کد مطلب: ۲۲۴۴۵۷
۱۳ آذر ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۳

چرا استعفای «جورج قرداحی» به بحران لبنان و عربستان پایان نمی‌دهد؟

بعد از استعفای «جورج قرداحی» تحت فشار‌های داخلی و خارجی مهمترین سوالی که مطرح می‌شود آن است که آیا این اقدام به بحران روابط لبنان با عربستان و سایر کشور‌های حوزه خلیج فارس پایان خواهد داد؟

به گزارش مجله خبری نگار نفوذ عربستان در لبنان طی دهه اخیر و پس از روی کار آمدن جریان‌ها و طرف‌های ملی گرا همچون تیم «میشل عون» رئیس جمهوری لبنان و جریان‌های مسیحی حامی مقاومت از جمله جریان المرده به ریاست «سلیمان فرنجیه» و جریان آزاد ملی به ریاست «جبران باسیل» در این کشور تا حدود زیادی کاهش یافت و طی این سال‌ها دیگر قدرت به شکل کامل در اختیار مهره‌های آمریکا و عربستان نبوده است.

تلاش ادامه دار عربستان برای نفوذ در لبنان

با این وجود و حتی بعد از کمرنگ شدن نفوذ سیاسی عربستان در لبنان، تلاش‌های ریاض ضد این کشور متوقف نشده و طی چند سال گذشته عربستان سرمایه گذاری بالایی برای پیشبرد اهدافش در لبنان کرده است. در واقع سعودی‌ها متوجه شدند که سیاست قدیمی آن‌ها در اداره لبنان با مهره‌های کامل خودشان امکان پذیر نیست و در این میان مقاومت مانع بزرگی مقابل پروژه‌های آمریکا و عربستان است؛ بنابراین از نظر ریاض خلاء سیاسی در لبنان و حمایت از محاصره این کشور می‌تواند بهترین گزینه برای مقابله با حزب‌الله و حامیان آن باشد.

سنگ اندازی‌های عربستان در روند تشکیل دولت لبنان موید این امر است و حتی بعد از تشکیل دولت لبنان به ریاست «نجیب میقاتی» و درحالی که نخست وزیر این کشور بار‌ها درخواست همکاری کمک از ریاض را مطرح کرده بود، دیدیم که سعودی‌ها توجهی به این درخواست نشان نداده و حتی «ولید البخاری» سفیر عربستان در بیروت با عدم رعایت رفتار‌های دیپلماتیک تشکیل دولت میقاتی را تبریک هم نگفت.

دشمنی ریشه دار ریاض با مقاومت و ملت لبنان

این امر نشان می‌دهد که عربستان نه صرفا با شخص خاصی مانند «سعد حریری» بلکه با اصل خروج لبنان از بحران مخالف است و آن را به مثابه پیروزی مقاومت می‌داند؛ به ویژه اینکه در دوره اخیر حزب‌الله با واردات سوخت از جمهوری اسلامی ایران به لبنان نقش خود را به عنوان یک ناجی و مدافع شهروندان لبنانی در برابر مشکلات داخلی و خارجی پررنگ‌تر کرد.

بسیاری از ناظران معتقدند که حوادث اخیر در منطقه الطیونه بیروت که به کشته شدن ۷ نفر و مجروح شدن حدود ۶۰ شهروند بی گناه لبنانی انجامید و نقش اول این جنایت را «سمیر جعجع» رئیس حزب نیرو‌های لبنانی و متحد قدیمی و وفادار عربستان بازی می‌کرد را نباید جدا از برنامه ریاض برای آشوب آفرینی در لبنان و کشاندن مقاومت به جنگ داخلی دانست تا به این ترتیب سلاح حزب الله در عرصه داخلی لبنان مورد استفاده قرار گرفته و مقدمات خلع سلاح مقاومت فراهم گردد.

در همین چارچوب طی ماه گذشته انتشار اظهارات «جورج قرداحی» وزیر اطلاع رسانی و رسانه لبنان درباره بیهوده بودن جنگ یمن و لزوم پایان دادن به این جنگ ویرانگر و همچنین تاکید بر اینکه جنبش انصارالله از خودش دفاع و به کسی تجاوز نکرده است، دستاویز جدیدی برای سعودی‌ها جهت تشدید اقدامات خصمانه آن‌ها ضد لبنان و تحریم این کشور شد.

نکته قابل توجه این است که جورج قرداحی یک ماه قبل از انتصاب خود به عنوان وزیر رسانه لبنان این مصاحبه را انجام داده بود، اما اکنون و همزمان با تحرکات مشکوک مهره‌های عربستان و آمریکا در لبنان برای کشیدن کشور به فتنه داخلی، این مصاحبه منتشر شد.

افشای ادعا‌های دروغ کشور‌های عربی در دوستی با لبنان

مسئله دیگر برخورد تند کشور‌های حوزه خلیج فارس و خودِ عربستان با لبنان است که بسیار مشکوک به نظر می‌رسد و انگار این کشور‌ها منتظر یک بهانه کوچکی بودند برای بحران تراشی ضد لبنان، آن هم در شرایط وخیم اقتصادی و معیشتی این کشور و در شرایطی که انتظار می‌رفت همسایگان عرب لبنان اولین طرفی باشند که برای نجات این کشور از بحران اقدام می‌کنند.

