به گزارش مجله خبری نگار/ایران: معاون توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید: از برنامههای راهبردی دولت سیزدهم، کاهش نرخ بیکاری به کمتر از ۷ درصد و افزایش نرخ مشارکت اقتصادی به بالای ۴۵ درصد و همچنین کاهش سهم و نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی تا پایان این دولت است. محمود کریمی بیرانوند که با روزنامه ایران اقتصادی به گفتگو نشسته، درباره همه مسائل بازار کار از نقاط ضعف برنامهها تا نقاط قوت آنها سخن گفته است. کریمی بیرانوند، بالا بودن نرخ بیکاری جوانان بالای ۱۸ تا ۳۵ سال را از مهمترین دغدغههای دولت سیزدهم دانسته و گفته که این دولت در اینباره راهکارها و راهبردهای لازم را در دستور کار قرار داده است. وی از مشاغل خانگی نیز حمایت کرده و گفته که پایداری آنها برای این دولت بسیار بااهمیت است و در اینباره راهبردهای لازم اتخاذ شده است.
هدفگذاریهای دولت در حوزه اشتغال تا پایان دولت سیزدهم چیست؟ این را هم توضیح دهید که چگونه دولت به این میزان اشتغال یعنی ۷۰۰ هزار شغل در پاییز امسال دست یافته است؟
سیاستگذاری کردیم که نرخ بیکاری کل را در پایان دولت سیزدهم به کانال ۷ درصد بیاوریم نرخ بیکاری بیش از ۲۷ استان را بتوانیم تک رقمی کنیم. سوم نرخ مشارکت اقتصادی را به بالای ۴۵ درصد برسانیم. فاصله نرخ بیکاری کل و نرخ کل بیکاری فارغالتحصیلان را به ۲ درصد برسانیم. گزارشهای مرکز آمار برای سه فصل نخست را ببینیم. گزارش شد که فصل اول ۷۲۸ هزار تا خالص بوده فصل دوم ۹۰۷ هزار تا و فصل سوم ۷۰۶ هزار تا. متوسط تقریباً حدود ۷۵۰ هزار میشود خود مراکز آمار میگوید حدود بیش از ۵۰ درصد از بازار کار ما غیررسمی است، نرخ تعدیل کارگران حدود ۱۰ درصد در این دولت کاهشی بوده است.
اما چالش کشور، همان رشد نرخ بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی همچنان پابرجاست؟
بله، درست میگویید، چالش ما در حوزه بازار کار، افزایش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان است.
با وجود ا ینکه در این دولت ما از کمیت اشتغال عبور کردیم و دیگر تعداد شغل ایجادی را میتوانیم بهصورت شفاف به روشهای مختلف به مردم گزارش دهیم، بهطور مثال رشد بیمهشدههای سازمان تأمین اجتماعی که منجر به شغل جدید شدهاند در ۶ ماه نخست حدود ۵۰۰ هزار بوده است از روشهای مختلف که یک میلیون نفر شغل ایجاد کرده است نرخ بیکاری که مستمراً کاهشی است ما سیاستهای خیلی خوبی برای کاهش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان داشتیم. یعنی از جهت سازمان تأمین اجتماعی که میرویم یک میلیون نفر شغل اثبات میشود با سامانه رصد میبینیم یک میلیون شغل اثبات میشود با دادههای مرکز آمار فصل به فصل حدود یک میلیون شغل میانگین اثبات میشود از چه طریقی میتوانیم اثبات کنیم که یک میلیون شغل اثبات شده است همه روشهای آماری و تحقیقی را در نظر میگیریم میبینیم این اتفاق افتاده است. اما در این میان آنچه که اتفاق افتاده است فاصله نرخ بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی با نرخ بیکاری کل کشور به میزان ۳.۵ درصد کاهش یافته است. به عبارتی نرخ بیکاری فارغالتحصیلان ۱۱ و یکدهم درصد است، اما نرخ بیکاری کل، ۷.۶ درصد است.
در پاییز ۱۴۰۰ که دولت تحویل گرفته است نرخ بیکاری فارغالتحصیلان ۱۳ و هشتدهم درصد بوده نرخ بیکاری کل ۸ و ۹ دهم درصد بوده است این فاصله تقریباً حدوداً ۵ درصد بوده است، یعنی فاصله نرخ بیکاری کل با نرخ بیکاری فارغالتحصیلان کاهشی است، نشان میدهد جمعیت فارغالتحصیلان نسبت به سابق بیشتر امید به یافتن شغل دارند، اما کافی نیست ما سیاستهای ویژهای را در نظر گرفتیم این اوضاع را تقویت کنیم.
ما طرحی تحت عنوان کارت هوشمند دانشجویی داریم که داریم روی آن کار میکنیم در پایان سال یا اوایل سال آینده عملیاتی میکنیم ابزار سیاستهای فعال بسیار قوی است که میتواند اثر قابل توجهی روی کاهش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان داشته باشد، فکر میکنم با اجرایی شدن آن بخشی از مشکلات حل شود یکی دیگر از نکات مهم مربوط به بیکاری فارغالتحصیلان، تفاهمنامهای را با سازمان فنی و حرفهای امضا کردیم که به موجب آن تفاهمنامه به کسانی که در مراکز فنی و حرفهای آموزش ببینند و پس از آن آموزش منجر به شغل شود ما به مراکز آموزش فنی حرفهای که این فرد را آموزش دادهاند و منجر به شغل قطعی شده یک مبلغی را دولت کمک خواهد کرد و سیاستهای حوزه سیاستهای فعال بزودی تقویت میکنیم.
