به گزارش مجله خبری نگار، در مقالهای که اخیراً در سرور medRxiv* منتشر شده است، محققان ۸۹۷۵ بزرگسال ۴۰ تا ۶۹ ساله را از بیوبانک بریتانیا (UK) استخدام کردند تا به صورت آیندهنگر الگوهای خواب و خطر مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی عروقی (CVD) و سرطان را در آنها تجزیه و تحلیل کنند.
اختلال خواب، ریتمهای شبانهروزی، چرخههای درونزا که با چرخه ۲۴ ساعته تاریکی و روشنایی هماهنگ هستند را مختل میکند. این میتواند منجر به بیماریهای مزمن مرتبط با سن مانند سرطان و بیماریهای قلبی عروقی شود. شواهد علمی در مورد اثرات نامطلوب الگوهای نامنظم خواب و بیداری بر سلامتی هنوز در حال ظهور است.
قرار گرفتن در معرض نور مصنوعی و آبی در شب، کار شیفتی و سبک زندگی پرمشغله ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته، تمایز بین روز و شب را محو میکند، اختلالات ریتم شبانهروزی را تشدید میکند و نیاز به تحقیق در این زمینه را افزایش میدهد.
در مطالعهی حاضر، محققان اطلاعات جمعیتشناختی اولیه، سابقهی پزشکی و علائم حیاتی مانند فشار خون (BP) و نمونههای خون را برای هر شرکتکننده جمعآوری کردند.
آنها از یک دستگاه مچی برای جمعآوری دادههای شتابسنجی از ۱۰۶۰۵۳ شرکتکننده که به صورت تصادفی طی هفت شبانهروز بین فوریه ۲۰۱۳ تا دسامبر ۲۰۱۵ انتخاب شده بودند، استفاده کردند. آنها همچنین وضعیت خواب آنها (بیداری یا خواب) را در زمانهای مشخص ارزیابی کردند. این نرمافزار از یک الگوریتم برای تعیین بازه زمانی بین شروع و پایان چرتهای روزانه استفاده میکند که در طی آن دورههای عدم فعالیت طولانی مدت، خواب محسوب میشوند.
شاخص نظم خواب (SRI) معیار جدیدی است که به تغییرات زمان خواب و بیداری در مقیاس زمانی شبانهروزی حساس است. فردی با SRI ۱۰۰ هر روز در یک زمان مشخص میخوابد و بیدار میشود، در حالی که SRI ۰ مربوط به کسی است که هر روز در یک زمان تصادفی میخوابد و بیدار میشود. محققان از یک مدل اثرات مختلط خطی برای میانگینگیری از اندازهگیریهای SRI استفاده کردند، که آن را نیز استانداردسازی کردند تا اطمینان حاصل شود که همه نتایج SRI قابل مقایسه هستند.
این تیم از کدهای ICD-۱۰ برای تعیین مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی عروقی و سرطان استفاده کرد. آنها همچنین وضعیت بیماری را در ابتدا برای دیابت، سرطان پیشرفته یا قبلی، اختلالات روانی و اختلالات سیستم عصبی تعیین کردند.
در نهایت، آنها از یک مدل خطرات متناسب کاکس برای بررسی ارتباط بین SRI و مرگ و میر ناشی از همه علل، بیماریهای قلبی عروقی و سرطان استفاده کردند. آنها همچنین از مدلهای خطر متغیر با زمان استفاده کردند که نسبتهای خطر (HR) متغیر با زمان را برای تعامل بین SRI و زمان، که در فواصل سه ماهه گروهبندی شدهاند، نشان میدهند.
بیشتر پاسخدهندگان مسنتر، زن و کمتر احتمال داشت که در مناطق محروم اجتماعی-اقتصادی زندگی کنند. میانگین سنی شرکتکنندگان در مطالعه ۶۲ سال بود، ۵۶٪ زن بودند و میانگین SRI آنها ۶۰ سال بود.
پس از در نظر گرفتن همه عوامل مخدوشکننده، نویسندگان به رابطهای غیرخطی بین نظم خواب و خطر مرگ و میر در بین ۸۸،۹۷۵ شرکتکننده در مطالعه که به طور متوسط ۷.۱ سال در مدلهای زمان تا رویداد پیگیری شده بودند، اشاره کردند.
میزان مرگ و میر در بین افرادی که نامنظمترین الگوهای خواب را داشتند، بالاترین میزان را داشت و تقریباً به صورت خطی با رسیدن نظم خواب به سطح متوسط کاهش مییافت، و پس از آن این کاهش شروع به ثابت شدن میکرد.
مطالعات متعدد قبلی نشان دادهاند که جهش در ژنهای ساعت شبانهروزی بر بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیکی، از جمله عملکرد اندوتلیال و هموستاز گلوکز، تأثیر میگذارد. بنابراین، استرس بر سیستم شبانهروزی میتواند به صورت بیماری قلبی عروقی بروز کند.
به همین ترتیب، ساعت شبانهروزی برای تقسیم سلولی بسیار مهم است. بنابراین، کوچکترین تغییر در عملکرد آن میتواند باعث تکثیر غیرطبیعی سلول یا آسیب DNA شود که به صورت سرطان بروز میکند. سیستم شبانهروزی برای تحمل زمانهای خواب نامنظم تلاش میکند، که معمولاً منجر به عواقب نامطلوب سلامتی میشود.
علاوه بر این، نتایج مطالعه نشان داد که SRI شامل اطلاعاتی در مورد خطر مرگ و میر فراتر از آنچه که توسط انحراف معیار شروع و مدت زمان خواب پیشنهاد شده است، میباشد.
نسبتهای خطر برای سطوح مختلف SRI در طول دوره پیگیری برای سرطان و مرگ و میر به هر علتی متفاوت بود، اما برای مرگ و میر قلبی عروقی اینطور نبود.
دادههای این مطالعه، ارتباطی بین الگوهای خواب نامنظم و خطر بالاتر مرگ و میر را نشان داد که در آن مدت زمان خواب، تکهتکه شدن آن، کیفیت و مدت زمان خواب از عوامل کلیدی بودند. نکته قابل توجه این است که انجمن قلب آمریکا نیز مدت زمان خواب را در میان هشت توصیه پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی خود برای سال ۲۰۲۲ قرار داده است.
با افزایش دسترسی به دستگاههای پوشیدنی ردیابی خواب، اندازهگیری دقیق نظم خواب میتواند کاربردهای اجتماعی و بالینی داشته باشد. با این حال، شناسایی عوامل کلیدی که الگوهای خواب نامنظم را تعیین میکنند و بر ریتمهای شبانهروزی و سلامت کلی تأثیر میگذارند، از همه مهمتر خواهد بود.