کشور‌های مذکور درحالی یک کمپین خصمانه گسترده ضد لبنان به راه انداخته‌اند که به اعتقاد بسیاری، وزیر رسانه این کشور تنها به بخش کوچکی از حقایق جنایت در جنگ یمن اشاره کرده بود. حتی پیش از این «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا و «آنتونیو گوترش» دبیر کل سازمان ملل متحد و بسیاری از مسئولان جهانی بار‌ها جنگ یمن را جنگی بیهوده توصیف کرده‌اند که باید سریعتر پایان یابد. اما چرا اظهارات یک وزیر لبنانی، آن هم قبل از برعهده گرفتن پست وزارتی در دولت لبنان، این واکنش تند عربستان و متحدان آن را برانگیخته است؟

حتی میشل عون نیز به عنوان یکی از منتقدام جنگ یمن پیش از انتصاب به پست ریاست جمهوری لبنان اظهارات متعددی در زمینه انتقاد از این جنگ ویرانگر مطرح کرده بود، اما بعد از انتصاب به سمت ریاست جمهوری لبنان در سفر به عربستان، مورد استقبال گرم مقامات این کشور قرار گرفت.

عربستان به دنبال تسلط بر ساختار سیاسی لبنان است

کاملا روشن است که تحریم لبنان به بهانه اظهارات جورج قرداحی بهانه‌ای بیش نیست و مشکل عربستان فراتر از این حرفهاست؛ همانطور که «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه سعودی صراحتا اعتراف کرد که مشکل عربستان با لبنان به حضور حزب الله در این کشور برمی‌گردد.

پیشتر نیز در آوریل ۲۰۲۱ مقامات سعودی در اقدامی مشابه به بهانه این که در محموله بار میوه‌ای که از لبنان وارد عربستان شده مواد مخدر کشف کرده‌اند، تصمیم گرفتند واردات از این کشور را تحریم کنند. سعودی‌ها در این پرونده نیز شروع به مانور دادن علیه مقاومت کردند و با استفاده از تریبون‌هایی که در توییتر در اختیار دارند، حزب‌الله را در این زمینه متهم کردند.

در نهایت با وجود پافشاری جورج قرداحی و حامیان آن از جمله حزب الله بر پایبندی به منافع و کرامت ملی لبنان، قرداحی مجبور شد تحت فشار‌های داخلی و خارجی که اخیرا با ورود فرانسوی‌ها به صحنه بیشتر شد، روز جمعه رسما استعفای خود را تقدیم رئیس جمهور کند. نجیب میقاتی پیشتر گفته بود که فرانسوی‌ها او را برای استعفای قرداحی تحت فشار گذاشته اند تا «امانوئل ماکرون» رئیس جمهوری فرانسه در سفر به ریاض درباره پرونده لبنان حرفی برای گفتن با مقامات سعودی داشته باشد.

قرداحی درحالی که میدانست هیچ تضمینی برای حل بحران لبنان با عربستان و سایر کشور‌های حوزه خلیج فارس وجود ندارد، اما برای اثبات حسن نیت خود و تحت فشار استعفا کرد. ماکرون درحالی استعفای قرداحی را شرط مطرح کردن پرونده لبنان در عربستان قرار داده که بسیاری از ناظران معتقدند «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی تمایلی به شنیدن هیچ صحبتی درباره لبنان ندارد. بن سلمان همچنین با توجه به تجربه تلخی که از مداخله ماکرون در جریان گروگان گیری «سعد حریری» در ریاض برای آزادی وی دارد، دل خوشی از رئیس جمهور فرانسه نداشته و نمی‌خواهد او بار دیگر وارد روابط بیروت و ریاض شود.

در این چارچوب «پیر ابی صعب» روزنامه نگار و نویسنده سیاسی لبنان با تاکید بر اینکه عربستان بعد از استعفای قرداحی هیچ چیزی در اختیار لبنان قرار نخواهد داد گفت، واقعیت این است که ماکرون در سفر به کشور‌های حوزه خلیج فارس برای کمپین انتخاباتی خود در فرانسه سرمایه گذاری کرده است. همچنین تلاش‌هایی برای مداخله خارجی در لبنان وجود دارد و مبالغ هنگفتی برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی و تحریک آن علیه مقاومت هزینه می‌شود.

منابع آگاه لبنانی نیز اعلام کردند که عربستان هیچ اهمیتی به استعفای قرداحی نمی‌دهد و «ولید البخاری» سفیر عربستان در لبنان، به بیروت بازنخواهد گشت.

شیخ «نعیم قاسم» معاون دبیر کل حزب الله در واکنش به استعفای جورج قرداحی اعلام کرد که عربستان به دنبال نفوذ بر ساختار سیاسی لبنان است. این اظهارات مقام حزب الله نشان می‌دهد که ریاض با اصل ساختار سیاسی لبنان و حضور حزب الله در این نظام مشکل دارد و اظهارات جورج قرداحی صرفا بهانه‌ای برای تشدید محاصره ضد لبنان جهت اجرای پروژه‌های ضد مقاومتی عربستان بود.

ناظران بر این باورند که در مرحله بعد از استعفای جورج قرداحی نباید انتظار تغییر موضع عربستان در قبال لبنان را داشت؛ چرا که بحران آفرینی ریاض ضد لبنان و اقدامات خصمانه سعودی‌ها در این کشور مربوط به سال‌ها قبل بوده و بنابراین استعفای وزیر رسانه لبنان هیچ تغییری در این سیاست عربستان ایجاد نخواهد کرد.

در هر صورت استعفای قرداحی هرچند تضمینی برای پایان تحریم لبنان از جانب کشور‌های حوزه خلیج فارس نیست؛ اما دست کم به بهانه جویی‌های برخی طرف‌های داخلی و خارجی که وی و حامیانش را متهم به ایجاد بحران در روابط لبنان با کشور‌های عربی کرده بودند، پایان می‌دهد و در نهایت همه لبنانی‌ها می‌بینند سازماندهی کنندگان جنگ ویرانگر یمن همان کسانی هستند که بدون توجه به اوضاع وخیم لبنان، مردم این کشور را در محاصره خفقان آور رها کرده‌اند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر