اعترافات قاتل جوان ورزشکار در پارک

به گزارش مجله خبری نگار/همشهری: تازه‌ترین عملیات پلیس آگاهی پایتخت به دستگیری ۲۹۴ تبهکار منجر شد که در میان آن‌ها زورگیران پارک نهج‌البلاغه که با حمله به یک زوج، مرد جوان را به قتل رسانده بودند نیز به چشم می‌خورند. به‌گزارش همشهری، سردار عباسعلی محمدیان، فرمانده انتظامی تهران روز گذشته درباره این عملیات گفت: این عملیات ظرف ۷۲ ساعت اجرا شد و مأموران پلیس آگاهی موفق شدند ۲۹۴سارق را که اقدام به سرقت منزل، موتور، خودرو، گوشی‌قاپی و جعل اسناد و مدارک کرده بودند، دستگیر کنند.

به‌گفته وی، با دستگیری این افراد، ۶۸‌باند منهدم شد. سردار محمدیان افزود: در راستای ارتقای امنیت در پارک‌ها و بوستان‌ها طرحی را اجرا کردیم که در جریان آن علاوه بر مأموران پلیس مستقر در پارک، مأموران نامحسوس و با لباس شخصی نیز در بیش از ۲۰۰پارک و بوستان تهران مستقر شده و با موارد سرقت و ناامنی برخورد خواهند کرد.

درخواست اشدّ مجازات برای عامل جنایت پارک نهج‌البلاغه

زنی جوان در گوشه حیاط پلیس آگاهی تهران ایستاده است؛ یک‌دست مشکی پوشیده و با بغض حرف می‌زند و می‌گوید این روز‌ها با مصرف قرص‌های آرام‌بخش توانسته روی پاهایش بایستد. او همان زنی است که شامگاه سوم دی‌ماه به همراه نامزدش برای ورزش به پارک نهج‌البلاغه رفته، اما گرفتار زورگیران شده بودند؛ زورگیرانی که برای سرقت گوشی نامزد وی، او را با ضربات چاقو به قتل رساندند و زن جوان را نیز مجروح کردند. حالا زن جوان به اداره آگاهی آمده تا از نزدیک قاتلان نامزدش را ببیند. می‌گوید که قرار بود به‌زودی لباس سفید عروسی به تن کند، اما حالا رخت عزا به تن دارد.

او با بغض درباره شب حادثه می‌گوید: آن شب من و نامزدم سیاوش رفته بودیم پارک برای پیاده‌روی. معمولا در هفته ۲ یا ۳ مرتبه می‌رفتیم. آن شب ناگهان چند نفر به سمت من و نامزدم حمله کردند. فکر می‌کنم ۴ یا ۵‌نفر بودند؛ همانند فیلم‌های گانگستری. من تا چند دقیقه شوکه بودم. مهاجمان که صورتشان را با شال‌گردن پوشانده بودند با چاقو و قمه به سمت ما آمدند. ۳ نفر، به سمت نامزدم و ۲ نفر دیگر به سمت من آمدند. آن‌ها با نامزدم درگیر شدند و من به چشمان خودم دیدم که با چاقو چند ضربه به نامزدم زدند. می‌خواستند گوشی موبایلش را بگیرند. آن‌ها حتی با چاقو ضربه‌ای به کتفم زدند و بعد با مشت و لگد به جانم افتادند. سپس حلقه طلا و دستبندم را به سرقت بردند. بر اثر حمله آن‌ها و ضربه‌ای که به سرم وارد شده بود تا چند دقیقه تار می‌دیدم. بعد دیدم سیاوش خون‌آلود روی زمین افتاده است.

وی در ادامه به خبرنگار همشهری می‌گوید: او به‌سختی نفس می‌کشید و من به سرعت به طرف نگهبان پارک رفتم و از او کمک خواستم. بعد از چند نفر دیگر که سوار بر خودروی پژو‌۲۰۶ و در حاشیه پارک بودند با گریه و التماس کمک خواستم، اما آن‌ها گفتند باید آمبولانس بیاید. نا‌امید به طرف سیاوش رفتم و سرش را روی زانویم گذاشتم و منتظر آمبولانس ماندم. هنوز نفس می‌کشید، اما به‌سختی. دقایقی گذشت و آن دقایق تلخ‌ترین، سخت‌ترین و وحشتناک‌ترین لحظه‌های زندگی‌ام محسوب می‌شود. در آن لحظات آخر سیاوش حلقه نامزدی‌مان را از انگشتش بیرون آورد و در دستان من قرار داد و قبل از آمدن آمبولانس مقابل چشمانم نفسش قطع شد و قلبش از تپش ایستاد. زن جوان به اینجا که می‌رسد به هق‌هق می‌افتد و بعد از چند دقیقه می‌گوید: پلیس زحمتکش ما، متهمان را دستگیر کردند و این جنایتکاران که افغان هستند، باید هرچه زودتر مجازات شوند و به سزای اعمالشان برسند.

گفتگو

طعمه ما زنده مانده یا نه؟

عامل جنایت در پارک نهج‌البلاغه ۱۸ سال بیشتر ندارد؛ جوانی با مو‌های فرفری که مدام از خبرنگاران می‌پرسد: «طعمه ما زنده است یا نه؟» ظاهرا هنوز خبر ندارد جوانی که وی برای سرقت گوشی با چاقو به او حمله کرده بود، جان باخته است. او در گفتگو با همشهری از جزئیات سرقت‌های بی‌رحمانه‌شان می‌گوید.

چند وقت است که باند زورگیری راه انداخته‌اید؟‌

نمی‌دانم دو سه ماهی می‌شود. راستش من حواس درست و حسابی ندارم. قرص‌های روانگردان مصرف می‌کنم!

باندتان چند عضو دارد؟

ما ۶ نفر هستیم.

با چه شگردی سرقت می‌کنید؟

وقتی هوا تاریک می‌شود مثلا ساعت ۶ به بعد، می‌رویم به پارک‌های مختلف؛ پارک فدک، پردیسان یا نهج‌البلاغه. سپس در جا‌های خلوت به دختر و پسر‌هایی که برای تفریح آمده‌اند، حمله می‌کنیم. چاقو یا قمه را می‌گذاریم روی پهلو یا زیر گردنشان. سپس با تهدید از آن‌ها می‌خواهیم هرچه اموال قیمتی دارند به ما بدهند؛ از گوشی موبایل شان گرفته تا ساعت و طلاهایشان.

ظاهرا فقط تهدید نمی‌کنید و با چاقو و قمه آن‌ها را می‌زنید؟

اگر مقاومت کنند، چاقو می‌زنیم، اما نه به قصد کشتنشان. فقط برای اینکه آن‌ها را بترسانیم تا مقاومت نکنند و تسلیم خواسته ما شوند.

تا‌به‌حال چند نفر را مجروح کرده‌اید؟

تعدادشان را که یادم نیست.

از جزئیات حمله‌تان به زوج جوان در پارک نهج‌البلاغه بگو؟

رفته بودیم پارک و به‌دنبال سوژه بودیم، از چند نفر دیگر هم سرقت کرده بودیم، بعد رسیدیم به زوج جوان. مرد جوان ورزشکار و قوی‌هیکل بود. او با ما درگیر شد و من مجبور شدم با چاقو چند ضربه به پاهایش بزنم. اما مگر ران پا جای حساسی است و به مرگ منجر می‌شود؟ مرد جوان فوت شده؟ چرا کسی به ما چیزی نمی‌گوید؟ من نمی‌خواستم او بمیرد.

۷ ضربه چاقو به او زدی، حالا می‌گویی نمی‌خواستی بمیرد؟

من قرص خورده بودم و حالت عادی نداشتم.

