به گزارش مجله خبری نگار،این مسئله چندان عجیب نیست که افرادی که ما را دوست ندارند و یا هیچ گونه حسی نسبت به ما ندارند بتوانند به راحتی ما را ناراحت کنند یا حتی آسیب بزنند، ولی موضوع این است که چرا اغلب وقتی کسی را دوست داریم ممکن است بیشتر از سایرین موجب ناراحتی ما شود؟
از آنجایی که افرادی که دوستشان داریم برای ما بسیار مهم هستند و منابع اصلی شادیها و غمهای عمیق در زندگی ما میباشند، ما در کنار این افراد میتوانیم بالاترین سطح شادیها و یا عمیقترین غمها را تجربه کنیم، بنابراین آسیب پذیری ما نیز در این رابطهها و ناراحتیهایی که تجربه میکنیم بیشتر خواهد بود.
اعظم بیانلو دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی در خصوص افرادی که ناراحتمان میکنند، اظهار داشت: اگر فرد چیز مهمی برای از دست دادن نداشته باشد این احتمال کمتر است که ناراحتی زیادی را تجربه کند، ولی از آنجا که عشق و دوست داشتن یکی از تجارب ارزشمند و اصلیترین عامل شادی افراد است به راحتی با از دست دادن آن و یا متزلزل شدن یک رابطه میتواند ناراحتی، ناامیدی، ناکامی، سرخوردگی یا حتی صدمه در رابطههای نزدیک و صمیمانه را تجربه کند.
وی افزود: از طرفی، هر چه این رابطه و دوستی، عمیق ترو پیچیدهتر باشد میزان آسیبها و ناراحتیهایی که فرد تجربه خواهد کرد بیشتر میشود. بخشی از ناراحتیهایی که ما از جانب افرادی که دوستشان داریم تحمل میکنیم به خاطر آن است که معشوق منبع اصلی شادی فرد است بنابراین ترس از دست دادن او موجب ناراحتی و تجربه غم میشود.
بیانلو تصریح کرد: دلیل دیگری که برای تجربههای ناراحت کننده در این رابطهها وجود دارد، اهمیت زیاد این افراد در زندگی فرد است، به دلیل همین اهمیت، کوچکترین واکنش، حرف و یا حرکتی از طرف آنها برای فرد مهم تلقی میشود و به تفسیر این رفتارها میپردازد، ممکن است تفسیرفرد این باشد که او عمداً قصد ناراحت کردن داشته است یا نسبت به بی توجهی او ناراحتی زیادی را تحمل کند در حالی که حقیقت این است که او ممکن است اصلاً قصد ناراحتی طرف مقابل خود را نداشته باشد.
وی ادامه داد: یکی از مواردی که در طول روز ممکن است بدون اینکه نسبت به آن آگاه باشیم یا هدف ناراحت کردن داشته باشیم برایمان اتفاق بیافتد این است که زمان زیادی را صرف کارهای خود کنیم و در نتیجه نسبت به کسی که دوستش داریم غافل شویم، در نهایت زمان کمتری برای صرف وقت با او داریم که میتواند به راحتی به رابطه و فردی که دوستش داریم آسیب بزند و ناراحت کننده باشد.
علی ناظری روانپزشک و هیئت علمی علوم بهزیستی و توانبخشی گفت: در این خصوص ابتدا یک نگاهی به شکل گیری رابطه و شخصیت در سالهای کودکی بیندازیم یعنی از همان زمانی که مادر و پدر و بعد سایر افراد با فرد رابطه عاطفی برقرار میکنند ممکن است در رابطهای که در آن علاقه و محبت است طبیعتاً رنجش یا حتی آزار هم اتفاق بیفتد.
وی افزود: از نظر روانشناختی انسان دارای ساختاری به این صورت است که در ابتدا محوریت یک کودک زیر دو سال و یا حتی بیشتر از این سن، علاقه و دوست داشتن خودش است یعنی خود شیفته است و کسی غیر از خودش را دوست ندارد و جهان را بر محوریت خودش تعریف میکند اگر مادر یا پدر را دوست دارد بر اساس آن چیزهایی است که خودش میخواهد و رابطه خیلی خود خواهانه است و بر اساس نیازهای اولیه است که آن کودک دارد و ضرورتهایی که به آنها علاقه دارد که اگر پدر و مادر براساس علاقه حرکت نکند ممکن است از آنها برنجد و رفتاری را انجام دهد که مخالفت خود را نشان دهد یا حتی کاری کند که موجب ناراحتی پدر و مادرش شود.
ناظری در خصوص والدین و نقش تربیتی آنها بیان کرد: یکسری رشد طبیعی، به تدریج در انسان باید پرورش پیدا کند، وکودک در حین بزرگ شدن خود میآموزد که وقتی میخواهد با دیگران رابطه برقرار کند صرفاً آن چیزهایی که مد نظر خودش است نباید ملاک قرار گیرد و باید در تعامل با افراد مختلف به سلیقههای دیگران و رعایت حقوق آنها توجه کند.
