به گزارش مجله خبری نگار،راجر ایبرت منتقد سرشناس و فقید تاریخ سینما در جملاتی ماندگار گفته است: «موضوع فیلم مهم نیست، چطور گفتنش مهم است». بسیاری از مردم تمایلی به صحبت در مورد اجتناب ناپذیر بودن مرگ ندارند، چه برسد به اینکه در مورد خود آن صحبت کنند، اما اگر جایی برای پیدا کردن آرامش در مواجهه با میرا بودنمان باشد، آن سینما و فیلم است. فیلمها به ما اجازه میدهند تا پا در کفش انسانهای دیگر کنیم، زندگیهایی بسیار دورتر از زندگی خودمان را تجربه کنیم و چیزهایی را مد نظر بگیریم که در صورت ندیدن این فیلمها هرگز به آنها فکر نمیکردیم. از آنجایی که مرگ موضوع ناخوشایندی، اما جهانی است، سینما دهها ها به روایت داستانهایی در مورد آن و موضوعات مرتبط با آن پرداخته است.
از درامهایی در مورد مردمی که با آخرین لحظات زندگی شان مواجه میشوند، ماجراجوییهای خانوادگی که موضوع مرگ را برای مخاطبان جوان روشنتر میسازد، برای کسانی که دلشکستگی ناشی از فقدان عزیزان را ارزیابی میکنند، در ادامه میخواهیم شما را با ۱۰ فیلم بی نقص تاریخ سینما در مورد مرگ آشنا کنیم که شاهکارهایی روشنگرانه هستند که با دیدگاهی عمیق و صداقتی بی نظیر به مبارزه با اندوه از دست دادن عزیزان و ترسناکی مرگ میپردازند. بدون شک تماشای برخی از این فیلمها آسان نیست، اما تمامی آنها فیلمهایی هستند که تماشایشان زندگی شما را تغییر خواهند داد.
اگر چه مرگ یکی از معدود قطعیتهای زندگی است، یکی از واقعیتهایی که اکثر ما با آن مواجه نمیشویم، از دست دادن نابهنگام فرزند است. در فیلم Rabbit Hole، نیکول کیدمن و آرون اکهارت نقش زوجی را بازی میکنند که مرگ نابهنگام پسر چهار ساله شان آنها را در اندوهی عمیق فرو میبرد، و در ادامه رابطه زناشویی و ازدواجشان نیز دچار مشکل میشود. این فیلم که بر اساس یک نمایشنامه برنده جایزه پولیتزر به همین نام ساخته شده، یک درام کوچک و خانوادگی است که دو بازیگر اصلی را در چالش برانگیزترین شخصیتهای دوران بازیگری شان قرار میدهد، در شرایطی که هوی در نقش شوهر و همسرش بکا به اشکالی متفاوت با اندوه از دست دادن فرزندشان روبرو میشوند.
هوی به یک گروه حامی میپیوندد و تا آستانه داشتن رابطه با یک مادر دلشکسته دیگر پیش میرود در حالی که بکا با مردی جوان دوست میشود که به شکلی تصادفی پسرشان را در یک حادثه رانندگی کشته است. در سوگواری شان، این دو همدیگر را پس میزنند و سعی میکنند درماندگی و غم شان را به نمایش بگذارند. علیرغم سختیها و تقلاهایشان، این دو در نهایت دوباره به هم پیوسته و با موفقیت و از طریق جستجوی آرامش در کنار دوستان، شرکت در مهمانیهای مفرح و یاد گرفتن زندگی کردن با غم از دست دادن پدرشان با این غم بزرگ مبارزه میکنند. فیلم Rabbit Hole یک تصویرسازی تکان دهنده از اندوه از دست دادن عزیزان است، اما از آن نوع که ثابت میکند گذشت زمان همیشه آنقدر التیام با خود میآورد که این شرایط دشوار را پشت سر بگذاریم.
