کد مطلب: ۵۸۶۳۲۶
۱۱ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۲:۳۶

قصد داشتم تا دکتری بخوانم اما مامور قلابی شدم!

پلیس قلابی بود و با وسایل دست‌ساز و تیپ شیک سراغ طعمه‌هایش می‌رفت و آن‌ها را سرکیسه می‌کرد.

به گزارش مجله خبری نگار/جام‌جم: خودش می‌گوید اولین‌بار بعد از یک دعوا با مزاحم خواهرش راهی زندان شده و مسیرش از درس و دانشگاه به خلاف و سرقت تغییر کرده است.

به چه جرمی دستگیر شدی؟

مامور قلابی بودم.

یعنی با لباس پلیس سرقت می‌کردی؟

نه. با وسایل دم‌دستی بیسیم ساختم و یک دستبند خریدم. کت و شلوار می‌پوشیدم و خودم را مامور پلیس جا زده و از طعمه‌هایم سرقت می‌کردم.

طعمه‌هایت چه کسانی بودند؟

اتباع افغان و پاکستان بودند.

چگونه باور می‌کردند که پلیس هستی؟

به سراغ آن‌ها که کم سن وسال بودند می‌رفتم وخودم را مامورپلیس معرفی می‌کردم. بعد هم از آن‌ها می‌خواستم، چون غیر‌مجاز هستند همراهم به کلانتری بیایند تاطرد شوند. آن‌ها هم ازترس درهمان لحظات اولیه پیشنهاد رشوه می‌دادند تا کاری با آن‌ها نداشته باشم.

چقدر می‌گرفتی از آنها؟

بستگی به کرم آن‌ها داشت؛ بین دو تا چهار میلیون از هرکدام می‌گرفتم و رهای‌شان می‌کردم.

کسی شک نکرد؟

چرا. چند نفری گفتند به کلانتری برویم که من در وسط راه به بهانه‌ای رهای‌شان کرده و فرار می‌کردم.

بیشتر در کدام مناطق این کار را می‌کردی؟

در مناطقی که ساختمان نیمه‌ساز داشت یا محل تردد کارگران اتباع بود.

نمی‌ترسیدی دستگیر شوی؟

در یک روز، دو سه بار این کار را انجام می‌دادم و چند روزی آفتابی نمی‌شدم تا آب‌ها از آسیاب بیفتد.

چه شد دستگیر شدی؟

یک روز دستشویی به من فشار آورد و برای انجام کارم به یک ساختمان نیمه‌کاره رفتم. از شانس بدم چند دزد آنجا بودند که من هم همراه آن‌ها دستگیر شدم و ماموران می‌گفتند همدست‌شان هستم.

بعد چه شد؟

دو روز اول ثابت شد که من اشتباهی دستگیر شده‌ام، اما چون چند نفری از مالباختگان از من شکایت کرده بودند، راز سرقت‌هایم لو رفت و در بازداشت ماندم.

درس خوانده‌ای؟

بله. لیسانس دارم وقصد داشتم تا دکتری ادامه تحصیل دهم. چند سال قبل یک نفر با خودرو برای خواهرم مزاحمت ایجاد کرد که من سر رسیدم و مرد مزاحم و خودرواش را پیاده کردم و بعد با شکایت او دستگیر و راهی زندان شدم. ورود به زندان، کل زندگی‌ام را تغییر داد و به این حال و روز افتادم.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر