کد مطلب: ۶۲۰۴۵۰

فضای مجازی از دید حسین رفیعی؛ رسانه‌ای در جیب یا اسلحه‌ای تمام اتوماتیک؟

حسین رفیعی هنرمند نام آشنا برای چند نسل از نوجوانان است، هنرمندی که فضای مجازی را برای نسل z و نوجوانان هم فرصتی مناسب می‌داند و هم تهدیدی بزرگ؛ اتفاقی که به گفته او می‌تواند با آموزش و شناخت دقیق نسل جدید به نتایج خوبی برسد.

به گزارش مجله خبری نگار، فضای تولید هنری امروز منحصر در سینما، تئاتر و یا تلویزیون نیست، امروز جهانی موازی با واقعیت حرکت می‌کند که حیاتش مبتنی بر تولیدات نسلی است که گویی دیگر شباهتی با گذشته‌ها ندارند، نسلی که آن‌ها را «نسل z» می‌نامند.

توجوانان تبدیل به تعیین کننده شرایط فضای مجازی شده‌اند، اما مهم‌ترین سوال اینجا است که این تولید کننده‌ها و این فضا تا کجا به‌عنوان یک استعداد واقعی تلقی می‌شود؟

آیا از اساس فضای مجازی تربیت کننده استعداد است و یا هدر دهنده آن؟

حالا برای اولین بار رویدادی برای ساماندهی تولیدات فضای مجازی نوجوانان تشکیل شده است، جشنواره‌ای که می‌تواند برآیندی را از فعالین نسل z فضای مجازی مشخص کند، اما شاید یک رویداد به تنهایی کافی نبوده و لازم باشد تا این استعداد‌ها برای شکوفایی آموزش ببینند.

در همین رابطه گفت‌وگویی داشتیم با حسین رفیعی، بازیگر و مجری نام آشنا که تجربه کار با چند نسل از نوجوانان را دارد و این روز‌ها در حوزه تولید محتوا برای نوجوانان فعال است.

این گفتگو را در ادامه مشاهده می‌فرمایید.

شما سال‌ها برای نوجوانان خاطره آفریده‌اید به‌نظر شما نیاز‌های مخاطب نوجوان امروز چه تغییری کرده است؟

مقایسه نسل امروز با نوجوان زمان ما کار درستی نیست، چون نسلی که برای آن‌ها برنامه اجرا می‌کردیم خیلی متفاوت‌تر از این نسل است.

نوجوانان امروز با فضا‌ها ودیتا‌هایی که می‌گیرند دیگر بچه‌هایی نیستند که به سادگی بتوان با چند کلمه مطالبی را به آن‌ها گفت یا اصطلاحا گولشان زد، چون دیگر دنبال این نیستند که جواب سوالاتشان را از کسی بپرسند، با یک جستجو کردن به راحتی به پاسخ‌هایشان می‌رسند، اطلاعات و ودیتا‌هایی که می‌گیرند خیلی زیاد است پس کسانی‌که در حوزه نوجوان کار کردند کارشان یک مقدار نسبت به گذشته سخت‌تر است.

فاصله تفکرات نوجوانان حتی با پدر مادرها، معلم‌ها و افرادی که در جامعه به عنوان پیشکسوت، باتجربه و یا کسانیکه بهره علمی دارند یک مقدار زیاد شده است نوجوان الان نسبت به گذشته کم‌تر نصیحت‌پذیر هستند واشباح شدند از همه چیز اکثرا بچه‌هایی‌اند که تک فرزنداند یا نهایتا دو فرزند هستند.

چه شرایطی باعث شده تا این نسل متفاوت عمل کنند؟

حجوم امکانات زیاد، امنیتی که در خانه دارند ساعات زیادی که به تنهایی طی می‌کنند و شرایط متفاوتی را تجربه می‌کنند، برای همین باید روی این نسل تحقیق کرد باید با علم جلو رفت، چون نسلی نیست که با کارتون، سریال‌های اساطیری گولشان زد الان این نسل شاید حوصله خواندن کتاب‌های رمان و قصه‌های مادربزرگ را ندارند باید برای آن‌ها به روزتر فکر کرد و امکانات بیشتری را فراهم کرد من فکر می‌کنم نسل حالا نسبت به گذشته به کار‌های عملی نیاز دارد؛ حتی به اعتقاد بنده دبیرستان و مدارس هم باید به هنرستان‌های کار ودانش تبدیل شوند شاید برای این نسل بهتر باشد.

