به گزارش مجله خبری نگار، در فرهنگی که رابطه جنسی به معنای واقعی کلمه در همه جا و همیشه وجود دارد، تصور عدم علاقه دشوار است. اما برای بخش کوچکی از جمعیت (تخمین زده شده بین ۱ تا ۴ ٪)، جذابیت جنسی وجود ندارد، یا اگر باشد، بسیار کم است.
واقعیت داخلی: غیرجنسی به اختصار آس نیز نامیده میشود. اما درست مانند یک دسته از ورقهای بازی، قوانین میتوانند بسته به بازی متفاوت باشند. کشش و میل جنسی میتواند بسیار ذهنی باشد و صمیمیت میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. در این مقاله آنچه باید در مورد بی جنس گرایی بدانید آمده است.
دکتر مارگارت نیکولز، رئیس مشاوره و روان درمانی نیکولز در نیوجرسی و بنیانگذار/رئیس ممتاز مؤسسه رشد شخصی، میگوید: «بیجنسی (به اختصار آس) به فقدان جذابیت جنسی برای دیگران اشاره دارد. با این حال، آنچه کلیدی است این است که غیرجنسی یک طیف وسیع است. برخی ۱۰۰% فاقد جاذبه جنسی هستند. برخی آن را ضعیف یا بسیار گهگاه احساس میکنند.
از آنجایی که این موضوع سیاه و سفید نیست و میتواند در طول زمان تغییر کند، غیرجنسی توسط محققان به عنوان یک جهت گیری شناخته میشود که اغلب اشتباه گرفته میشود، علی رغم اینکه در DSM-۵ به عنوان یک اختلال طبقه بندی شده است. در حالی که غیرجنسی بودن به خودی خود یک اختلال نیست که باعث ناراحتی شخصی شود، کارشناسان بهداشت روان آن را در چارچوب یک اختلال میبینند. معنی آن این نیست که کسانی که خود را چنین میشناسند راهبان مجردی هستند که در بالای کوه زندگی میکنند. این موضوع یک تعهد برای پرهیز کردن از دیگران نیست و یک انتخاب نیز نیست.
* نذر تجرد یا عفت
* هر نوع رفتاری
* یک اختلال
* یک علامت تروما
* یک تصمیم
* “نجات خودت”
* بیانیه خلوص
* یک موضع اخلاقی
* یک قول
* یک فاز
یکی از چیزهایی که محققان در مورد همه ما در حین مطالعه آسکشوالیتی آموخته اند این است که برای برخی از افراد، چه جنسی یا غیرجنسی، رابطه جنسی و عاشقانه لزوماً به هم مرتبط نیستند. برخی از افراد بی جنس ممکن است احساسات عاشقانه داشته باشند یا به دلایل غیرجنسی جذب افراد دیگر شوند و ممکن است رابطههای صمیمی (مثلاً ارتباط عاطفی از طریق مکالمات عمیق) ایجاد کنند که به سادگی رابطه جنسی را به عنوان نقطه اوج احساسات خود نداشته باشند. برخی دیگر، در حالی که از فعالیت جنسی لذت نمیبرند یا تمایلی به آن ندارند، ممکن است برخی از انواع تماس با شریک صمیمی داشته باشند.
غیرجنسی، مانند جنسیت، یک هویت است (به یاد داشته باشید که هویت جنسی از جنسیت اختصاص داده شده جدا است، جنسیتی که در بدو تولد دارید). آزمایشی برای تعیین آن وجود ندارد، بلکه این چیزی است که یک فرد در هسته خود احساس میکند. نیکولز میگوید که بیجنسی ممکن است برای اولین بار در نوجوانی آشکار شود، زمانی که همسالان یک نوجوان میل جنسی را تجربه میکنند و آنها اینطور نیستند. “معمولاً پس از مدتی این اتفاق میافتد که فرد فکر میکند “هنوز اتفاق نیفتاده است” یا “فرد مناسب نیامده است” و غیره. ” اما، به خاطر داشته باشید، هویت غیرجنسی تنها حدود ۲۰ سال است که یک “چیز” فرهنگی بوده است. او میافزاید: «قبل از آن مردم فقط احساس شرم میکردند و معمولاً آن را برای خود نگه میداشتند.
از سوی دیگر، برخی از مردم تا زمانی که بزرگتر نشوند متوجه این موضوع نمیشوند، زیرا نمیدانستند که این یک گزینه است. شما—از آنجا که شما شکسته نیستید، که با ضمایر آنها/آنها میرود. آنها ممکن است سالها احساس کرده باشند که مشکلی در آنها وجود دارد.»
نارسایی جنسیتی (که قبلاً اختلال هویت جنسی نامیده میشد) تشخیصی است که برای توصیف افرادی که تمایل شدیدی برای بودن از جنس دیگر نشان میدهند استفاده میشود. این تست نارسایی جنسیتی را انجام دهید تا مشخص شود آیا علائم نارسایی جنسیتی دارید که میتواند منجر به تشخیص شود.
رسیدن به این نتیجه که شما غیرجنسی هستید اغلب نیاز به درون نگری دارد. بخشی از معادله برای پی بردن به آن شامل نگاهی دقیق و طولانی به این است که به طور کلی در مورد رابطه جنسی چه احساسی داشتهاید، چگونه به فعالیت جنسی واکنش نشان دادهاید (اگر داشتهاید)، چه احساسی دارید وقتی دیگران در مورد رابطه جنسی صحبت میکنند. اکلر میگوید یا اینکه چگونه محتوای جنسی را در تلویزیون/فیلم میبینید.
اکلر میافزاید در حالی که تخمین زده میشود بین ۱ تا ۴ درصد از جمعیت غیرجنسی هستند، اما در نظرسنجیهایی که از افراد جوانتر انجام میشود، نرخهای بالاتر بیشتر دیده میشود. با این حال، مشخص نیست که آیا این صرفاً به این دلیل است که نسلهای جوانتر میتوانند بیاموزند که غیرجنسگرایی یک گزینه معتبر است، اگر آنها راحتتر ترجیحات خود را فاش کنند، یا اگر چیز دیگری باعث این تفاوت شده است.»
آنچه مهم است توجه داشته باشید این است که اگر قبلاً از رابطه جنسی لذت میبردید و اکنون علاقه خود را از دست داده اید، میتواند به دلیل عوامل متعددی از جمله عوارض جانبی داروها، مشکلات سلامتی، استرس، یک رابطه ناامن، اختلالات بدن باشد.
اکلر میگوید: اسمورفیا، نارسایی جنسیتی، تغییرات هورمونی، تروما، و ... – به این معنی نیست که شما لزوماً غیرجنسی هستید. همچنین لازم نیست برای دانستن غیرجنسی بودن خود رابطه جنسی داشته باشید، درست مانند اینکه برای اینکه بدانید مستقیم هستید و ... لازم نیست رابطه جنسی داشته باشید.
چیزی که در مورد غیرجنسیتی وجود دارد این است که به طور مطلق وجود ندارد – شما یا جاذبه جنسی را تجربه میکنید یا ندارید. اکلر توضیح میدهد: تعریفها میتوانند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشند، و میتوانند با گذشت زمان تغییر کنند. علاوه بر این، افراد غیرجنسی همچنین میتوانند همجنسگرا، همجنسگرا، دوجنسگرا، پانجنسگرا و ... باشند، زیرا هنوز هم میتوانند جذابیتهای عاشقانه و دیگر انواع دیگر را برای مردم داشته باشند.
نیکولز میگوید نه تنها این، بلکه افراد غیرجنسی نیز میتوانند عاشق شوند، اگرچه این تجربه بدون مؤلفه جنسی است؛ و همچنین افراد معطری هستند، کسانی که نیازی به روابط عاشقانه یا زندگی مشترک ندارند و با دوستی و مجردی خوب هستند.
تحقیقات نشان میدهد که بین ۱۶ تا ۲۵.۹ درصد از غیرجنسیها خود را معطر میدانند که اعتقاد بر این است که نشانهای از ارتباط بین کشش جنسی و عشق رمانتیک است. او میگوید: «کسی میتواند معطر باشد، اما غیرجنسی، غیرجنسی، اما معطر نباشد، یا غیرجنسی و معطر باشد. گیج کننده است، ما میدانیم.
همچنین دستهبندیهای نه چندان خاص دیگری نیز در طیف غیرجنسگرایی وجود دارند، مانند افراد خاکستری که به ندرت جاذبه جنسی را تجربه میکنند و در جایی بین بیجنسگرایی و تمایلات جنسی قرار میگیرند، و افراد غیرجنسگرا که تنها پس از ایجاد پیوند عاطفی با کسی، جذب جنسی را تجربه میکنند. دیگر
غیرجنسی یک وضعیت سلامت روان نیست. لیستی از علائم و علل را ندارد. غیرجنسی بودن به این معنی نیست که شما شکسته اید یا ناکارآمد هستید. این یک گرایش جنسی معتبر است. افراد غیرجنسی لزوماً در دوران کودکی مورد تجاوز جنسی قرار نگرفته اند یا تحت آسیبهای عاطفی قرار نگرفته اند.
فقدان میل جنسی برای شخص دیگر به این معنی نیست که شما محکوم به یک زندگی تنهایی هستید. صمیمیت و صمیمیت بین دو نفر میتواند بدون رابطه جنسی از طریق همراهی و تجربیات مشترک رخ دهد. اما اگر احساس ناراحتی میکنید، میبینید که انتخابهایی برای اجتناب از انجام تمایلات جنسی دارید، یا احساس میکنید به نحوی از برخی نیازهای خود غفلت میکنید، میتوانید این احساسات چالشبرانگیز را با کمک یک درمانگر یا گروه حمایتی بررسی کنید.
