کد مطلب: ۵۹۱۸۷۲
اساساً هر دانشی نیاز به نگاه فلسفی دارد، چون فلسفه موقعیت را می‌سنجد، بستر زمانی و مکانی را تحلیل می‌کند، امکانات آن دانش را محل سنجش قرار می‌دهد، وضعیت و نسبت آن دانش را با شرایط در نظر می‌گیرد، بعد یک برش فکری ارائه می‌دهد تا آن دانش مطابق آن حرکت کند و به توسعه برسد.

به گزارش مجله خبری نگار، مدعای ما در این گفتار این است که دانش فقه اگر بخواهد توسعه پیدا کند، این توسعه منحصراً مبتنی بر «فلسفه فقه» است. اساساً هر دانشی نیاز به نگاه فلسفی دارد، چون فلسفه موقعیت را می‌سنجد، بستر زمانی و مکانی را تحلیل می‌کند، امکانات آن دانش را محل سنجش قرار می‌دهد، وضعیت و نسبت آن دانش را با شرایط در نظر می‌گیرد، بعد یک برش فکری ارائه می‌دهد تا آن دانش مطابق آن حرکت کند و به توسعه برسد. از این‌رو است که می‌گوییم «فلسفه» امری ضروری برای «دانش» است.

مأموریت فلسفه فقه

برای تحلیل این گزاره که «توسعه دانش فقه نیازمند فلسفه فقه است» ابتدا باید دو عبارت «توسعه دانش» و «فلسفه فقه» را تفسیر و تبیین کنیم تا به نسبت‌سنجی درستی از این دو برسیم. توسعه یک دانش، شامل پالایش و گسترش مفاهیم و نظریات است که موجب پیشرفت و نوآوری در آن دانش می‌شود. فلسفه فقه هم علمی است که به تحلیل و نظارت بر مبادی علم فقه می‌پردازد و پنج جنبه دارد. «موضوع و ماهیت و روش فقه»، «اهداف و غایات فقه»، «رابطه فقه با جامعه»، «رابطه فقه با دانش‌های مختلف» و «حرکت فقه در بستر زمان» پنج شأنی هستند که فلسفه فقه به آن‌ها می‌پردازد.

حرکت کردن امری ذاتی برای هر علم است که به دو گونه انجام می‌شود؛ یک گونه حرکت خودبسنده است که تحت مدیریت دانشی و نگاه عقلانی هدایت‌کننده از سوی عالمان آن علم نیست و هیچ تضمینی هم نیست که این حرکت رو به جلو و متوازن باشد. این حرکت عقلانیتی ندارد همچون ماشینی که کوک شده و راننده‌ای برای هدایت مسیر ندارد. اما حرکت دوم حرکتی است که تحت هدایت و مدیریت علم قرار می‌گیرد.

این نوع حرکت کانون تحقق فلسفه فقه هم هست و حرکت فقه در بستر زمان به این معناست. ما دانشی می‌خواهیم که پشتیبان فقه‌مان باشد و روش و ساختار فقه را متناسب و تنظیم کند. این تنظیم‌گری را «فلسفه فقه» با انباشتی از ایده‌ها و اندیشه‌ها انجام می‌دهد و «حرکت فقه» را برای ما تبیین می‌کند. در این مسیر «تاریخ فقه» به فلسفه فقه یاری می‌رساند و متقابلاً فلسفه فقه هم به شکل‌گیری تاریخ فقه کمک می‌کند.

دانش فقه؛ پلی بین شریعت و مردم

توسعه دانش فقه سه بعد دارد؛ توسعه اندیشگی، توسعه تطبیقی و توسعه اجتماعی. مقصود از توسعه اندیشگی همین بحث‌های نظری و استنباطی و روشی است که بر دو قسم «توسعه کیفی» و «توسعه کمی» انجام می‌شود. توسعه کیفی دانش فقه به این معناست که دانش فقه به فلسفه وجودی خود نزدیک شود. فلسفه وجودی فقه این است که همچون پلی بین شریعت و مردم عمل کند تا مردم از روی این پل به شریعت برسند. توسعه کمی دانش فقه هم زمانی اتفاق می‌افتد که فقه، زوائدش را حذف کند و به مسائل دارای اولویتش بپردازد. یعنی این دانش از طرفی باید پالایش شود و از طرفی دیگر منجر به افزایش شود. فلسفه فقه به منظور تأمین این افزایش و پالایش، اقدام به پایش می‌کند.

روزآمد شدن فقه؛ با حقوقی و تخصصی شدن این دانش

اساساً فقه اگر بخواهد در زمانه ما حرکت خود را به‌صورت دقیق‌تری تنظیم و تأمین کند، نیاز دارد که سه جنبه را در کنار هم رشد دهد؛ نخست «فلسفی» شود یعنی «فلسفه فقه» داشته باشد، دوم «حقوقی» و سوم «تخصصی» شود. فلسفه فقه مقدم بر آن دو دیگر است که تأمین‌کننده حقوقی‌سازی و تخصصی‌سازی فقه است.

مکتوب حاضر متن ویرایش و تلخیص شده «ایران» از سخنرانی آیت‌الله مبلغی است که در نشست «ابتنا توسعه فقه بر فلسفه فقه» در محل پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ارائه شده است.

برچسب ها: فلسفه فقه
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر