به گزارش مجله خبری نگار، «گارفیلد» همان گربه شکمویی که عاشق لازانیاست، بازیگوشیهایی دارد و وقتی منتشر شد خیلیها عاشقش شدند یک «لایواکشن» است. یعنی فیلم یا ویدئویی که در آن به جای پویانمایی و کاراکترهای انیمیشنی، بازیگران واقعی (انسان، حیوان، طبیعت و...) به جای آن تصاویر متحرکسازیشده، بازی میکنند. (شاید بگویید گارفیلد که واقعی نبود! اگر صبوری کنید توضیحش را میخوانید) در کنار هم قرارگرفتن این تصاویر واقعی «لایواکشن» (live Action) را میسازد و همانطور که از اسمش برمیآید به معنی «حرکت زنده» است. البته در فیلمهای لایواکشن هم میتوان شخصیت انیمیشنی داشت و هم برای ساخت یک تصویر ویژه، لایواکشن را با انیمیشن ترکیبکرد، مانند همان گارفیلد که خودش یک تصویر انیمیشنی است، اما افراد و ساختمانها هم به شکل واقعی در آن حضور دارند. اگر میخواهید به علامتسوالهایی که درباره لایواکشن دور سرتان میچرخد، پاسخ دهیم این مطلب را بخوانید.
کارگردانها بیشتر وقتی به سراغ لایواکشن میروند که در فیلم یا ویدئوی شان، بعضی از شخصیتها حیوانات هستند و میخواهند آنها را در کنار بازیگران اصلی داشته باشند. لایواکشن ترفند هوشمندانه است که حتی شرکتهای بزرگی مانند دیزنی را به فکر بازسازی انیمیشنهای محبوب به روش لایواکشن خود انداخته و یکی از سبکهای ایدهآل شرکتهای تبلیغاتی برای تاثیرگذاری بیشتر تبلیغشان است. «شیرشاه»، «دامبو» و «آلیس در سرزمین عجایب» از همان انیمیشنهایی است که دیزنی لایواکشن آن را با حرکات واقعی انسانهای واقعی یا حیوانات ساخته است نه مدلها یا تصاویر. حتی لایواکشن «پینوکیو» هم ساخته شده است. در ژاپن هم این روش پرطرفدار است و سینمای ژاپن برای ساخت مانگا و انیمههای سینمایی از لایواکشن استفاده میکند، چون بیشتر داستانهای انیمه هیجانانگیز پیش میرود و به بستری نیاز دارد که بتواند اتفاقات غیرمعمول را هم در قالب آن، معمولی نشان بدهد.
هر ویدئوی لایواکشن یک فرایند ۳ مرحلهای ثابت دارد که همه سازندگان باید آن را بگذرانند. مرحله اول، پیشتولید است. در این مرحله مدیر یا تهیهکننده با بازیگران و اعضای تیم درباره دکور، طراحی صحنه و لباس، موسیقی و فیلمبرداری به توافق میرسند. پس از نهایی شدن جزئیات نوبت مرحله دوم یعنی تولید است و فیلم بردارها طبق نظر کارگردان، کارشان را بر اساس همان جزئیاتی که در محله قبل تکلیفشان مشخص شده است، شروع میکنند. مرحله آخر به پس از تولید معروف است. در این مرحله، فیلم تدوین و موسیقی پسزمینه یا جلوههای صوتی و تصویری به آن اضافه میشود. لایواکشن آماده عرضه است. این که ساخت یک لایواکشن چقدر طول میکشد بنا به حجم پروژه از زمین تا آسمان متفاوت است.
وقتی ایده یک فیلم یا ویدئو خیالپردازانه است، لایواکشن کاربرد کمتری دارد، چون نمیتوان در آن زیاد خیالپردازیکردو ساخت آن ایده به صورت انیمیشن بهتر است. همچنین ساخت لایواکشن بودجه زیادی میخواهد و هزینه ایجاد تغییرات یا دوباره ساختن لایواکشن بیشتر از انیمیشن است. در لایواکشن نحوه عکاسی از بازیگران و صحنههای فیلمنامه باعث میشود تا اثر نهایی به واقعیت نزدیک باشد و مخاطب با آن بیشتر همدلیکند. در انیمیشنسازی ذهن نویسنده آزاد و رهاست، رویاپردازیمیکند، محدودیتی ندارد و میتواند سکانسهای غیرواقعی را هم به نمایش بگذارد و این به اثر نهایی هیجان بیشتری میدهد. البته طبیعی است که برای خلق این صحنهها باید زمان بیشتری گذاشت و دقت بیشتری به خرج داد. در کل برای پیادهسازی ایدههای پیچیده، انیمیشن گزینه بهتری از لایواکشن برای اجرای کار است.
منبع: techrato