بسیاری از افراد غیرجنسی میتوانند رضایت را از روابط مبتنی بر اشکال جذابیتی غیر از جنسی تجربه کنند. اینها شامل رمانتیک، حسی یا حتی زیبایی شناختی است. جذابیت رمانتیک به معنای درگیر شدن عاشقانه با شخص دیگری است (فقط درگیر نشدن جنسی). جذابیت زیبایی شناختی بر اساس قدردانی از ظاهر یک نفر است و جاذبه حسی تمایل به فعالیتهای نفسانی مانند در آغوش گرفتن، در آغوش گرفتن یا بوسیدن است.
برای برخی از افراد غیرجنسی، آنها برانگیختگی را تجربه میکنند، اما به شریک زندگی مربوط نمیشوند. این ممکن است ناشی از نوسانات هورمونی در چرخه قاعدگی یا نعوظ در زمانهای خاصی از روز باشد. اکلر میگوید: «بعضی از افراد غیرجنسی هنوز از خودارضایی لذت میبرند و حتی ممکن است از فکر کردن به رابطه جنسی لذت ببرند، اما لزوماً نمیخواهند در آن شرکت کنند. غیرجنسگراهایی که برانگیختگی کمی دارند یا اصلاً برانگیخته نمیشوند به عنوان غیرجنسگرایان غیر لیبیدویست شناخته میشوند.
چیزی که یک فرد را غیرجنسی میکند این است که او این راه را انتخاب کرده و نمیخواهد با افراد دیگر رابطه جنسی داشته باشد. این بدان معنا نیست که آنها نمیتوانند از نظر جسمی عملکرد جنسی داشته باشند، و برخی از افراد غیرجنسی که تمایل به بچه دارند میتوانند آنها را با شریکی که ممکن است در غیر این صورت با آنها رابطه جنسی نداشته باشند، داشته باشند، مگر برای اهداف لقاح و تشکیل خانواده.
یکی از مزایای افزایش دیده شدن جامعه غیرجنسی آنلاین این است که افراد غیرجنسی میتوانند غیرجنسیهای دیگری را پیدا کنند که با آنها سازگار هستند، و بسیاری از آنها روابط عاشقانه طولانی مدتی را ایجاد میکنند که به سادگی رابطه جنسی ندارند و آنها را به هم پیوند میدهد یا در نظر گرفته میشود. چه چیزی آنها را شریک صمیمی میکند.
برای والدین، درک چگونگی رشد جنسی کودکان این است که مانند هر نوع دیگری از رشد کودکی و نوجوانی است. شما میخواهید از کودک حمایت کنید، اما همچنین تصور نکنید که چیزی که یک روز در مورد چیزی میگویند یا احساس میکنند همان احساسی است که همیشه در مورد آن احساس خواهند کرد.
در حالی که انواع دیگر هویت مانند آگاهی جنسیتی و گرایش جنسی همجنسگرایان برای برخی از کودکان در اوایل رشدشان واضح است، چنین دادهای در مورد غیرجنسگرایی وجود ندارد، که طبق تعریف، جهتگیری است که افراد پس از آن به آن میرسند. رسیدن به بلوغ جنسی
هیچ دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم کودک یا نوجوانی که علاقه کمی به رابطه جنسی با افراد دیگر نشان داده یا اصلاً علاقهای نشان نداده است، ممکن است با بلوغ رابطه جنسی را ایجاد نکند. نرخهای فردی بسیار متفاوت است – هیچ سن تقویمی استانداردی برای بلوغ جنسی وجود ندارد. به این معنی که برخی از نوجوانان ۱۳ ساله به اندازه کافی بالغ هستند که احساسات قوی/درد میگیرند در حالی که سایر نوجوانان ۱۳ ساله اینطور نیستند. از سوی دیگر، برخی از نوجوانان ۱۶ ساله هنوز به بلوغ جنسی نرسیده اند و علاقهای به روابط عاشقانه ندارند.
او به ویژه زنان ممکن است خیلی دیرتر میل جنسی خود را کشف کرده و شروع به درک آن کنند.
اگر کودک شما میگوید که غیرجنسی است، مهم است که در مورد آن احترام قائل باشید و ذهنی باز داشته باشید در حالی که به مکالمه خود ادامه میدهید. همانطور که کودکان بزرگتر میشوند و تجربیات جدیدی کسب میکنند، ممکن است احساسات جدید ظاهر شوند یا نشوند. به همه کودکان باید یادآوری شود که آنها ذاتاً دوست داشتنی هستند و بدون توجه به آنچه در مورد خود جنسی یا غیرجنسی خود بیاموزند، مورد محبت قرار خواهند گرفت.
منبع: ذهنآرا