کد مطلب: ۳۵۱۸۱۷
۲۴ مهر ۱۴۰۱ - ۰۴:۲۰

دنیای اسلام و مسأله نظم جدید جهانی

نقشه سیاسی دنیا در حال تغییر و نظام تک‌قطبی در حال حرکت به سمت مطرود شدن است و این سؤال بسیار مهم را مطرح کردند که جایگاه دنیای اسلام و امت اسلامی در این دنیای جدید کجاست؟

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: ​​​​​​​از حدود هشت ماه پیش در حالی جنگ اوکراین کلید خورد که به موازات آن تحلیلگران و استراتژیست‌های سیاسی، این مسأله را پیش کشیدند که «نظم جدید جهانی» در حال شکل‌گیری است چراکه سست شدن «نظم امریکایی (Pax Americana)» عیان و نمایان شده و هژمونی امریکا رو به افول است و حتی امریکایی‌ها هم نمی‌توانند این زلزله بزرگ در ساحت هندسه قدرت را پنهان و انکار کنند.

رهبر حکیم انقلاب اسلامی هم چند بار در سخنرانی‌های متعدد به این موضوع مهم و راهبردی اشاره کردند و توجهات را به این سمت بردند که ما قرار است در کجای آن نظم جدید جهانی بایستیم. «آقا» در سخنان اخیرشان در دیدار مسئولان کشور و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی بار دیگر تأکید کردند نقشه سیاسی دنیا در حال تغییر و نظام تک‌قطبی در حال حرکت به سمت مطرود شدن است و این سؤال بسیار مهم را مطرح کردند که جایگاه دنیای اسلام و امت اسلامی در این دنیای جدید کجاست؟

در این‌باره چند نکته قابل توجه است و این یادداشت می‌کوشد به طور مشخص قدرت رویارویی دنیای اسلام و امت اسلامی در برابر قدرت‌های غربی را در هندسه قدرت آینده جهان به تحلیل بنشیند.

یکم- تجربه چهار سده گذشته از نظم وستفالی (۱۶۴۸) که اولین دولت ملت‌ها شکل گرفت تا دوره پساوستفالیا و دو جنگ جهانی اول و دوم تا عصر جنگ سرد و نظام‌های چند‌قطبی، دوقطبی و تک‌قطبی؛ همگی حاکی از آن است که محاسبات قدرت‌های مادی همیشه دچار خطا در تحلیل بوده و در نهایت مسیر افول را در پیش گرفته‌اند. نظریه‌ها و مکتب‌های مختلفی هم در صحنه روابط بین‌الملل بروز و ظهور یافتند و نسخه‌های متعددی برای حکمرانی و قدرت پیچیدند، ولی هر کدام در گذر زمان با مشکلاتی روبه‌رو بودند.

نکته اصلی این است که در همه این سده‌ها و حتی با شکل‌گیری جامعه ملل پس از جنگ جهانی اول یا شکل‌گیری سازمان ملل پس از جنگ جهانی دوم، همچنان «قدرت» بر «قانون» حاکم بوده است! قدرت‌های بزرگ، یا زور گفتند یا اگر هم قانونی در سطح سازمان ملل تصویب کردند در جهت منافع خودشان بوده یا قانون را به راحتی دور زده‌اند.

نمونه بارز این داستان تلخ، امریکاست که در همین بیست و چند سال گذشته به راحتی جنگ‌های متعدد راه انداخت، تروریست پرورش داد، انقلاب‌های مخملی و کودتا شکل داد، از معاهدات بین‌المللی خارج شد، به توافق‌ها با کشور‌ها پایبند نبود و..؛ و جالب اینکه از برخی کشور‌ها باج گرفت، برخی را مثل گاو شیرده دوشید، برخی را غارت و برخی را هم تحریم کرد؛ بنابراین اگر کشور‌ها می‌خواهند در جنگ قدرت در صحنه بین‌الملل، منافع خودشان را تأمین کنند هیچ راهی وجود ندارد مگر اینکه قوی شوند و این قوی شدن می‌تواند در قالب اتحاد‌ها و ائتلاف‌ها باشد. نظم جدید جهانی که زمزمه‌های آن مدتی است بالا گرفته، همین است که دنیا، نظام تک‌قطبی را برنمی‌تابد و حرکت کشور‌ها برای رقم زدن یک نظام چند قطبی شروع شده است. اینجاست که دنیای اسلام و امت اسلامی می‌توانند در بستر جدید نظم جهانی، جایگاه رفیعی داشته باشند.

دوم- کشور‌های اسلامی می‌توانند در صورت اتحاد و انسجام، قطب جدیدی در نظام چند قطبی و هندسه قدرت آینده رقم بزنند. بخشی از قدرت آینده در سطح جهانی می‌تواند دربرگیرنده نسخه‌ای متفاوت از نسخه‌های غربی باشد.

بیش از نیم قرن قبل سید قطب، اندیشمند مصری در کتاب خودش با عنوان «آینده در قلمرو اسلام» استدلال کرد تنها مکتبی که این قابلیت را داراست تا قافله بشریت را به سرمنزل نجات و کمال برساند و با راهبرد و برنامه کامل و جامع خود زندگی انسان‌ها را با حفظ مزایای انسانیت، مدیریت کند، «اسلام» است؛ چون آموزه‌های اسلام و فرهنگ این دین براساس شناخت انسان و شناخت نیاز‌ها و خواسته‌های او در راه کمال و تعالی است و کاملاً با «فطرت بشر» سازگاری دارد در حالی که تمدن غرب با دوری و جدایی از طرز فکر الهی، حقیقت سرشت انسانی را درنیافته است؛ بنابراین وقتی «اسلام» این قابلیت را داراست که نسخه‌ای دقیق و عمیق برای انسان‌ها و جوامع منطبق با سرشت انسانی و اخلاقی داشته باشد، این رسالت و تکلیف بزرگی برای کشور‌های اسلامی و دنیای اسلام است که در نظم آینده جهانی، نقش‌آفرین باشند.

سوم- مشکل اصلی دنیای اسلام و مانع بزرگ برای نقش‌آفرینی در نظم جدید جهانی و یافتن جایگاه رفیع در ساحت هندسه سیاسی دنیا، این است که جریان سکولار و جریان سلفی نمی‌گذارند مسیر وحدت هموار شود و در انحرافی بزرگ در زمین دشمن بازی می‌کنند. نقطه اشتراک «اسلام سکولار» و «اسلام سلفی-تکفیری»، خط سازش با امریکا و کدخداست که یک خروجی روشن دارد و آن اینکه چالش با سیاست‌های امریکایی در چنبره نرمش و خودباختگی هضم می‌شود و از میان می‌رود؛ بنابراین نخبگان و علمای دنیای اسلام با تکیه بر ظرفیت امت اسلامی باید جلوی تحرکات دردسرساز سکولار‌ها و تکفیری‌ها را بگیرند و گفتمان واحدی برای ضرورت جایگاه رفیع در نظم جدید جهانی طراحی و عملیاتی کنند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر