به گزارش مجله خبری نگار/قدس: شیوع کرونا و درگیری با آن در چند سال متوالی و پس از آن ناآرامیهای سال گذشته، سینما را در چنان پیچهای حساس و پرخطری انداخت که کمتر کسی فکر میکرد به این زودی بتواند به روزهای پررونق گذشته خود نزدیک شود، همه چیز ناامیدکننده بود، اما از آنجایی که سینما مستقیماً با مخاطب مواجه است و به این راحتی نمیتوان رفتار مردم را پیشبینی کرد، اتفاقهای غیر قابل انتظاری در سینمای ایران رخ داد و طبق آنچه در سایت سمفا ثبت شده، در سال ۱۴۰۲ بیش از ۲۷ میلیون نفر به سالنهای سینما رفتند که البته بر اساس جدیدترین آماری که وزارت ارشاد اعلام کرده فروش سینما از مرز هزار و ۲۰۰میلیارد تومان و ۲۸/۴ میلیون بیننده عبور کرده است.
در سال جاری، ۵۵ فیلم به نمایش درآمد که مجموع آنها رقمی افزون بر یک هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان را نصیب گیشه کرد و رکورد تازهای در جدول فروش سینمای ایران به ثبت رسید. سهم عمده این موفقیت به نام فیلمهای کمدی است، فیلمهایی همچون «فسیل» با ۳۲۴ میلیارد تومان و نزدیک به ۷ میلیون و ۴۸۶ هزار مخاطب، «هتل» با ۲۷۵ میلیارد تومان فروش و ۶ میلیون و ۲۳۵ هزار مخاطب، «هاوایی» با ۸۳ میلیارد تومان فروش و یک میلیون و ۶۸۶ هزار مخاطب، «شهر هرت» با ۷۷ میلیارد تومان فروش و یک میلیون و ۸۲۳ هزار و همچنین «ویلای ساحلی» با ۶۳ میلیارد تومان و یک میلیون و ۳۵۹ هزار مخاطب توانستند رونق را به سینما برگردانند و از طرفی دیگر فروش قابل توجه این فیلمها موقعیتی امن و قابل پیشبینی برای موفقیت این آثار به وجود آورد.
نکته جالب، اما اینجاست که تعداد فیلمهایی که در گونه اجتماعی به نمایش درآمدند چیزی حدود دو برابر کمدیهای اکران شده در سال جاری است، اما فروش این فیلمها چندان چنگی به دل نمیزند و پرفروشترین فیلم اجتماعی که «سه کام حبس» با ۱۹ میلیارد و ۶۸۱ میلیون تومان و ۴۱۷ هزار مخاطب است، در فاصله معنادار و قابل توجهی با کمدیها قرار گرفته است. در رده فیلمهای اجتماعی نیز پس از آن «کت چرمی» با فروش ۱۴ میلیاردی خود و جذب ۳۱۱ هزار مخاطب دومین فیلم اجتماعی پرفروش است.
در این میان، اما نباید استقبال خوب از انیمیشن «بچه زرنگ» را هم نادیده گرفت که در ادامه موفقیت انیمیشنهایی که سال ۱۴۰۱ اکران شدند، قرار دارد و توانست با فروش ۶۲ میلیاردی خود، یک میلیون و ۹۲۱ هزار نفر را به سالنهای سینما بکشاند. کمترین میزان فروش هم به فیلم «میان صخرهها» اختصاص دارد که تنها ۲۶ میلیون تومان فروش داشته و با ۵۹۵ بیننده، کممخاطبترین فیلم امسال بوده است.
سال جاری، اما از جهتی دیگر هم رکورددار است؛ آن هم از نظر قاچاق و انتشار غیرقانونی فیلمهایی که یا موفق به دریافت پروانه نمایش نشدند و یا اینکه پیش از اکران داخلی، در عرصه بینالمللی به نمایش درآمدند و تعدادی دیگر هم به دلایلی نامعلوم قاچاق شدند. «خط فرضی»، «برادران لیلا»، «جنگ جهانی سوم»، «تفریق»، «بیرؤیا»، «اورکا»، «ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا» و «شب، داخلی، دیوار» از جمله این فیلمها هستند.
