به گزارش مجله خبری نگار، استعفا کردن از شغلی که سالها در آن مشغول کار بودیم، برای هر کسی ممکن است پیش بیاید. گاهی این مسئله، ربطی به توانمندیهای فرد ندارد و دلایل متعددی باعث میشود تا او چنین تصمیمی بگیرد. دقایقی بعد از پایان نیمفصل لیگ برتر کشورمان، «مورایس» و «یحیی گلمحمدی» که تیمهایشان در ردههای دوم و سوم لیگبرتر قرار داشتند، با استعفای خود طرفداران تیمهای سپاهان و پرسپولیس را شوکه کردند. البته که این مسئله، ممکن است دلایل فنی و فوتبالی زیادی داشته باشد و احتمال دارد هر دو نفرشان در تیم هایشان ماندگار شوند، اما بهانه خوبی است تا بیشتر درباره استعفای شغلی بگوییم، بهخصوص این که آیا هر دلیل ناخوشایندی برای استعفای شغلی کافی محسوب میشود؟ و اگر تصمیم به استعفا گرفتیم، چه کنیم؟
یک سری نشانهها و زنگ خطرها وجود دارد که اگر آنها را جدی نگیرید و برایشان برنامهای نداشته باشید، ممکن است سرانجام به استعفایتان از شغل فعلیتان منجر شود. این نشانهها عبارتند از:
۱ دچار فرسودگی شغلی شدید| معمولا افرادی که از شغلشان استعفا میکنند، کسانی هستند که فکر ترک شغل بهطور دایم به ذهنشان میرسد و به یک نشخوار فکری تبدیل شده است. اگر از شغل، همکاران و رئیس خود بیزار هستید، دچار فرسودگی شغلی شدهاید و فکر استعفا از کار مداوم در ذهن شما وجود دارد، احتمالا نشانهای از این است که باید به فکر پیدا کردن شغلی جدید باشید.
۲ بیشتر مکالماتتان حول شکایتهای شغلی است| اگر هر مکالمهای که با همکاران، خانواده یا دوستان خود دارید، حول محور شکایات شغلی است، این مسئله یک نشانه در این باره است که باید به طور جدی درباره ماندن یا رفتن از آن شغل فکر کنید.
۳ در محیط کار تنش دارید|یکی دیگر از زنگخطرها این است که نارضایتی شغلی شما باعث ایجاد تنش در کار شده است یا هشدارهایی درباره عملکرد یا رفتار خود در محیط کار دریافت کردهاید.
۴ رابطه خوبی با مدیرتان ندارید| داشتن ارتباط خوب با رئیس یکی از عوامل مهم ماندن یا نماندن در یک شغل است. ممکن است شما نیروی خوبی باشید، اما اگر رئیستان از شما خوشش نیاید، میتواند طوری با شما رفتار کند که انگار شما یک آدم بیمصرف هستید. گاهی شما احساس میکنید که رئیستان لیاقت ریاست بر شما را ندارد. اگر حس کنید رئیستان بیکفایتی است که فقط به اتکای شانس یا نفوذ اطرافیانش توانسته موقعیتی بالاتر از شما بیابد، این دیدگاه منفی شما، چه درست باشد و چه نباشد، به تدریج تحمل او را سخت خواهد کرد.
۵ بهرهوریتان بهشدت کاهش یافته است| کاهش بهرهوری هم میتواند یکی از نشانههایی باشد که شما به تغییر شغل و استعفا کردن نیاز دارید. شما به یک چالش جدید نیاز دارید تا دوباره بتوانید توانمندیهای خاک گرفتهتان را از پستو بیرون بیاورید.
۶ و چند دلیل رایج دیگر| از جمله دلایل دیگری که میتواند در بیزاری از شغل نقش داشته باشد، میتوان به حقوق و مزایای پایین، فرهنگ سازمانی مسموم، فرصت رشد کم، موقعیت جغرافیایی نامناسب و مسیر طولانی، ساعت کاری نامناسب، اضافهکاریهای طولانی، تعادل نداشتن کار و زندگی شخصی و آزار و خشونت در محیط کار اشاره کرد.
گفتنش راحت است که باید از شغلمان استعفا کنیم حتی اگر از سمیبودن شرایط آن مطمئن باشیم، اما عمل به آن، نیاز به ملاحظاتی دارد. همه آدمها از تغییر شرایط واهمه دارند، اما خیلی وقتها این ترس بیاساس است. در تردید بین ماندن و ترک شغل، این نکته طلایی را به خاطر داشته باشید: آیا استعفای شما دلایل بیرونی مانند تحریک دیگران دارد یا ماندن شما به دلیل ترس از یافتن شغل دیگر و موفقیت در آن است؟ اگر وزنه ترازو به نفع رفتن سنگینتر بود، بهترین زمان را برای استعفا انتخاب کنید.
زمان استعفا، زمانی نیست که تمام خشم فروخورده خود را خالی کنید. زمانی است که تصویری از حرفهای و پخته بودن خودتان در ذهن اطرافیان ایجاد کنید. به یاد داشته باشید به هر حال، پس از ترک سازمان، حرفهای مختلفی از شما نقل خواهد شد. اگر به هر دلیل، آینده شغلی خود را در آن مجموعه نمیبینید، زمانی که در موقعیت خوب هستید، سازمان را ترک کنید. اگر مجموعه خود را دوست ندارید و فکر میکنید که میخواهید دیر یا زود آن جا را ترک کنید، تا آخرین لحظه ممکن در آن جا نمانید. زمانی که مجموعه به هم میریزد، تنشها زیاد میشود و همه به دنبال مقصر میگردند، زمان مناسبی برای استعفا نیست.
منبع: خراسان