به گزارش مجله خبری نگار، اغلب میشنوید که مردم میگویند «با خودتان صادق باشید» یا «فقط خودتان باشید.» بسیاری از نقلقولهای افسانهای به این مفهوم اشاره میکنند، اما اغلب میتوانیم احساس کنیم که از مسیر خود خارج شدهایم.
هدف اصلی من به عنوان یک مربی و مشاور کمک به مردم برای بازگشتن به مسیر است – برای داشتن یک زندگی با شادی، رضایت و موفقیت بیشتر.
در حالی که کتابها، دورهها، برنامهها و توصیههای زیادی در مورد بدست آوردن زندگیای که دوست دارید، وجود دارد. من همیشه به این نتیجه میرسم که سریعترین راه برای رسیدن به این زندگی، این است که با خودتان صادق باشید.
در فیلم «جادوگر شهر اوز»، دوروتی دمپایی قرمز یاقوتیاش را به هم میکوبد و تکرار میکند: «هیچ جایی مثل خانه نیست، هیچ جایی مثل خانه نیست، هیچ جایی مثل خانه نیست…»
همین امر برای هر یک از ما صادق است: هیچ مکانی مانند خانه وجود ندارد. در هر یک از ما هستهای وجود دارد که در آن رشد میکنیم. این مکان یا «ایالت» مخزنی است که از آن سلامتی و انرژی تولید میشود. در نهایت، بدن، ذهن و روح شما همه مشتاق بازگشت به این «خانه» هستند.
بیشتر استرس، عصبانیت و ناامیدی ما ناشی از قطع ارتباط و ناهماهنگی با منبعی است که ما هستیم.
از سنین جوانی، اعضای خوشنیت خانواده، معلمان، سیستم آموزشی، جوامع و جامعه، ما را از صادق بودن با خود دور میکنند.
شاید به شما گفته شود که ساکت باشید، زمانی که چیزهای زیادی برای گفتن دارید. یا شاید کنجکاوی شما از بین رفت که «چرا» شما با «چون من میگم» مواجه شد. یا خلاقیت و روحیه آزاد شما خفه شده و مجبور شدید در یک کلاس درس سنتی جا بیفتید و آرام بنشینید.
صدها نمونه از این وجود دارد و من مطمئن هستم که شما هم نمونههایی از آن را در زندگی خود را دارید.
در واقع، ما به عنوان یک فرهنگ، جامعه و گونهها، اکنون بیش از هر زمان دیگری از مسیر خارج شدهایم. ما به دلیل چالشهای متعدد در زندگی خودمان، از آنچه در کشورهای ما و جهان در حال رخ دادن است، پرت شده ایم. انتظارات و خواستههای غیر واقعی از هر جهت وجود دارد.
دنیای ۲۴ ساعته و مبتنی بر فناوری، ما را از مسیر خارج میکند.
ما در جهات مختلف و گاهی حتی مخالف کشیده میشویم و نقشهای زیادی را در زندگی خود بازی میکنیم – کارمند، دوست، والدین، شریک زندگی. همه این نقشهای متنوع خواستهها و انتظارات خاص خود را دارند.
ما کتابهایی میخوانیم درباره این که چگونه باید کارها را انجام دهیم، دورههایی را میگذرانیم درباره کارهایی که باید انجام دهیم و سعی میکنیم آنچه را که دیگران انجام میدهند برای بهبود خود یا تأثیرگذاری مناسب بر دیگران الگوبرداری کنیم؛ و بسته به روز هفته یا جدیدترین مقاله یا مطالعه، توصیهها اغلب متفاوت و متناقض هستند!
در دنیا چگونه قرار است ما به مسیر خود برگردیم وقتی همه اینها اتفاق میافتد؟
جای تعجب نیست که چنین آمار خیره کنندهای در مورد استرس، سلامتی و رفاه وجود دارد، به خصوص در اینجا در ایالات متحده.
به هر دلیلی، ما از خود اصلیمان جدا شدهایم، از همسویی با آنچه واقعاً هستیم و آنچه بوده ایم، خارج شدهایم. این کشش پیامدهای گسترده و قابل توجهی دارد.
