که بین سال‌های ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۱ نوشته است.

محمدرضا شهبازی تجربه نویسندگی برای سریال «وضعیت زرد» را نیز در کارنامه دارد.

امیر غفارمنش، سوسن پرور، زنده‌یاد علی سلیمانی، مریم سعادت، آرش ماهان کیا و مهران رجبی از بازیگران این مجموعه هستند.

این چهره چند سالی است که ازدواج کرده و سه فرزند دارد.

اخراج مجری «پاورقی» بدلیل توییت سیاسی اش؟ /چرا خبری از محمدرضا شهبازی نیست؟

محمدرضا شهبازی در مورد زندگی اش این گونه می‌گوید:

محمدرضا شهبازی هستم. متولد شانزده خرداد ۱۳۶۵ در تهران. خیر سرم راهنمایی و دبیرستان را در تیزهوشان درس خواندم و برای همین چاره‌ای جز رفتن به رشته مهندسی در دانشگاه نداشتم. رفتم مهندسی معدن دانشگاه تهران.

وقتی این رشته را نیمه‌کاره رها کردم، هم من و هم مسئولان دانشگاه در پوست خودمان نمی‌گنجیدیم!

بعدش رفتم رشته معارف درس بخوانم که هنوز هم می‌خوانم. این دیگر انتخاب خودم بود. انصافاً هم انتخاب خوبی بود. هنوز هم که شب‌های امتحان فلسفه و منطق و… می‌خوانم حظ می‌برم.

در این سال‌ها در نشریات مختلف طنز و جدی نوشته ام، در حوزه‌های مختلف که بیشترش فرهنگی بوده است. ماه‌بندان اولین کتابم است که وقتی برای اولین بار در دستهایم گرفتم کلی ذوق کردم. به نظرم کسی که با دیدن اثرش ذوق نکند، بهتر است دور نوشتن و اینجور کار‌ها را خط بکشد. اولین مجموعه طنزم هم آقازاده عزیز نام دارد که گزیده از طنز‌هایی است که در بین سال‌های ۸۷ تا ۹۲ نوشته‌ام.

لانگشوت هم کتاب طنز بعدی‌ام است که یازده نقد طنز بر یازده فیلم زیادی جدی سینمای ایران را در خود جای دارد.

ازدواج با خانمی که به معنای واقعی کلمه خانم است و داشتن دختری که مثل همه دخترها، عشق بابایش است، و یک جفت پسر دوقلو، یکی از لطف‌های خداست که از دست و زبان که برآید/ کز عهده شکرش بدر آید…
قربان مادرم هم می‌روم و پدرم را هم خیلی دوست دارم! این خلاصه‌اش بود، و اگر قرار بود همه‌اش را شما بدانید که به خدای کریم ستار نمی‌گفتند.

منبع:روزیاتو

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر