درک بهتر مسیر درونی در فلسفه

به گزارش مجله خبری نگار،(به همین خاطر، حقیقت را نمی‌توان به وسیله کلمات، بیان کرد. از این روست وقتی از عیسی درباره حقیقت سوال شد، سکوت کرد و وقتی از بودا سوال شد، در سکوت، راه خود را گرفت و رفت.) کسی که هفت سنگ فلسفه دارد، یعنی توانسته هفت بار، مسیر خودشناسی بینگ خود را به پایان برساند. به افرادی که هفت سنگ فلسفه دارند، “پارامارتاسایا” گفته می‌شود، به همین خاطر این قدرت را دارند که همزمان در خلقت و در ابسولوت باشند. عیسی، یکی از معدود انسان‌هایی است که در این زندگی توانست برای هفتمین بار، مسیر را تمام کند و به سنگ فلسفه دست یابد.

سنگ فلسفه، جایزه یا مدرکی است که فرد در پایان مسیر درونی بدست می‌آورد و به وسیله آن، قابلیت‌های بسیار حیرت انگیزی در او بوجود می‌آید که نامیرایی یکی از آنهاست. هفت سنگ فلسفه، یعنی مسیر درونی در هفت اکتاو متفاوت طی شده است.

وقتی گفته می‌شود، “فرد، مسیر درونی را تمام کرد. ” عده‌ای با این جمله مخالفت می‌کنند و می‌گویند، مسیر هیچ انتهایی ندارد، یا تمام شدنی نیست. درست است. تمام شدن مسیر یعنی در اکتاو یا در سطح موجود، تمام شد و حالا، همان مسائل و مشکلات را فرد بار دیگر، در اکتاوی بالاتر و سخت‌تر و عمیق تر، زندگی و تجربه می‌کند.

مسیر یعنی چه؟ مسیر، یعنی تبدیل انرژی جنسی. مسیر پر از تست‌های بزرگ و کوچک است، پر از افتادن‌ها و بلند شدن‌ها و فرد، به وسیله تست‌ها و با موفقیت در آنها، به جلو می‌رود. هرچقدر فرد بیدارتر و هوشیارتر باشد، مسیر و تست‌های آن را بهتر می‌بیند و مشاهده می‌کند. استاد گرانقدر سامائل آئون ویور می‌گوید: “مسیر، همیشه در بیداری بهتر دیده می‌شود. ”

برای اینکه درک عمیق تری از مسیر و تست‌ها داشته باشیم، باید بگوییم، حتی برخی از پیامبران نتوانستند مسیر درونی را تمام کنند و فقط، در زندگی مورد نظر، فضیلت خاصی را، پرورش و گسترش دادند یا کار ویژه‌ای را انجام دادند.

برای درک بهتر، مسیر را به طور ساده می‌توان به شش قسمت تقسیم کرد که عبارتند از:

۱. مسیر کوچک: شامل نه تست است که تقریبا جنبه عمومی دارد و همه انسان‌ها در این محدوده قرار دارند. در این قسمت فرد، چهار عنصر را در درون خود به تعادل در می‌آورد و ماه روانی را در درون خود می‌سازد.

۲. تشرفات آتش: از اینجا، مسیر اسرار بزرگ شروع می‌شود که برای ورود به این قسمت، فرد باید توانسته باشد کوندالینی اش را بیدار کند. بدن‌های شمسی در این قسمت از مسیر ساخته می‌شود یا ترمیم می‌گردد، اگر فرد قبلا آن‌ها را ساخته باشد. در انتهای این قسمت، فرد جنین طلایی و روح بشری را متجلی و فعال می‌کند.

۳. تشرفات نور: در این قسمت از مسیر، کرایست درونی به درون فرد وارد می‌شود و فرد بار دیگر، همه بدن‌های آتش را، این بار برای کرایست می‌سازد که بدن‌های نور نامیده می‌شود. در این قسمت از مسیر، کرایست در درون فرد، بالغ و بزرگ می‌شود تا برای مرحله بعد، آماده شود.

۴. جنگ‌های هرکول: در این قسمت، فرد نه کار از دوازده کار هرکول را انجام می‌دهد که عموما پاک کردن جهنم سیارات از ایگوهاست. در این قسمت از مسیر، بینگ درونی مان یا اتمن، متجلی و فعال می‌شود. جهنم هر سیاره که پاک شود، بهشت آن سیاره بدست می‌آید.

۵. هشت سال ایوب: این قسمت از مسیر هشت سال به طول می‌انجامد که در طی آن، فرد با سخت‌ترین بلا‌ها و رنج‌ها و مشقت ها، تست می‌شود. در اینجا بدن‌های نور به بدن‌های طلایی تبدیل می‌شود. در انتهای این قسمت، روح القدس در درون فرد متجلی می‌شود. در اینجا ممکن است فرد بمیرد و رستاخیز کند و نامیرا گردد و یا امکان دارد با همان بدن فیزیکی، به کارش ادامه دهد. بستگی به طرح و برنامه بینگ و کشش بدن فیزیکی اش دارد. برخی از اساتید در این مرحله، با بیماری سخت از دنیا می‌روند یا به وسیله افراد تاریکی کشته می‌شوند.

۶. سه کار باقیمانده هرکول: در این قسمت از مسیر که می‌تواند بدون بدن فیزیکی یا بوسیله آن طی شود، فرد سه کار باقیمانده هرکول را انجام می‌دهد و نیز لوسیفر درونی خود را از ته جهنم بالا می‌آورد و کنترل می‌کند. (حضرت محمد می‌گوید: اسلم شیطانی علی یدی، یعنی شیطان من به دست من رام شد.) در اینجا، کتر یا پیر دوران‌ها را در درون مان، متجلی و فعال می‌کنیم. 

منبع:اینفو