بیایید به «وفادار بودن با خود» به عنوان یک آهنربا فکر کنیم. خود اصلی شما مجبور است به «خانه» بازگردد، اما شرایط و بحرانهای زندگی ممکن است کشش قویتر و سخت تری داشته باشند. همانطور که از پایه خانه خود بیرون کشیده میشوید، مانند آهنربایی است که از محل اتصال خود خارج میشود.
وقتی آهنربا را کنار میگذارید چه اتفاقی میافتد؟
میلرزد و سعی میکند به جای خود برگردد. اما اگر اجازه دهید، درست به جای خود باز میگردد. دوباره، اگر سعی کنید آن را بیرون بکشید، دوباره میلرزد.
حالا خودتان به این فکر کنید. وقتی از خود اصلیتان جدا میشوید، از اینکه با خود صادق باشید جدا میشوید، چه چیزی را تجربه میکنید؟ آیا مانند آهنربا «لرزان» میشوید؟
این گم گشتگی میتواند به صورت زیر ظاهر شود:
* علائم فیزیکی مانند کم انرژی بودن، سردرد، مشکلات معده، عضلات منقبض، سرماخوردگی و عفونتهای مکرر، ضربان قلب تند، درد قفسه سینه و …
* علائم عاطفی میتواند شامل احساس خشم، سرخوردگی، غرق شدن، تنهایی و در نهایت افسردگی یا اضطراب باشد.
این علائم هشدار دهنده راه بدن شما برای گفتن این است که میخواهد به خانه برود.
اما اغلب ما این نشانهها را نادیده میگیریم. ما مدام آنها را به سمت پایین هل میدهیم یا به زور از آن عبور میکنیم. اگر سردرد بگیریم، مسکن میخوریم. اگر فشار خون بالا داشته باشیم، نسخه میگیریم. اگر احساس افسردگی یا اضطراب کنیم، یک بطری شراب مینوشیم یا یک مسکن میخوریم.
با این حال، دلیل ظاهر شدن این چیزها این است که چیزی به شما بگوید. بدن شما ممکن است به شما بگوید یا حتی فریاد بزند که یک چیزی کار نمیکند. آنچه واقعاً باید انجام دهیم این است که توقف کنیم و «چرا» را در پس علائمی که تجربه میکنیم، شناسایی کنیم.
اینها اغلب به این مربوط میشود که ما از خود واقعیمان و آنچه برای ما بهترین کارایی را دارد، دور هستیم.
ممکن است در این مرحله فکر کنید که همه اینها فوق العاده به نظر میرسد، اما چگونه میتوانید به مسیر خود بازگردید؟ حتی ممکن است برخی از شما این سوال را داشته باشید که صادق بودن با خود، دیگر مانند چیست؟
در اینجا ۱۰ راه برای صادق بودن با خود و بازگشت دوباره به مسیر وجود دارد:
یکی از راههای پی بردن به این موضوع این است که به زمانهایی در زندگیتان فکر کنید که احساس میکردید فوقالعاده، دور از همه چیز، تحت کنترل، در منطقه هستید.
به زمانهایی در زندگی خود فکر کنید که احساس شادی، رضایت و موفقیت کرده اید. آنها را روی برگه بنویسید.
حالا، به این فکر کنید که چه چیزی در آن زمانها بود که آن زمان را بسیار عالی کرد. آیا این محیطی بود که در آن بودید؟ افرادی که توسط آنها احاطه شده بودید؟ چیزی که در حال ساختن یا ایجاد آن بودید؟
شاید تصویر، برنامه، هدف یا چالش روشنی داشتید؟
چه چیزی باعث شادی یا خنده شما میشود؟ دوست دارید چه کاری کنید؟
آیا شما آن کارها را انجام میدهید؟ چگونه میتوانید بیشتر در ارتباط با علایق خود زندگی کنید یا کارهای بیشتری را انجام دهید که شما را خوشحال میکند؟
به این فکر کنید که چه زمانی احساس میکنید بیشتر شبیه خودتان هستید. چه چیزی باعث میشود احساس کنید که با کسی که هستید، مرتبط، مستقر و متمرکز هستید؟
شاید گذراندن وقت با دوستان و خانواده یا ارتباط با معنویت خود توسط مدیتیشن باشد. شاید حس ماجراجویی در سفر باشد یا آرامشی باشد که از لذت بردن از خواندن یک کتاب خوب، به وجود میآید.
