دنیای امروز شباهت زیادی با داستانهای آخرالزمانی دارد. اگر نمیتوانید اخبار و حواشی ویروس کرونا را تحمل کنید، شاید تماشای فیلمهای سینمایی که داستانی مشابه دارند، گزینه مناسبی باشد.
به گزارش مجله خبری نگار، این روزها آتش ویروس کرونا دنیا را میسوزاند. ویروسی که نخستین بار در چین شیوع پیدا کرد و آهسته آهسته موفق شد بسیاری از کشورهای دنیا را درگیر خود کند. مسابقات ورزشی را به تعویق بیاندازد و حتی تاریخ اکران فیلمهای سینمایی را تغییر دهد. در چنین شرایطی، بسیاری از دولتها از مردم خود میخواهند در خانهها بمانند و از حضور در مجامع عمومی پرهیز کنند. اتفاقی که ظاهر بسیاری از شهرهای دنیا را آخرالزمانی کرده است.
حالا که فضای آخرالزمانی درون فیلمهای سینمایی و کتابهای علمی تخیلی را درک میکنیم، شاید بهتر باشد با زاویه جدیدی به تماشای فیلمهایی بشینیم که ویروسهای کشنده را واکاوی میکنند. فراموش نکنید فیلمهایی که دنیاهای آخرالزمانیشان را با کمک ویروسهای کشنده توصیف میکنند، نه تنها با بیشتر عناوین مشابه تفاوت بزرگی دارند بلکه تماشاگران بیشتری را به خود جذب میکنند.
شاید تصور کنید پس از تماشای چند فیلم آخرالزمانی، داستان بقیه آنها برایتان قابل پیشبینی است. اگر واقعا چنین باوری دارید، بهتر است به فیلمهای این لیست نگاهی داشته باشید.
نمره منتقدان: ۸۷ از ۱۰۰
یکی از فیلمهای حسمحور آخرالزمانی که عجلهای برای روایت داستانش ندارد. «شبانه میآید» یکی از آن عناوین نادری است که نه تنها منتقدان را در برابر تماشاگران قرار میدهد بلکه تماشاگران را هم به دو گروه کاملا متفاوت تقسیم میکند. گروه نخست، آنهایی هستند که تقریبا هیچ ارتباطی با فیلم برقرار نکردهاند و انتقاد شدیدی به خستهکنندهبودن آن دارند. اما گروه دوم از هواداران جدی فیلم هستند و آن را یکی از بهترین فیلمهای ترسناکِ آخرالزمانی چند سال اخیر میدانند.
دو خانواده در شرایطی آخرالزمانی زندگی میکنند. دنیا به پایان خود نزدیک شده و هیچ چیز ثبات لازم را ندارد. آنها درون یک خانه پنهان شدهاند تا از این روزگار وحشتناک در امان باشند اما مشکل اصلی درون خانه است. به نظر نمیرسد راه فراری وجود داشته باشد.
نمره منتقدان: ۸۳ از ۱۰۰
در «عوارض جانبی» بیشتر از آن که با تاثیر ویروسها بر روی انسانها مواجه شویم، با این حقیقت روبرو هستیم که چگونه راههای درمانی که توسط انسانها ساخته میشد، زندگی آنها را دچار تغییرات جبرانناپذیر میکند. به عبارت دیگر، این فیلم تلاش میکند تا نشان دهد چگونه داروها به بیماریهای خطرناک تبدیل میشوند. بنابراین با فیلمی پیچیده اما هیجانانگیز روبرو هستیم.
زنی به نام امیلی تیلور به توصیه روانپزشکی که او را درمان میکند، مصرف داروهای ویژهای را آغاز میکند. این داروها عوارض ناشناختهای دارند. اما وقتی عوارض این داروها به سراغ امیلی میآیند، دچار تغییرات گستردهای میشود. او متوجه میشود اختیارش را از دست داده است. این داروها مانند ویروس بدن او را به کنترل خودشان درآوردهاند. اما اوضاع زمانی وخیم میشود که یک شبی امیلی در خواب، انسانی را به قتل میرساند.
نمره منتقدان: ۵۸ از ۱۰۰
مجموعه فیلمهای «سیاره میمونها» از سالها پیش در سینما حضور دارند. این فیلمها به روایت داستان ظهور تمدنی از میمونهای پیشرفته بر روی کره زمین میپردازند که شاید باورنکردنی نباشد. اما «شیوع» با بهرهگیری از میمونها، یادآور ویروسی میشود که این روزها با کمک خفاشها زندگی میلیونها انسان را تهدید میکند. بنابراین آنچه در این فیلم رخ میدهد، واقعیتر به نظر میرسد.
