به گزارش مجله خبری نگار/اطلاعات: هفته گذشته، صهیونیستها یک حمله ظاهرا تمرینی و مقدماتی به منطقهای مملو از چادرهای پلاستیکی انجام دادند که طی آن بیش از یکصد نفر فلسطینی به شهادت رسیدند و عده زیادی نیز زخمی شدند.
البته مخالفت بین المللی گستردهای با این اقدام صورت گرفته است. کمیسسیون حقوق بشر، وزیر امور خارجه آلمان و بسیاری دیگر از شخصیتهای سیاسی غرب از اسرائیل خواسته اند که از این اقدام که مستلزم کشتار بی سابقهای از غیرنظامیان است خودداری کند. حتی چین هم به اسرائیل در این مورد هشدار داده است؛ ولی تجربه نشان داده که رژیم صهیونیستی، با برخورداری از حمایت کامل و همه جانبه آمریکا، به این توصیهها و هشدارها اهمیتی نمیدهد و طرح خود را در مورد خالی کردن نوار غزه از سکنه فلسطینی پیش میبرد.
دولت مصر نیز به شدت با این طرح مخالفت کرده و علاوه بر کشیدن سیم خاردار روی دیوار بلندی که در مرز نوار غزه ایجاد کرده، حدود ۴۰ تانک را وارد صحرای سینا و در برابر دیوار حائل مستقر کرده است.
حتی گفته شده که مصر تهدید کرده در صورت حمله اسرائیل به رفح و کوچاندن آوارگان به صحرای سینا، از معاهده کمپ دیوید خارج میشود. با این حال، برخی از تحلیلگران، با توجه به میلیارها دلار کمکی که مصر از آمریکا دریافت میکند، معتقدند مصر در نهایت تسلیم فشار آمریکا میشود و به مخالفت خود پایان میدهد. همچنین هر چند وارد کردن ۴۰ دستگاه تانک به صحرای سینا خلاف توافقات کمپ دیوید است، اما به فرض اگر اسرائیل طرح حمله به رفح و کوچاندن آوارگان به سینا را عملی کند، آیا ارتش مصر به خود اجازه میدهد که با این تانکها آوارگان فلسطینی را زیر آتش میگیرد؟!
اما نکته مهم این است که نه آمریکا و نه مسئولان اروپائی در فشار بر اسرائیل برای خودداری از کشتار غیرنظامیان جدی نیستند و نقش منافقانهای را بازی میکنند. به گفته جوزپ بورل، مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا، " رهبران و وزرای خارجه نام آشنا به تل آویو میروند و التماس میکنند این همه آدم نکشید. جو بایدن میگوید این آمار از کسانی که باید کشته شوند خیلی زیاد است.
این آمار متناسب نیست. " بورل سپس سؤال میکند:" زیاد یعنی چی، و چه تعداد کشته زیاد است و چه تعداد زیاد نیست؟ و اصولا در این مورد چه معیاری برای سنجش وجود دارد؟ اگر آنها واقعا مخالف کشتار هستند راهش التماس کردن نزد نتانیاهو نیست. راهش این است که ارسال سلاح به اسرائیل را متوقف کنند. " واقعیت این است که، به قول سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، اگر سیل کمکهای تسلیحاتی آمریکا و چند کشور اروپائی شامل انواع موشکها و مهمات گوناگون نبود، رژیم صهیونیستی که از مدتها پیش انبارهای اسلحه و مهماتش خالی شده، قادر به ادامه جنگ و کشتار غیر نظامیان نبود؛ و این بهترین دلیل بر نفاق همه مسئولان جهان غرب است که برای کشتار غیر نظامیان در فلسطین دل میسوزانند. در همین زمینه، سؤال این است که رژیم صهیونیستی با توجه به تاثیری که این کشتارها در افکار عمومی جهانیان میگذارد، چرا به این کشتارها ادامه میدهد. واقعیت این است که این رژیم، بویژه در کابینه ائتلافی کنونی که جناحهای رادیکال مذهبی در آن بیشترین نفوذ را دارند، سیاست را با خرافات لاهوتی درآمیخته اند. آنها خود را ملت برگزیده یهوه (خدای یهود) میدانند و دیگر انسانها بخصوص عربها و فلسطینیها را به شکل اشیاء یا حیوانات انسان نما میبینند که کشتن آنها نه فقط خلاف وجدان نیست بلکه گاه یک واجب دینی محسوب میشود.
حاخام مائیر مزوز، از خاخامهای سفاردی و تونسی تبار که پیروان زیادی در اسرائیل دارد میگوید: " میترسم که یهوه دارد مارا معاقبت و تنبیه میکند چرا که ما از همان آغاز فلسطینیها را نکشتیم و به آنها اجازه دادیم در اینجا بمانند"! این طرز فکر در داخل کابینه نیز وجود دارد.
ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی معتقد است که: " ما گناه کردیم که آمریکا را به جای یهوه به خدائی گرفتیم لذا بیم دارم که یهوه دارد ما را به سوی یک هولوکاست دیگر پیش میبرَد. "! بسیاری از حاخامها تاکید میکنند که باید کودکان فلسطینی را کشت، چون آنها وقتی بزرگ شوند تروریست ضد اسرائیلی میشوند.
بر همین اساس، بتسالل اسموتریچ، وزیر دارائی کابینه کنونی، بارها تاکید کرده که ارتش باید هرچه میتواند کودکان فلسطینی را در نوار غزه به قتل برساند. فاجعه بین المللی زمانی رخ میدهد که این افکار با اندیشههای صهیونیستهای مسیحی که در گنگره آمریکا و حزب جمهوریخواه نیز حضور دارند تلاقی میکند. آنها معتقدند که برای ظهور ماشیح یا مسیح رهائی بخش، باید اسرائیل به اوج قدرت برسد، مسجد الاقصی ویران و به جای آن، هیکل یا معبد سوم بنا شود. تنها در این صورت است که ماشیح ظهور میکند و دولت جهانی اسرائیل را تشکیل میدهد.
فاعتبروا یا اولی الابصار!