چرا قرص خورده بودی؟

رئیس باند همیشه قبل از اینکه برویم سرقت، به ما قرص می‌دهد!

چرا چنین کاری می‌کند؟‌

نمی‌دانم، از خودش بپرسید.

از چند نفر سرقت کردید؟

فکر می‌کنم بالای ۲۰ نفر باشد.

اهل کجایی؟

افغانستان. با خانواده‌ام سال‌ها قبل به ایران آمدیم.

گفتگو

فرار هالیوودی از بیمارستان

۲ تا اسلحه به‌دست گرفته؛ یکی در دست راست و دیگری در دست چپ. ژست گرفته و پای عکسش نوشته: «هرچیزی موقعی دارد، موقع شما هم سر رسیده است.» این آخرین استوری مرد شرور و سابقه‌داری است که برای قدرت‌نمایی در اینستاگرام منتشر کرده و بعد از آن دستگیر شده است. این مرد شرور آخرین عضو باندی است که اردیبهشت‌ماه امسال با حمله گانگستری به بیمارستانی در تهران و به سبک فیلم‌های هالیوودی، متهمی را فراری دادند. او در گفتگو با همشهری درباره کارهایش توضیح داده است.

با متهمی که از بیمارستان فراری‌اش دادی چه نسبتی داری؟

یکی از دوستانم است.

توضیح بده، چطور نقشه فرار او را اجرا کردید؟

او یک مجرم سابقه‌دار بود که در پاساژی در غرب تهران با یکی از بدخواهانش درگیرشده بود. پلیس هم به جرم درگیری خونین و شرارت، وی را دستگیر کرده بود، اما چون زخمی شده بود، برای درمان به بیمارستان انتقالش دادند. ما هم تصمیم گرفتیم او را فراری بدهیم و نقشه‌مان هم درست پیش رفت. آن شب ساعت حدود ۸ وارد عمل شدیم، البته از صبح نقشه کشیده بودیم. ما همه مسلح بودیم و با تهدید اسلحه موفق شدیم دوستمان را فراری بدهیم.

چقدر فراری‌دادن همدست‌تان طول کشید؟

نهایت ۳ دقیقه طول کشید، چون مسلح بودیم، کسی جرأت نمی‌کرد مقاومت کند. بعد هم سوار ۲ ماشین و ۳ موتورسیکلتی شدیم که در نزدیکی بیمارستان پارک کرده بودیم و فرار کردیم.

صورت‌هایتان را پوشانده بودید؟

ما هر کار خلافی که بخواهیم انجام دهیم، صورت‌هایمان را می‌پوشانیم که شناسایی نشویم، اما با این حال، بازهم پلیس دستگیرمان می‌کند، چون سابقه داریم.

چند سابقه کیفری داری؟

اجازه بدهید بشمارم؛ فکر می‌کنم بالای ۱۵ مورد. اغلب به جرم درگیری و سرقت دستگیر و زندانی شده‌ام.
از خودتان در فضای مجازی، عکس و فیلم هم منتشر می‌کنید برای قدرت‌نمایی؟

من جایی بزرگ شده‌ام که اسلحه زیاد است. استوری‌کردن چنین عکس‌هایی در شهر ما عادی است. از سوی دیگر ما گنده‌لاتیم و برای قدرت‌نمایی عکس‌های زیادی با اسلحه پست و استوری می‌کنیم.

عکسی منتشر کرده بودی که ۲‌اسلحه دستت بود، چرا؟

چون در شهر خودم دشمن زیاد دارم. ۳ تا گلوله از سوی دشمنان خوردم و متن را برای دشمنانم گذاشته بودم و مخاطبم آن‌ها بودند.

چه دشمنی با تو داشتند؟

دعوا بر سر قدرت‌نمایی است. هر گنده‌لاتی می‌خواهد به هر طریق ثابت کند قدرت خودش بیشتر از بقیه است.