نوع تازهای از ویروسها از حیوانات به انسانها منتقل شده است. این ویروس از میمونها به انسانها منتقل میشود و بسیار مرگبار است. با ورود این بیماری به ایالات متحده و فراگیرشدن آن، دانشمندان در تلاش هستند تا ریشهی این بیماری مرگ بار را پیدا کنند. آنها هر تلاشی را به کار میگیرند تا ویروس را کنترل کنند.
نمره منتقدان: ۴۵ از ۱۰۰
معمولا ویروسهای ناشناخته که به شکلی ناگهانی زندگی انسان را ویران میکنند، بیشتر بر روی شرایط فیزیکی و سلامت جسمانی انسانها تاثیرگذار هستند. اما «تهاجم» روایت دیگری از این ویروسهای خطرناک دارد. این فیلم تلاش میکند تا نشان دهد شاید بشریت باید منتظر ویروسهای روانی هم باشد. آلودگیهایی که سیستم شناختی و روانی انسان را تحت تاثیر قرار میدهند. روایتی که به باور منتقدان، میتوانست بهتر باشد.
فضاپیمایی بر روی زمین سقوط میکند و ویروس بسیار مرگباری را در سراسر آمریکا پخش میکند. تاکر کافمن، رییس مرکز کنترل بیماریها، از نخستین افرادی است که این ویروس بر آنها تاثیر میگذارد. پس از او، همسرش هم دچار این بیماری میشود. آنها احساس میکنند تاثیرات این بیماری به مشکلات روانی محدود میشود. پس از مراجعه به یک روانپزشک، این فرضیه رنگ و بوی واقعیت میگیرد. اما راه واقعی درمان این ویروس روانی چیست؟
نمره منتقدان: ۸۶ از ۱۰۰
احتمالا از شباهتهای باورنکردنی ویروس سارس و ویروس کرونا اطلاع دارید. فیلم «شیوع» با الهام از حوادثی که پیرامون همهگیری ویروس سارس ایجاد شد، ساخته شده است. فیلمی که این روزها بخشهای بسیاری از آن را در شبکههای اجتماعی هم میبینیم. باتوجه به این که فیلم براساس شواهد موجود از بیماری سارس ساخته شده، شباهت آن با روشهای درمانی بیماری کرونا هم چندان عجیب نیست. اما نکتهی باعث جنجالیشدن فیلم است، انتقال ویروس از شرق آسیا به سایر نقاط جهان بود.
زنی به نام بت ایموف پس از پایان سفری کاریاش از هنگ کنگ به شیکاگو بازمیگردد. او هنوز نمیداند که بیماری بسیار وحشتناکی را به سرزمینش منتقل کرده است. یک روز بعد، همسر جدید او متوجه میشود که بت اصلا شرایط مطلوبی ندارد. او تصمیم میگیرد بت را به بیمارستان منتقل کند. پس از آن که بت جان خودش را از دست میدهد، همسرش به خانه بازمیگردد و متوجه میشود پسر همسر تازه درگذشتهاش هم مرده است. او پی میبرد که ناقل ویروس بسیار مرگباری است.
نمره منتقدان: ۴۵ از ۱۰۰
بله کاملا درست حدس زدید. این فیلم براساس رمان مشهور ژوزه ساراماگو نوشته است. بنابراین رمان کوری منبع اصلی اقتباس این فیلم بوده و نامش را هم از آن قرض میگیرد. رمان ساراماگو از یک چهارراه آغاز میشود. جایی که راننده یک اتومبیل به شکلی کاملا ناگهانی نابینا میشود. او به چشمپزشک مراجعه میکند. اما پزشک هیچ نشانهای از کوری در او نمیبیند. پس از چند ساعت، بیشتر بیماران چشمپزشک هم نابینا میشوند. نوبت به پزشک هم میرسد.
فیلم «کوری» برای تماشاگرانش جذاب و باورنکردنی بوده اما منتقدان چندان آن را دوست نداشتهاند. داستان فیلم هم شرایط کاملا مشابهی با کتاب دارد. ابتدا رانندهای بینایی خود را از دست میدهد و پس از آن نوبت به چشمپزشک و بیماران او است که نابینا شوند. در ادامه، شرایط از کنترل خارج میشود. در «کوری» میتوانید تبدیلشدن نابینایی به یک ویروس را تماشا کنید.
منبع: ایرنا