حالا تصور کنید اگر این فیلمها امکان نمایش در سالنهای سینما را داشتند، برخی از آنها میتوانستند فروش قابل توجهی را در گیشه ثبت کنند و حتی رکورد پرفروشترین فیلمهای اجتماعی را هم بشکنند و طبیعتاً آمار فعلی گیشه را تغییر دهند، البته از میان این فیلمها، «جنگ جهانی سوم» فرصت اکران روی پرده را پیدا کرد که فروشی معادل ۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان داشت.
بر اساس آمار منتشره از مجموع ۲۴ فیلم اکران شده در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر، ۱۲ فیلم در سال جاری اکران شده و مجموع فروش این فیلمها کمتر از ۹۰ میلیارد تومان بوده که ۶۲ میلیارد این رقم فقط متعلق به انیمیشن «بچه زرنگ» است و به عبارتی سهم فجر چهلویکم از گیشه هزار میلیاردی امسال، رقمی کمتر از ۱۰۰میلیارد تومان بوده است.
پیش از هر چیز یادمان نرود که گیشه هزار میلیاردی امسال تنها مدیون چند کمدی پرفروش است. علاوه بر اینکه براساس آخرین آمار، سینماها به تعداد ۳۸۲ و سالنهای سینما به عدد ۸۳۵ رسیده است که این فاکتور نیز تأثیر مهمی در افزایش تعداد مخاطبان سینما دارد، اما فارغ از این، سینما رفتن و ژانر فیلمی که مخاطب انتخاب میکند، فراتر از گذران وقت و تماشای فیلم، دلایل دیگری دارد که عمدهترین آن ناشی از شکوفایی و نشاط اجتماعی و سیاسی و یا برعکس رکود آنهاست. از سویی دیگر سینما رفتن به عنوان یک فعالیت اجتماعی و گروهی نشأت گرفته از وضعیت روحیه جمعی نیز هست.
تنگناهای اقتصادی و وضعیت نامطلوب معیشتی، معضلات اجتماعی، به طور اتوماتیک جامعه را به سمت فرار از این موقعیت و رهایی موقتی سوق میدهد، سینما و به طور خاص فیلمهای کمدی دقیقاً یکی از همین مسکنهاست که در یک گردهمایی جمعی میتواند ساعاتی از فراغت فرد را به دور از مشکلاتش برای او به ارمغان بیاورد. مضاف بر اینکه تماشای فیلمهای کمدی هم قرار نیست ذهن مخاطب را درگیر چالش کند و آن را به بازی بگیرد؛ بنابراین چه چیزی بهتر از تماشای فیلمی که توقعی از مخاطبش ندارد و فقط با خود همراهش میکند!
با این حال اگرچه موج کمدی مدتی است در سینمای ایران فراگیر شده و اغلب این آثار از یک نسخه تکراری پیروی میکنند و نقدها به سطحی بودن کمدیها و سیر نزولی سلیقه مخاطب در کشش به سینمای عامهپسند، در کنار نگرانی از انزوای سینمای اجتماعی همچنان پابرجاست، اما این ماجرا یک روی خوب هم دارد.
از بطن همین کمدیهایی که بسیاری به سخیف بودنشان نقد دارند، به مرور زمان مسیری به ارتقای کیفی این ژانر هم باز میشود، نمونه آن فیلم «تمساح خونی» است که با جریان رایج سینمای کمدی تفاوتهای آشکاری دارد و نوع پرداخت به داستان و پرهیز از سطحینگری از ویژگیهای مهمش است که آن را یک سر و گردن از کمدیهای معمول سینمای ایران بالاتر برده و گیشه پررونقی را هم برایش به ارمغان آورده است؛ این کمدی اکشن با وجود فعالیت محدود سینماها در آخرین سهشنبه سال، توانسته با ثبت رقم فروش ۱۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان در هفت روز و جذب ۲۰۵ هزار تماشاگر، رکورد فروش افتتاحیه و هفته اول اکران یک فیلم را به نام خود کند.
«تمساح خونی» نه تنها یکی از امیدهای گیشه در سال آینده خواهد بود که از آن مهمتر مقدمهای برای ترغیب کمدیسازها به تولید فیلمهایی باکیفیت و خوشساخت را فراهم کرده است.