در ادامه میخواهیم شما را با ۱۰ فیلم بی نقص تاریخ سینما در مورد مرگ آشنا کنیم که شاهکارهایی روشنگرانه هستند که با دیدگاهی عمیق و صداقتی بی نظیر به مبارزه با اندوه از دست دادن عزیزان و ترسناکی مرگ میپردازند
انیمیشن Coco فیلمی در مورد بسیاری چیزهاست، مهمتر از همه شادی و جذابیت موسیقی، خانواده و هویت فرهنگی. اما میتوان همزمان آن را فیلمی در مورد مرگ و زندگی پس از آن دانست، زیرا اکثر زمان فیلم در دنیای مردگان روایت میشود، جایی که یک پسر نوجوان دوستدار موسیقی به نام میگل سعی دارد راهش به خانه را پیدا کند، بعد از اینکه به صورت تصادفی همراه با پدربزرگ درگذشته اش در دنیای مردگان گرفتار میشود. اگر چه به اندازه دیگر فیلمهای این فهرست چالش برانگیز نیست، اما Coco استودیو پیکسار را در اوج قدرت دراماتیکش نشان میدهد، تصویری شفاف و تاثیرگذار از اتفاقی که ممکن است بعد از مرگ رخ دهد، در حالی که مخاطب خود را با این ایده آشنا میسازد که هر چند زمانی طولانی از مرگ افراد میگذرد، اما این مدت طولانی نمیتواند آنها و دستاوردهایشان در زندگی را از یاد ما ببرد.
همانند اکثر دیگر فیلمهای پیکسار، انیمیشن Coco بامزگی و جذابیتی نیشدار برای کل خانواده دارد، اما به همان اندازه که برای بزرگسالان مناسب است برای کودکان نیز مناسب خواهد بود، کسنی که باید با مفهوم از دست دادن عزیزان و در نهایت مرگ خودشان آشنا شوند. بدون شک صحبت در مورد مرگ با کودکانتان کار سادهای نیست، اما Coco میتواند گزینه مناسبی برای آغاز این بحث باشد.
در ادامه میخواهیم شما را با ۱۰ فیلم بی نقص تاریخ سینما در مورد مرگ آشنا کنیم که شاهکارهایی روشنگرانه هستند که با دیدگاهی عمیق و صداقتی بی نظیر به مبارزه با اندوه از دست دادن عزیزان و ترسناکی مرگ میپردازند
شاهکار مینیمالیستی میشاییل هانکه با نام Amour بدون شک یکی از بهترین فیلمهای سینما در مورد عشق، کهنسالی و تلاش برای رویارویی با مرگ با بالاترین میزان قدرت و شرافت ممکن است. تماشای این فیلم بدون شک دشوار است و به صبوری و شجاعت بسیاری نیاز دارد، اما بازیهای بازیگران اصلی و پیامی که در آن وجود دارد باعث میشود که ارزش تماشا را داشته باشد. داستان فیلم در مورد یک زوج هشتاد ساله در فرانسه به نامهای خورخس و آن است که زندگی شان بعد از سکته مغزی آن به یکباره زیر و رو میشود، در شرایطی که خورخس مجبور میشود به صورت تمام وقت در اختیار همسرش بوده و از او مراقبت کند.
آن که نیمی از بدنش فلج شده و از ضعف جسمانی رنج میبرد، به شوهرش میگوید که میخواهد بمیرد. تصویری که هانکه از چنین عشق زیبای بی منتی ارائه میدهد هم مخاطب و هم کل سینما را تحت تاثیر قرار داد، در شرایطی که عشق خورخس از همان سکانس اول کامل و بدون تزلزل میشود. اما سبک روایت فیلم از دشواریهای میرا بودن و در نهایت مفهوم اتانازی است که باعث اوج گرفتن این فیلم میشود. همانطور که میتوانید بعد از تماشای فیلم درک کنید، فیلم Amour برای کسانی که خیلی دل نازک هستند مناسب نیست، اما ارزیابی آن از ایده ترک زندگی به خواسته و با شرایط خود و اینکه افراد تا کجا میتوانند برای خواستهها و آرزوهای عزیزانشان پیش بروند، بدون شک باعث خواهد شد تا چند روز پس از تماشای این فیلم به موضوع مرگ فکر کنید.
در ادامه میخواهیم شما را با ۱۰ فیلم بی نقص تاریخ سینما در مورد مرگ آشنا کنیم که شاهکارهایی روشنگرانه هستند که با دیدگاهی عمیق و صداقتی بی نظیر به مبارزه با اندوه از دست دادن عزیزان و ترسناکی مرگ میپردازند
موضوع مرگ در فیلمها همواره لازم نیست که سنگین و به شدت دراماتیک باشد تا فیلمی موفق و تاثیرگذار باشد. گاهی اوقات چنین فیلمی میتواند بامزه و با سکانسهای کمدیک نیز همراه باشد. این همان اتفاقی است که در مورد فیلم کمدی رمانتیک مایک میلز با بازی ایوان مک گرگور به نام Beginners رخ میدهد، جایی که او نقش مردی را بازی میکند به آخرین روزهای زندگی پدرش با بازی کریستوفر پلامر فکر میکند. فیلم در قالب یک سری فلش بک روایت میشود در شرایطی که الیور تلاش دارد رابطهای رمانتیک را با یک گارسن به نام آنا شکل دهد و زندگی ماجراجویانه و الهام بخش پدر کهنسالش که پیش از مرگش رازی تکان دهنده را فاش میکند و تصمیم میگیرد با هویت واقعی اش باقی روزهای عمرش را بگذراند.
با الهام گرفتن از آخرین روزهای زندگی پدرش برای پیدا کردن راه زندگی خود، الیور تلاش میکند نهایت لذتش را از زندگی ببرد. داستان فیلم با بازی خیره کننده مک گرگور و پلامر تکمیل میشود و به مخاطب القا میکند که باید زندگی را بر اساس قوانین خودتان زندگی کنید پیش از اینکه خیلی دیر شود. فیلم Beginners باعث میشود لبخندی بزرگ بزنید در حالی که به چیزهای بهتر در زندگی فکر میکنید، فیلمی که شبیه یک بغل بزرگ در قالب یک فیلم سینمایی است.
در ادامه میخواهیم شما را با ۱۰ فیلم بی نقص تاریخ سینما در مورد مرگ آشنا کنیم که شاهکارهایی روشنگرانه هستند که با دیدگاهی عمیق و صداقتی بی نظیر به مبارزه با اندوه از دست دادن عزیزان و ترسناکی مرگ میپردازند
درام جنایی نادیده گرفته شده سوزان بایر به نام Things We Lost In The Fire به موضوعات پیچیدهای میپردازد، از سوءمصرف مواد مخدر تا سوگواری، دوستی و البته مرگ. این فیلم بنیسیو دل تورو و هالی بری را در نقش دو انسان به شدت متفاوتی دارد که یک تراژدی بزرگ بین آنها فاصله انداخته است. بری نقش آدری را بازی میکند، زنی که شوهرش برایان در یک خشونت تصادفی کشته میشود. در مراسم تدفین شوهرش، او با شخصیت جری که اکنون معتاد به هروئین است آشنا میشود، مردی که بهترین دوست شوهرش بوده و آدری مدتها قبل به خاطر رفتارهایش، رابطه اش را با وی قطع کرده است.
در این شکل گیری دوباره رابطه، این دو شخصیت آرامش را در غم یکدیگر پیدا میکنند. این فیلم یک تصویرسازی بسیار تاثیرگذار در مورد دوستی است و اینکه چطور مرگ عزیزان به شکلی سرزده و آرام ما را درگیر خود میسازد، فیلمی که تا آستانه تبدیل شدن به یک ملودرام پیش میرود، اما این اتفاق نمیافتد و بری و دل تورو یکی از بهترین بازی هایشان را با تصویر کشیدن دلشکستگی و تردید به نمایش میگذارند. بسیار شبیه Rabbit Hole، این فیلم نیز یک درام خانوادگی در مورد قدرت تسکین بخش زمان و اهمیت اتکا کردن افراد به یکدیگر است و در نهایت به یک خداحافظی شیرین منجر میشود که شما را خوش بین و مشتاق رها میکند.
در ادامه میخواهیم شما را با ۱۰ فیلم بی نقص تاریخ سینما در مورد مرگ آشنا کنیم که شاهکارهایی روشنگرانه هستند که با دیدگاهی عمیق و صداقتی بی نظیر به مبارزه با اندوه از دست دادن عزیزان و ترسناکی مرگ میپردازند
الکساندر پاین همواره فیلمسازی بوده که توانایی غیرقابل انکاری و متفاوتی برای بررسی پیچیدگیهای مرموز و مشکلات واقعی زندگی داشته است و درام برنده اسکار او با نام The Descendants در مورد مردی که تلاش دارد با مرگ قریب الوقوع همسرش و عمیقترین رازهای زندگی او کنار بیاید یکی از بهترین فیلمهای اوست. جرج کلونی در این فیلم نقش مت کینگ را بازی میکند، وکیلی که در تلاش است با دو دخترش رابطه خوبی برقرار کند در شرایطی که همسرش در یک حادثه قایق به اغما رفته است. در شرایطی که مت به این نتیجه میرسد که باید اجازه مرگ همسرش و جدا شدن دستگاههای حمایتی از او را بدهد، خبر میرسد که همسرش به او خیانت میکرده است.
مت مجبور میشود با این واقعیت مواجه شود که همسرش قصد جدایی از وی را داشته و در این شرایط او باید غرورش را کنار گذاشته و با مردی روبرو شود که همسرش با او رابطه داشته، در شرایطی که همزمان باید تلاش کند به بچه هایش نزدیک شود. با بازیهایی هوشمندانه، مسحور کننده و البته ویرانگر از بازیگرانش، The Descendants باعث میشود که درونمای مرگ به شدت واقعی جلوه کند، مخاطب وادار میشود که پیچیدگیهای اینکه یک تراژدی غیرمنتظره و ترسناک چطور میتواند روابط خانوادگی را تحت تاثیر قرار میدهد درک کند، در شرایطی که مشخص میشود تمام تصور ما از نزدیکانمان تا همین اواخر، اشتباه بوده است.
فیلم Stand By Me نه تنها بهترین اقتباس سینمایی آثار استفن کینگ است که از رمان The Body این نویسنده اقتباس شده بلکه یکی از بزرگترین فیلمهای تاریخ سینماست که به قدرت دوستی کودکانه و اینکه چطور خاطرات باعث زنده ماندن افراد حتی بعد از مرگشان میشود میپردازد. این فیلم شکل یک ماجراجویی متهورانه خارج از شهر را میگیرد در شرایطی که چهار پسر با زندگیهای دشوار، در جستجوی یک جنازه به جنگلی مجاور محل زندگی شان میروند. البته این جنازه تمرکز داستان نیست و این رابطه این پسربچه هاست که در کانون توجه داستان قرار دارد.
در جریان این سفر ماجراجویانه، آنها به هم کمک میکنند تا با نقصها و مشکلاتشان و دورنمای بلوغشان کنار بیایند. با واقعیت گرایی دلگرم کننده و شگفتیهای جذاب، این فیلم از دیدگاه یکی از پسربچهها در دوران بزرگسالی روایت میشود، در شرایطی که یکی از دوستانش درگذشته است. این فیلم نگاهی تکان دهنده به جذابیتها و دردهای خاطرات گذشته است و این ایده را در ذهن مخاطب میکارد که تا زمانی که کسی را به یاد داشته باشید، او از زندگی شما نرفته و نمرده است.
در ادامه میخواهیم شما را با ۱۰ فیلم بی نقص تاریخ سینما در مورد مرگ آشنا کنیم که شاهکارهایی روشنگرانه هستند که با دیدگاهی عمیق و صداقتی بی نظیر به مبارزه با اندوه از دست دادن عزیزان و ترسناکی مرگ میپردازند
اولین فیلم در سه گانه سه رنگ فراموش نشدنی و باشکوه کریستوف کیشلوفسکی، Three Colours: Blue تماماً در مورد مفهوم آزادی عاطفی است و بر شخصیت جولی با بازی ژولیت بینوش تمرکز دارد که به تازگی همسر و دخترش را از دست داده و در شرایطی که داغدار است تلاش میکند تا خود را از بقیه دنیا جدا سازد. درماندگی و تلاش برای فائق شدن بر چنین غم عمیقی در بازی بینوش دیده میشود، موضوعی که برای هر مخاطبی که تجربهای مشابه داشته کاملاً قابل درک و ملموس است. فیلم رفتارهای شخصیت جولی را بعد از مرگ عزیزانش به تصویر میکشد که سعی دارد خاطرات گذشته را فراموش کرده، خانواده و دوستانش را از خود دور میکند و سرنوشتش را به عنوان یک زن تنهای بین نام که میخواهد کاری با هیچ کسی و هیچ چیزی نداشته باشد میپذیرد.
