به گزارش مجله خبری نگار،گاهی یک خبر بد میتواند سایه تلخی اش را روی همه خبرها بیاندازد. وقتی ذهن مخاطب با آن خبر تلخ درگیر شد به اصطلاح بسته میشود و دیگر توان تغییر حالش کم میشود. گاهی رسانههای بیگانه از این ویژگی ذهن برای تولید محتوای منفی استفاده میکنند. این شگرد را اصطلاحا ”تلخِ جذاب“ میگویند.
رسانههای بیگانه چند ماه مانده به انتخابات انبوهی خبر منفی تولید میکند. این خبرها به سوی مخاطب پرتاب میشوند تا شاید یکی از آنها جامعه را درگیر کند. وقتی این خبر منفی سرجایش رفت آن وقت در روزهای نزدیک به انتخابات دیگر خبرهای مثبت هم نمیتواند آن تلخی را از بین ببرد. در شگرد بادام تلخ حتما باید تلخی را به سمت مفاهیم مثبت برد، یعنی همان بادام که ظاهرا خوراکی خوشمزه است، اما ناگهان تلخ میشود.
دکتر علیرضا داودی کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی، ضمن تشریح کارکرد رسانههای فارسی زبان بیگانه درخصوص تکنیک ”تلخِ جذاب“ گفت: وقتی شما یک بادام را میخورید و از قضا بادام تلخ باشد، این تلخی همه دهان شما را میگیرد، اما همه ما میدانیم که بادام در اصل خوشمزه است.
وی افزود: از لحاظ عمومی نخستین کاری را که میکنید باید آن را از دهان خود بیرون بریزید و اغلب افراد وقتی این اتفاق میافتد یه لیوان آب میخورند، آن آبی که میخورند دقیقاً، دارند عمل وارونه را انجام میدهند، زمین را اشتباه گرفتند به جایی که بریزن بیرون، آب رو میخورند و تلخی را به داخل بدن هدایت میکنند، در صورتی که باید بیرون میریختند.
این کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی گفت: اگر بعد از این اتفاق کسی به ما بادام تعارف کند، نگاهمان به این بادامها بسیار محدود است، چون این تلخی را تجربه کردیم، چون تا داخل معده ما تلخی رفته به همین خاطر، این مسیر را محدود میبینیم.
آقای داودی افزود: اتمسفر ذهنی مان محدود میشود به تلخیِ بادام شیرین، اما، چون تلخی تو ذهن ما رفته، ذهن به تلخی توجه میکند.
او ادامه داد در همین حال فرض کنید همان لحظه فردی به شما معجون تعارف میکند که روی آن بادام هم وجود داشته باشد، همانگونه که میدانیم معجون بسیار طرفدار دارد و محبوب هست، اما آن بادام تلخ در ذهن شما، حکم شر پیدا میکند، یعنی آن محبوب را از نظر شما شر میکند، در صورتی که ممکن است بادام تلخ نباشد، اما ذهن دارد همان بادام قبلی را تصور میکند.
این کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی تاکید کرد: پس زمینه وجود دارد، تلخِ جذاب، زمینِ وارونه و آسمانِ محدود و این قاعده را ایجاد میکند به نام شرِ محبوب.
او افزود: یادمان باشد در حوزه انتخابات وقتی میخواهند یک آدم ناکارآمد را تحمیل کنند و یا اینکه آدم ناکارآمد را مجدداً در عرصه انتخابات وارد کنند، که مردم مجدد انتخاب کنند نهایتا منجر به همان شر محبوب میشود، در این چهار تکنیک شایعات خیلی رشد میکند.