خیلیها خرده میگیرند که اشتغال ایجاد شده ناپایدار است، این را چگونه میتوانید برای منتقدان خود تحلیل و راستیآزمایی کنید؟
اولاً ما چه زمانی میتوانیم بگوییم شغلهایی که ایجاد شده ناپایدار بوده است زمانی که بگوییم شغلهای ایجاد شده متأثر از رشد اقتصاد کلان کشور نباشد کلان اقتصاد که کاملاً رشد داشته است در دو فصل اخیر بیشتر از ۷ درصد و کلیت بیشتر از ۴ درصد بوده است پس کیک اقتصاد رشد کرده و مشاغلی که ایجاد شدهاند نمیتوانیم بگوییم لزوماً ناپایدار بوده است اگر رشد اقتصادی مثبت نباشد و کم باشد اشتغال ایجاد شود میگوییم این بخش غیررسمی و ناپایدار است، ولی وقتی کلان اقتصاد رشد کرده و بخش اشتغال نیز رشد کرده است لزوماً آن بخش ناپایدار نیست.
دوم اینکه اگر رشد بیمهشدگان اجباری تأمین اجتماعی را نداشته باشیم میتوانیم بگوییم ناپایدار است. وقتی رشد بیمهشدگان تأمین اجتماعی را داریم نمیتوانیم بگوییم این ناپایدار است. سوم اگر نرخ اخراج کارگران افزایشی باشد و شاخصه بیمه بیکاری تعدیل کارگران افزایشی باشد میتوانیم بگوییم این مشاغل ناپایدار است نرخ اخراج کارگران که شاخص بیمه بیکاری است و هم کاهشی بوده است، پس نمیتوانیم بگوییم ناپایدار است.
اما منتقدان میگویند که اشتغال خانگی ایجاد شده کوتاهمدت ناپایدار هستند. آنها بازاریابی و نداشتن زنجیره توزیع و عرضه را عامل این موضوع میدانند؟
ما مسألهمان این است که در کشورهای توسعهیافته و پیشرفته دنیا بعضاً تا ۱۵ درصد از سهم اقتصادشان به تولیدات خانگی میگذرد ۱۵ درصد از اقتصاد را دارد تولیدات داخلی تأمین میکند.
چرا ما در سایر موارد خود را با کشورهای توسعهیافته مقایسه میکنیم، ولی به مشاغل خانگی که میرسیم میگوییم اگر مشاغل خانگی توسعه یابد، کیک اقتصاد بزرگ نمیشود، اتفاقاً بزرگ میشود، شغل پایدار است و به استحکام شرایط خانواده نیز کمک میکند مسأله این است که نظام آماری کشور ما راهحلی برای اندازهگیری تولیدات خانگی ندارد، اگر بتوانیم تولیدات داخلی را همانطور که در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته دنیا درست محاسبه میکنند چه سهم از اشتغال و چه سهم از جیدیپی، آن وقت میتوانیم بگوییم مشاغل خانگی و تولیدات خانگی واقعاً ناپایدار هست یا نیست. الان که نمیتوانیم آمار درست و دقیقی نداریم، بنده اشتغال ایجادی را میگوییم حدود ۱۰ درصد از سهم اشتغال ایجادی، مشاغل خانگی است، اما گزارهای وجود ندارد که این مشاغل ناپایدار است، شاید بگوییم این مشاغل درآمدشان پایینتر باشد سؤال این است که مشاغل خانگی مخصوص کسی است که صددرصد بیکار است و یا نه میتواند شغلی در کنار مشاغل دیگر باشد. عرض این است که پاک کردن صورت مسأله به این عنوان که مشاغل خانگی باعث ناپایداری میشود غلط است. بخش خدمات در سطح دنیا توسعهیافته است و صنعت تقریباً ثبات داشته و افزایشی نبوده است.
آیا راهبرد دولت سیزدهم دیگر تعداد اشتغال نیست بلکه کیفیت آن است؟
یک آمار عرض کنم؛ در پاییز ۱۴۰۲ نسبت به پاییز ۱۴۰۱ سهم جمعیت فارغالتحصیلان زن از کل بیکاران زن حدود ۶ درصد کاهشی بوده است. نرخ بیکاری فارغالتحصیلان زن تقریباً دو برابر نرخ بیکاری فارغالتحصیلان مرد کاهشی بوده است نیمی از شاغلین زن فارغالتحصیل هستند ۴۸ و نیم درصد که این رقم نسبت به سال گذشته ۲ و ۲ دهم درصد افزایش داشته است. نسبت شاغلین زن نسبت به کل شاغلین ۵۰ درصد است، اما از شاغلین مرد تقریباً ۳۰ درصد فارغالتحصیل هستند. بزرگترین چالش بازار کار، چون الان در دولت مردمی سیزدهم از کمیت شغل عبور کردیم تعداد مشاغل ایجاد شده بهخاطر رونق کسب و کارها در کشور افزایش یافته است. مسأله ما الان عمدهترین چالشی که در بازار کار و در دولت سیزدهم داریم با آن کنکاش میکنیم که انشاءالله آن را حل کنیم، نرخ بیکاری فارغالتحصیلان است، چالش بزرگی است که برای آن برنامهریزیهای مختلفی صورت گرفته است.