به گزارش مجله خبری نگارجمهوری اسلامی ایران در مقابل اصرار و درخواست کشورهای اروپایی و آمریکا برای از سرگیری مذاکرات هسته ای، سیاست صبر را در پیش گرفته است. نکته مهم و قابل توجه در روند تحولات آن است که طرفهای ایران در توافق برجام، از جمله کشورهای اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان اگرچه بر ضرورت احیای برجام تاکید دارند، اما هیچ راهکاری را برای تامین نظرات و منافع تهران و رفع دلمشغولیهای کشورمان در اینده ارائه نمیدهند.
در سال ۲۰۱۸ «دونالد ترامپ» به راحتی بدون هیچ دلیل قانع کنندهای و تنها برای عمل به یک وعده انتخاباتی خود، ایالات متحده آمریکا را با کمترین مانع از توافق برجام خارج ساخت. از آن زمان به بعد تا سال ۲۰۲۰ وی در کاخ سفید با دو رویکرد فشار حداکثری و دیوار تحریمی شرایط بسیار سخت اقتصادی را برای کشورمان رقم زد. در همین دوره فشار، اما پایتختهای اروپایی صرفا نظاره گر بودند و تنها به بیان اظهاراتی در تقبیح رویکرد کاخ سفید پرداختند. این کشورها هیچ گام عملی را برای تامین منافع ایران که در توافق هستهای ۲۰۱۵ نسبت به آن تعهد داده بودند، انجام ندادند.
اگرچه سه کشور اروپایی در ظاهر با رویکرد ترامپ مخالف بودند، اما تحریمهای چند لایه به ویژه تحریمهای ثانویه موجب شد تا شرکتهای اروپایی تمایلی برای همکاری با ایران نداشته باشند. در همین حین اتحادیه اروپا نیز هیچ اقدامی را برای کاهش هراس آنها انجام نداد. به نوشته رسانهها در حالیکه حجم تجارت ایران و اتحادیه اروپا در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ سالانه به ۲۰ میلیادر دلار و فراتر از آن میرسید، اما به یکباره پس از خروج ترامپ از توافق هسته ای، حجم مبادلات دوطرف به شدت کاهش یافت به گونهای که واردات اروپا از ایران از ۹ میلیارد یورو در سال ۲۰۱۸ به کمتر از ۷۰۰ میلیون یورو در سال ۲۰۱۹ افت کرد و همین روند در سال ۲۰۲۰ نیز ادامه یافت.
از سوی دیگر کانالهای مالی که اروپا به تهران وعده داده بود همچون اینستکس هم به دلیل مانع آفرینی واشنگتن و کم کاری تروئیکا هیچگاه به صورت واقعی عملیاتی نشد. در میدان عمل همه کشورهای غربی با هشدار ترامپ پشت ایران را خالی نمودند و با سکوت و بی عملی خود رویکرد واشنگتن را تائید و تقویت کردند.
در این زمینه ذکر چند مولفه مهم ضروری به نظر میرسد:
نخست آنکه، اگرچه در شرایط کنونی دولت ترامپ دیگر در کاخ سفید حضور ندارد و «جو بایدن» دموکرات با رویکردی در ظاهر تعامل گرایانه آغوش خود را برای احیای برجام باز کرده است، اما هنوز آینده برای جمهوری اسلامی ایران مبهم است و گویا طرفهای غربی هم عامدانه چشم خود را به روی نگرانیها و بی اعتمادی تهران نسبت به واشنگتن میبندند. دولت بایدن در حالی سخن از اجرای برجام را تکرار میکند که قادر به تامین مهمترین خواست ایران در مورد اطمینان از آینده نیست. البته از لحاظ قانونی هم بایدن قادر به دادن چنین تضمینی نیست، اما هیچ یک از طرفها پیشنهاد یا تلاشی را برای ارائه راهکاری جهت کاستن از نگرانی ایران انجام نمیدهند.
موضوع دوم آن است که بنا بر ادعای بایدن و مشاورنش دیوار تحریمی دولت ترامپ موجب شده است تا وی قادر نباشد حدود یک سوم از ۱۵۰۰ تحریمی را که ترامپ در مدت دو سال علیه ایران وضع کرد، برطرف نماید. مساله دیگری که بر بی اعتمادی تهران میافزاید آن است که دولت بایدن هم از اعتیاد کاخ سفید به وضع تحریمها دست نکشیده است. چنانچه در دوران بایدن نیز واشنگتن تاکنون افراد ونهادهای ایرانی را هم به فهرست تحریمها اضافه کرده است.
سومین و مهمترین موضوع بی اعتمادی تهران به رویکرد دولت بعدی آمریکا است. درحالیکه اطمینانی به رویکرد دولت بایدن وجود ندارد، بسیاری از چهرههای جمهوریخواه و حتی برخی نمایندگان دموکرات تهدید یا اعتراف میکنند هر توافقی که در دوره بایدن در زمینه احیای برجام صورت بگیرد از سوی رئیس جمهور جمهوریخواه بعدی به راحتی قابل لغو است.
حال در این شرایط با توجه به مسائل فوق، وظیفه آمریکا و کشورهای اروپایی در جلب نظر ایران سختتر میشود.
مدتی قبل «بنیاد دفاع از دموکراسی» در تحلیل روابط تجاری ایران و اتحادیه اروپا نوشت که دولتهای اروپایی با خروج ترامپ از توافق هستهای مخالف بودند. آنها حتی با تحریمهای یکجانبه ترامپ مخالفت کردند و سعی داشتند مانع او شوند. دولتهای اروپایی حتی به صورت تلویحی به شرکتهای اتحادیه برای تجارت با ایران چراخ سبز نشان دادند، اما بخش خصوصی در قاره سبز از تصمیم بروکسل سرپیچی کرد؛ آنها به علت هراس از قوانین آمریکا، تحریمهای واشنگتن را به اجرا گذاشتند.
این اندیشکده در گزارش خود تصریح کرد: باوجود اجرای ضعیف تحریمهای آمریکا توسط دولت بایدن، این هراس هنوز به قوت خود باقی است. اطلاعات تجارت هفت ماهه نخست سال ۲۰۲۱ نیز نشان دهنده آن نیست که افزایش قابل توجهی در تجارت بین کشورهای اتحادیه اروپا و ایران رخ داده باشد.
موضوعی که کشورهای اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه به عنوان طرفهای برجام باید به آن توجه داشته باشند، این است که حداقل برای ترغیب ایران به از سرگیری مذاکره، به این امر بپردازند که چه راهکار عملی را برای تامین بلند مدت منافع اقتصادی ایران در برجام به ویژه در صورت نافرمانی دوباره یا خروج آمریکا از توافق در پیش خواهند گرفت. آنها باید به صورت صریح بیان کنند که چه ابتکاری را برای پیشگیری از خروج خودسرانه و بی دلیل یک کشور از برجام اجرا میکنند.
در مورد آمریکا ذکر این تجربه تاریخی لازم است. جو بایدن پیشتر در حاشیه نشست جی ۲۰ به صورت ضمنی در بیانیهای متعهد شد که در صورت رعایت برجام از سوی ایران، کاخ سفید هم به آن پایبند میماند و از آن خارج نمیشود. نکته مهم آن است برای دولتی که توانست توافق ۲۰۱۵ را که حدود دوسال برای آن وقت گذاشته شد زیر پابگذارد، این اظهارات غیررسمی هیچ تعهد حقوقی را ایجاد نمیکند. واشنگتن میبایست مشخص کند که چگونه میتواند به ایران اطمینان دهد که خط مشی ترامپ را تکرار نمیکند و مانع وقوع آن در آینده میشود. مهم آن است که در هر سند حقوقی در آینده باید مشخص شود که در صورت بروز دوباره رویه ترامپ، جامعه بین المللی به ویژه دولتهای اروپایی چه واکنشی انجام میدهند و چه حقوقی را برای جمهوری اسلامی در حوزههای سیاسی و هستهای به عنوان پاسخ به اشتباه واشنگتن به رسمیت میشناسند.