داودی در ادامه درباره کارکرد تکنیک تلخ جذاب در رسانههای فارسی زبان بیگانه توضیح داد: گاهی این رسانهها مدام فریاد میزنند که مردم اگر فلان نامزد بیاید در انتخابات شرکت کند، از فردا صبح در خیابانها دیوار میکشند، خانم و آقا از هم جدا میکنند، اگر فلان آقا بیاید از فردا همه جهان با ما سر جنگ دارند و با ما میجنگند و ما امنیت نخواهیم داشت، اما اگر فلان آدم بیاید رئیس جمهور شود، دیوارها برداشته میشود و هیچ کس هم با ما سر جنگ ندارند. این تکرار و تبلیغ نتیجه اش چیزی جز همان تلخی نیست و نتیجه اش را بعضاً مخاطب میبیند که مردم نسبت به یک نفر به تلخی رسیده اند.
داودی افزود:، اما با توجه به تلخی که رسانههای بیگانه برای مخاطبان شان ساختند، این جذابتر است، آن تلخ غیر جذاب میشود.
او گفت: در واقع این رسانهها یک دو وجهی را ایجاد میکنند، نهایتاً به یک نقطه میرسند و این نقطه این است که مخاطب احساس میکند، حالا فعلاً همین را داشته باشیم، تا ببینیم چه کار میکنیم.
کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی ادامه داد: نتیجه این شر محبوب، به این نقطه میرسد که زمین وارونه میشود و این زمین وارونه جای شهید و جلاد را عوض میکند و مخاطب دیگر چارهای جز عبور کردن ندارد. چرا؟ چون تلخِ تحمیل شده؛ خورده شده است، در حالی که جامعه باید بدانند که باید تلخی را دفع و این شیرینی را جذب کند.
داودی گفت: اصلا انتخابات یعنی همین، اگر تلخی حس میشود که هست، آمریکاییها همان حرف را میزنند که طرفِ رسمی دارد میزند، این تلخ باید دفع و شیرینی جذب شود.
او ادامه داد پس از انتخابات دوباره و انتخابات مجدد کمک به جذب شیرینی میکند، در حالی که رسانههای بیگانه میآیند همه این کار را میکنند که جامعه پای صندوقهای رای گیری در روز انتخابات نرود که نتواند جذب شیرین داشته باشد و همچنان با همان یاد تلخ، معجون را هم پس بزند و همان یک مشت بادام شیرین را هم پس بزند.
شگردهای رسانههای بیگانه برای تغییر ذهن مخاطب فارسی زبان هر روز بیشتر میشود، شناختن و درک این جنگ شناختی قسمتی از سواد رسانهای مورد نیاز امروز ایرانمان است.
بطور کلی کارِ رسانه و کار علوم شناختی به هم مرتبط است، به این ترتیب که رسانهها عموما تا زمانی که نتوانند سطح شناخت ما را شکل بدهند، تاثیری روی ما نخواهند داشت، از سوی دیگر این شناخت ما هست که حوزه رسانهها را شکل میدهند. رابطه میان جنبههای مختلف علوم شناختی و رسانه در جامعه ایرانی، تا به امروز کمتر مورد توجه قرار گرفته است و این عرصه، همچنان در مرحله کودکی بسر میبرد و تا رسیدن به بلوغ و تولید محتوای مکفی، زمان زیادی است.
مجموعه برنامه کوتاه ”روایت رنگها“ روایتی از تکنیکهای جنگ شناختی است که در شبکه رادیوییِ رادیو گفتگو تولید و پخش میشود.
تکنیکهای رسانهای در دنیای امروز وارد فضای علوم شناختی شده است از این رو رادیو گفتگو مجموعه برنامهای ۹۰ قسمتی برای آشنایی مخاطبان با این تکنیکها را تدارک دیده است.
”روایت رنگها“ نام این مجموعه برنامه تخصصی در حوزه علوم شناختی با محوریت شگردهای رسانهای در انحراف افکار عمومی است که ماموریت این شبکه، در جریان سازی موثر بر نخبگان و کنشگران جامعه ایرانی را محقق کرده است.
روایت رنگها هر روز ساعت ۱۱:۵۵ دقیقه از رادیو گفتگو موج اف ام ردیف ۱۰۳.۵ مگاهرتز تقدیم علاقهمندان میشود...