اگر چه چنین روایتی بسیار تاریک و تکان دهنده به نظر میرسد، Blue همچنان انسانی و جذاب باقی میماند در شرایطی که تلاش جولی برای پشت سر گذاشتن گذشته ناموفق میماند پس از آنکه با یکی از همسایههای به دردسر افتاده اش آشنا شده و در مییابد که آخرین ساخته موسیقایی شوهرش قرار است توسط نزدیکترین همکارش تکمیل شود، کسی که ژولیت عاشق او میشود. Blue فیلمی تراژیک، احساسی و با تصویر پایانی بی نظیری است که نه تنها آغازگر یک سه گانه سینمایی فراموش نشدنی بود بلکه یکی از تکان دهندهترین و واقع گرایانهترین تصویرسازیها از سوگواری و تلاش برای کنار آمدن با اندوهی عمیقی است که در سینما خواهید دید.
با دو بازی خیره کننده و فراموش نشدنی از کیسی افلک و میشل ویلیامز و یکی از تاثیرگذارترین سناریوهای دهه ۲۰۱۰، فیلم Manchester By The Sea داستان یک مرد به شدت افسرده و بی هدف را روایت میکند که بعد از مرگ برادرش به خانه باز میگردد و اکنون باید از برادرزادهای که رابطه چندانی با وی نداشته مراقبت کند. افلک در این فیلم نقش سرایداری به نام لی چندلر در یک بازی برنده اسکار را بر عهده دارد، در سناریویی که بار سنگین گذشته را دوش یک مرد میگذارد، جایی که اعمال او ناخواسته به مرگ سه فرزندش و فروپاشی ازدواجش منجر شده و اکنون نمیتواند با مسئولیت پدر بودن به زندگی ادامه دهد در سراسر فیلم، لی سوگوار ازدواج، فرزندان و برادرش است، اما از طریق برادرزاده و رویارویی نافرجام دوباره با همسر سابقش است که میتواند ذرهای حس پایان غم و آرامشی شکننده را بیابد. برخلاف بسیاری از دیگر فیلمهای این فهرست، Manchester By The Sea با یک تصویر خوشایند و پایانی خوش به پایان نمیرسد و به جای آن تصویری واقع گرایانهتر از اندوه را به تصویر میکشد که در عمل هیچگاه از بین نمیرود، غمی که میتوان به کمک خانواده، دوستان و پذیرش اتفاقات سخت با آن کنار آمد.
زیباترین و تکان دهندهترین فیلم آکیرا کوروساوا به نام Ikiru (واژه ژاپنی به معنای زندگی کردن) داستان یک کارمند پا به سن گذاشته به نام واتانابه را روایت میکند در شرایطی که مشخص میشود به سرطان معده مبتلا شده و به این باور میرسد که تمام زندگی اش بی معنی بوده است. همسرش مرده، پسرش به او اهمیتی نمیدهد و او هیچ دستاوردی برای زندگی اش نمیبیند. در تلاش برای کنار آمدن با مرگ قریب الوقوعش، واتانابه تمام مدت زمان فیلم را در جستجوی هدف میگذراند. او بدون برنامه وارد یک کلوب شبانه در توکیو میشود، سعی در ارتباط با پسر و همکارانش دارد و در نهایت تصمیم میگیرد تا آخرین روزهای زندگی اش را در تلاش برای ساختن یک پارک و زمین بازی در شهرش سپری کند.
به شدت تراژیک، تکان دهنده و البته باشکوه با بازی تاکاشی شیمورا در کنار تعهد بی مانند کوروساوا به ایده آلهای انسانی، فیلم Ikiru یادآور تکان دهنده در این مورد است که همه ما باید با مرگ کنار بیاییم، اما نهایت استفاده و لذت را نیز از زندگی مان ببریم و پیش از پایان زندگی، تمام تلاشمان را برای کمک به دیگران انجام دهیم. Ikiru یکی از بهترین کارهای کوروساوا است و با تصویرسازی تکان دهنده و دردناکش از پذیرش سرنوشت، اندوه و از دست دادن عزیزان، فیلمی است که زندگی شما را برای همیشه تغییر خواهد داد.
منبع:روزیاتو