وی در خصوص نقش تربیتی اظهار داشت: گاهی اوقات روند تربیتی به شکلی که باید و شاید شکل نگرفته است، و فرد بالغ در زندگی مشترک یا در ارتباط با دوستان و همکاران خود دچار رنجش میشود. به علاوه ممکن است قسمتهایی از این رابطهها بر اساس خود شیفتگی باشد یعنی فرد تمایل دارد همه چیز مطابق میل او باشد و اگر این گونه نباشد شروع به آزار طرف مقابل میکنند و هر چقدر هم که طرف مقابل برای آنها مهم باشد و از طرف مقابل خود انتظار دارند که با خود آنها هماهنگ باشد و به مسئله یک طرفه نگاه میکنند و یا برعکس دائماً یک رفتاری دارند که مفهوم کنار گذاشته شدن و طرد شدن به اصطلاح در رفتار دیده میشود است و گاهی حتی در این زمینه پیش دستی میکنند. برای نمونه کارهایی میکنند که باعث قطع رابطه یا کدورت میشود به خاطر همین نمیخواهد رابطه از طرف دیگری قطع شود و به همین خاطر ناخوداگاه خود این افراد بی دلیل پیش دستی میکنند.
بیانلو در خصوص وابستگی آزار دهنده عنوان کرد: مسئله مهم دیگر، وابستگی نسبت به افرادی است که دوستشان داریم. اگر این وابستگی شکل افراطی و نامناسبی داشته باشد میتواند فردی که نسبت به او وابسته شده ایم را آزار دهد، چون احساس استقلال که موجب عزت نفس در فرد میشود در چنین رابطهای تهدید خواهد شد.
وی تصریح کرد: در صورتی که احساس استقلال فردی با وابستگی شدید طرف مقابل تهدید شود موجب ایجاد خشم درونی در فرد نسبت به رابطه و فرد وابسته میشود که به صورت خود آگاه و یا ناخودآگاه دست به اعمالی میزند که موجب ناراحتی و صدمه زدن به فرد وابسته در این رابطه میشود. در این شرایط، افراد از خشم به عنوان ابزار مفیدی برای تقویت و تنظیم این رابطه استفاده میکنند.
بیانلو افزود: بخشی از بی توجهی و یا صرف زمان کمتر از جانب فردی که دوستش داریم ممکن است به دلیل تهدید شدن حس استقلال او باشد که فرد احساس میکند در این رابطه حس استقلال خود را از دست داده است و عزت نفس او پائین آمده که به صورت عمدی و یا سهوی از این رابطه فاصله میگیرد که خود عامل اصلی آسیب و ناراحتی برای فردی است که او را دوست دارد.
این گونه بی توجهیها یا آسیبها و ناراحتیها یک نوع زنگ هشدار و نشانهای است که رابطه دچار مشکل است و باید اصلاح شود. اگر رابطه به قدری قوی است که میخواهید این رابطه راحفظ کنید پس باید میزان رفتارهای افراطی را در رابطه خود بسنجید و آن را تنظیم و اصلاح کنید.
ناظری اذعان داشت: اگر کسانی مداوم و زمینه دار دررابطههای خود به مشکل بر میخورند و نمیتوانند مسائل خود را به تنهایی حل کنند، باید از متخصص کمک بگیرند، به طور کلی این رنجشها و ناراحتی نباید این تغییر را در ذهن ما ایجاد کند که ما همدیگر را دوست نداریم، چون آدمهایی که دوست دارند همیشه همدیگر را خوشحال میکنند، بعضی وقتها افرادی که همدیگر را دوست دارند از هم انتقاد ملایم میتوانند داشته باشند اینها چیزهای غیرعادی نیست، ما اجازه داریم در رابطه با همسر یا فرزند انتقاد کنیم و گلایههای خود را دوستانه مطرح کنیم. این موضوع به صمیمت دو طرف نسبت به هم کمک میکند به شرط اینکه افراد در این زمینه خوب آموزش دیده باشند و ازسو تفاهم دور باشند و دیگر انتظار این را نخواهند داشت که حرف ناخوشایند نزنند و از طرف دیگر عمداً دست به چنین کاری نمیزنند که از طریق رنجاندن طرف مقابل خود را بسنجند.
دوست داشتن و عشق یک روند طولانی است که موجب سازگاری متقابل میشود، اما لزوماً همه تجربهها در این رابطه لذت بخش نیست بلکه به دلیل اهمیت این روابط در زندگی افراد، ناراحتی و آسیبهای ناشی از این روابط نسبت به سایر رابطهها در زندگی افراد بیشتر است.
منبع:اینفو