به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت در سال ۱۳۹۳، ابلاغ سیاستهای کلی خانواده در سال ۱۳۹۵، تصویب قانون جوانی جمعیت در سال ۱۴۰۰ و دهها مصوبه و آییننامه و الزام قانونی دیگر، هنوز نتوانسته است نگرانیهای جدی کشور را در حوزه جمعیت رفع کند و حالا بار آن روی دوش برنامه هفتم توسعه افتاده است؛ برنامهای که فصلی مجزا برای این موضوع در نظر گرفته است و باید دید چقدر میتواند عملیاتی و اثرگذار باشد.
فصل ۱۲ پیش نویس برنامه هفتم که مواد ۱۶۶ تا ۱۷۳ را شامل میشود، به موضوع کلیدی «جمعیت و خانواده» اختصاص یافته است. در برنامه ششم، بخشی با عنوان «سلامت، زنان و خانواده» داشتیم و در برنامه پنجم فصلی به نام «اجتماعی». در برنامههای سوم و چهارم هم چیزی به عنوان جمعیت و خانواده مورد توجه نبوده، چراکه در بازه سالهای تدوین و اجرای آنها، یعنی از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۸، دغدغه جمعیتی در کشور چندان پررنگ نبود.
اما حالا که فاصلهمان با سیاهچاله جمعیتی کمتر شده، این موضوع هم جای خودش را در برنامههای توسعه پیدا کرده است. به همین دلیل در لایحه برنامه هفتم، یک فصل اختصاصی به نام «جمعیت و خانواده» پیشبینی و برنامههایی برای آن درنظر گرفته شده است که در جدول این گزارش آنها را مرور کرده ایم. البته این نکته را هم ذکر کنیم که مواد ۱۷۱ تا ۱۷۳ این فصل، ارتباط مستقیمی با موضوع جمعیت و خانواده ندارد و احتمال میرود که در نسخه پیشنویس، بهدرستی جانمایی نشده باشد.
چرایی توجه ویژه به موضوع جمعیت در برنامه هفتم توسعه را میتوان در این آمارهای مستند که خبرگزاری دولتی ایرنا منتشر کرده است، جستوجو کرد:
*طبق گزارش محققان ایرانی و بریتانیایی که در هفتهنامه پزشکی «لنست» منتشر شده، ایران در روند پیری جمعیت با شتابی روزافزون روبهروست؛ بهطوریکه در سال ۲۰۲۲، نسبت افراد بالای ۶۰ سال در ایران از ۱۰ درصد کل جمعیت فراتر رفته است. در عین حال نرخ رشد جمعیت در ایران۷/۰است که کمترین نرخ در ۲۵ سال گذشته است.
*در سال ۱۴۰۱، روند فرزندآوری به پایینترین نقطه در ۱۱ سال اخیر رسید.
*میانگین نرخ ناباروری در جهان ۱۵ درصد است، اما برخی گزارشها میزان آن را تا ۲۲ درصد برآورد میکنند.
*گزارشهای رسمی میگوید ۱۵ درصد از زوجهای ایرانی، ناباروری مطلق دارند، اما برخی این میزان را بالای ۲۰درصد برآورد میکنند.
*جامعه ایرانی درحال پیرشدن است و دور از ذهن نیست که تا ۳۰ سال دیگر راهروی خانهها پر از ویلچر و واکر، اتاقها پُر از تشک مواج و گنجهها پُر از فشارسنج و قرص و دارو باشد، چون خانوادهها به سمت تکفرزندی و حتی بی فرزندی میل کردهاند.
*وضعیت ازدواج و طلاق در کشور روند مطلوبی ندارد و کاهش ازدواج در مقابل افزایش طلاق، یک زنگ خطر جدی برای جامعه است.
حالا اگرچه دیرتر از زمان مقرر، اما بالاخره لایحه برنامه هفتم توسعه در دولت نهایی و آماده ارائه به مجلس شده است. مرور واکنشهای اولیه به فصل «جمعیت و خانواده» این لایحه هم نشاندهنده رویکرد مثبت به این نگاه تدوینکنندگان برنامه است و مصداقش، صحبتهای اخیر «امیرحسین بانکی پورفرد» رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت و تعالی خانواده، با خبرگزاری ایسناست که گفته: «برای تدوین برنامه هفتم، کمیتههای بسیار خوبی تشکیل شد که این کمیتهها درجهت جوانی جمعیت کشور، پیشنهادهای بسیار خوبی دادند و این پیشنهادها در برنامه هفتم لحاظ شده است». البته او به این نکته هم اشاره کرده است که: «جوانی جمعیت و نجات کشور از آینده هولناکی که در آن پیری جمعیت مشهود است، به برنامه هفتم بستگی دارد و اگر ما فرصت برنامه هفتم را برای افزایش جوانی جمعیت، از دست بدهیم، دیگر هیچ فرصتی برای نجات کشور از پیری جمعیت، نخواهیم داشت».
اما از سوی دیگر برخی کارشناسان معتقدند برنامه هفتم توسعه، با وجود درنظر گرفتن فصلی اختصاصی برای خانواده و جمعیت، نمیتواند اهداف مدنظر را محقق کند. «سید حسن موسوی چلک» رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران که در تدوین موضوعات اجتماعی چند برنامه توسعه کشور مشارکت داشته است، میگوید: در بین تمامی برنامههای توسعه که بعد از انقلاب نوشته شده است، برنامهای به ضعیفی برنامه هفتم ندیدهام و معتقدم تدوین و ارائه آن بیشتر جنبه رفع تکلیف کردن داشته است و امیدوارم به این شکل در مجلس تصویب نشود. او با اشاره به فصل خانواده و جمعیت این لایحه نیز اظهار میکند: سالهاست مصوبات و ابلاغهایی در حوزه خانواده و جمعیت داشتهایم؛ اما کدام یک توانسته روند جمعیتی کشور را تغییر دهد؟ او میافزاید: این که در برنامه هفتم، جامعتر از گذشته به این موضوع توجه شده، ارزشمند است، اما من معتقدم این فرایند هم منجر به افزایش نرخ باروری و جوانی جمعیت نمیشود.
از رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درباره چرایی ناامیدیاش از اثرگذاری برنامه هفتم توسعه در حوزه خانواده و جمعیت میپرسیم که او میگوید: درست است که بسیاری از کشورها مانند ژاپن و چین هم برای افزایش جمعیت، مشوقهایی را در نظر گرفتهاند، اما تجربه نشان داده این روند در کشور ما نتیجه نمیدهد؛ همان طور که زمانی برای بچهدار شدن، سکه بهار آزادی میدادند و نتیجه چشمگیری نداشت.
موسوی چلک ادامه میدهد: زمانی فرزند بیشتر داشتن، به معنای نیروی کار و درآمد بیشتر برای خانواده بود، اما با شرایط اقتصادی موجود، حتی این انگیزه هم در بسیاری از خانوادهها وجود ندارد. این نکته او هم قابل تامل است که: مشکل خانوادههای ما برای حمایت از سیاستهای جمعیتی، نداشتن انگیزه و چشم انداز روشن به آینده است و به همین دلیل حتی در صورت تمایل به فرزندآوری هم، اغلب به یک یا درنهایت دو فرزند بسنده میکنند. او یک هشدار هم برای مسئولان دارد: اگر بدون در نظر گرفتن معیار امید به آینده، صرفا تلاش کنیم مشوقهای مقطعی برای فرزندآوری ایجاد کنیم، خروجی آن افزایش جمعیت در طبقه محرومان است که مشکلات بسیاری برای دولت ایجاد خواهد کرد.