چه چیزی روح شما را در سطح عمیق تری تغذیه میکند؟
برای بازگشت به مسیر، در وهله اول باید بدانید که از مسیر خارج شده اید. به همین دلیل است که به همان اندازه مهم است که بدانید چه زمانی مانند خودتان نیستید.
چگونه میدانید که هیچ چیزی برای شما نتیجه نمیدهد؟ به این فکر کنید که چه چیزی شما را از گام برداشتن، خارج میکند.
قبلاً در مورد علائم جسمی و احساسی که ظاهر میشوند صحبت کردیم. آنها برای شما چیستند؟ شما چه فکری میکنید، میشنوید یا احساس میکنید؟
حواستان باشد. به این نشانههای هشدار اولیهای که ذهن و بدن شما برای شما ارسال میکند، توجه کنید.
آیا میدانید چه چیزی برای شما مهم است؟ چگونه میتوانید اولویت بندی کنید و آن چیزها را در اولویت قرار دهید؟ اگر یکی از ارزشهای اصلی شما خانواده است، چگونه میتوانید بیشتر آن را زندگی کنید؟
آیا میتوانید ساعتهای اضافه کاری در محل کار خود را متوقف کنید تا زمان بیشتری برای فرزندان خود داشته باشید؟ آیا میتوانید یک شب قرار هفتگی با همسرتان برنامه ریزی کنید؟
چه نقاط قوت یا استعدادهای ذاتی وجود دارد که میتوانید بیشتر از آنها استفاده کنید؟ آیا به حل مشکلات، گوش دادن به دوستان، یا پختن غذای سالم و مفید شگفت انگیز علاقه دارید؟
حالا کجا میتوانید از این استعداد استفاده کنید؟
برخی از افراد هدفهای بسیار مشخصی دارند، در حالی که برخی دیگر هنوز در حال جستجو اند.
میدانم که این یک مورد مهم است.
حتی اگر هدفتان را مشخص نکنید، آیا هر روز را با هدف زندگی میکنید؟ یا با حواسپرتیها، انتظارات یا زندگی از مسیر خارج میشوید؟
با تغذیه و زندگی سالم به اصول اولیه بازگردید. بر سلامت کلی خود تمرکز کنید و از بدن خود مراقبت کنید.
آیا این بدان معناست که شما باید بیشتر ورزش کنید؟ بیشتر بخوابید؟ بیشتر میانجیگری کنید؟
من طرفدار بزرگ بدن سالم هستم. در حالی که معتقدم این تکه مهم است، همچنین مهم است که توجه داشته باشید که میتوانید روزها و سالها روی سلامتی، تغذیه، هیدراتاسیون و … خود کار کنید، اما اگر یک قدم به عقب برنگردید و به قطعات پر انرژی خود نگاه نکنید، قرار نیست پیشرفت زیادی داشته باشد.
پیاده روی در فضای باز بود؟ گذراندن وقت با دوستان؟ در کتابخانه نشستن و یک کتاب خوب خواندن؟ اصلاً هیچ کاری انجام ندادن؟
اکنون سعی کنید زمان بیشتری را برای این موارد اختصاص دهید.
انتظارات دیگران و روشی را که «باید» با آن کارها را انجام دهید، کنار بگذارید. آنچه را که میخواهید باشید رها کنید و در عوض سعی کنید خودتان باشید.
ما بسیار تلاش میکنیم تا دیگران را از خود راضی کنیم، انتظارات آنها را برآورده کنیم، دیگران را خوشحال کنیم، یا به آنها تن دهیم.
صادق بودن با خود، بیشتر درباره این است که چه چیزی را رها میکنید تا اینکه چه چیزی را نگه داشته اید.
همانطور که ممکن است تصور کنید، لازم نیست هر ۱۰ مورد را برای بازگشتن به مسیر انجام دهید. فقط یک قدم در مسیر درست شما را به خانه هدایت میکند.
چگونه بدانید با کدام یک شروع کنید؟ مانند آهنربا، ببینید کدام یک شما را جذب میکند. کدام یک از اینها بیشتر در ذهن شما طنین انداز شد؟
اگر مطمئن نیستید، دوباره آنها را بخوانید و ببینید کدام یک (ها) آن کشش مغناطیسی را دارند. خود اصلی شما میداند که کدام یک از این موارد مناسب برای شماست.
منبع: پرورشافکار