نسلی که کم‌تر علاقه‌مند به آموزش حرفه‌ای هستند، چون در گذشته مشاغلی بود که بچه‌ها دوست داشتند که یاد بگیرند نسل من حداقل سیم کشی، لوله کشی، نجاری، بنایی، خیاطی و خیلی از کار‌های دیگر که می‌شناختند کار کرده بودند الان در هر محله‌ای نگاه کنید این شغل‌ها پیدا نمی‌شود فکر می‌کنم این نسل را با تولید محتوی در زمینه‌های ورزشی وکاری شاید بشود یک مقدار از این رخوت نجات داد.

از اینکه از آینده خود می‌ترسند الان هدف گذاری بزرگ برای نسل جدید خنده‌دار است و خانواده‌هایی که یک فرزند دارند این جمله خطرناک را همیشه می‌گویند که، چون ما نتوانستیم به آرزوهایمان برسیم یک فرزند آوردیم و تمام تلاشمان را می‌کنیم که همه چیز برای فرزندمان فراهم شود و، چون به آرزویی که می‌خواستیم نرسیدیم حداقل فرزندمان برسد.

برایشان مهم نیست که فرزندشان به رشته پزشکی یا ورزشی که آن‌ها دوست داشتند بروند حتی اگر دوست نداشته باشند؛ الان نگاه کنید بچه‌ها ساعت‌های طولانی در مدارس هستند کمک آموزش‌هایی مثل خطاطی، نقاشی، زبان‌های مختلف و ورزش‌های مختلف را یاد می‌گیرند و حتی تابستان هم به دلیل درگیری پدر مادر و مشکلات اقتصادی نمی‌توانند به سفر بروند و به دلیل این مشغله‌ها بچه بیشتر با پدر بزرگ و مادر بزرگ است یا مهد کودک می‌رود و در نهایت تنها است، این‌ها همه سندرم‌هایی است که در آینده اثراث خود را بر روی این نسل نشان می‌دهد.

پس در نتیجه نمی‌توان این نسل را با مقایسه قضاوت کرد باید کنار این نسل راه برویم ببینیم چه نیاز‌هایی دارند چه کار‌هایی می‌توانیم بعد انجام دهیم من فکر می‌کنم این نسل نیاز به آموزش کار‌های عملی دارد باید این نسل را به سمتی ببریم که حرفه‌ای یا رشته ورزشی یاد بگیرند و اینکه اصرار داشته باشیم در همه زمینه‌های علمی خصوصا با رشد مدارس غیر انتفاعی پیشرفت کنند شما بار‌ها از مسئولین آموزش و پرورش می‌شنوید که سطح علمی بچه‌های فارغ التحصیل و حتی در دانشگاه پایین آمده است دلیل آن بی‌انگیزه بودن است الان بسیاری از این بچه‌ها می‌گویند چرا دیپلم لیسانس یا فوق لیسانس بگیریم!

چون می‌شنود کسی که فوق لیسانس و کتری دارد شغلی دم دستی دارد پس می‌گوید من چرا من این همه تلاش کنم! برای همین فکر می‌کنم این نسل نیاز به مطالعه بیشتری دارد.

امروز نوجوان خود به تولید‌کننده محتوا تبدیل شده است، چه نظری در این رابطه دارید؟

فضای مجازی فعلا در کشور ما به چند اپلیکیشن یا پیام رسان خلاصه می‌شود که شامل اینستا گرام، واتساپ و تلگرام می‌شود همیشه گفته شده که فضای مجازی فرصت و هم تهدید است، ولی هیچکس به تهدیدات آن نپرداخته است یک ابزار یا سلاح سرد می‌تواند در دست یک آدم کاربلد به یک ابزار کار درآمد تبدیل شود و می‌تواند در دست آدمی که کار را بلد نیست برای خودش و دیگران خطرناک شود.

شما هیچوقت نمی‌توانید اسلحه تمام اتوماتیک را به یک نوجوان بدهید و بگویید بازی کن، چون نمی‌داند با آن چه کار کند و، چون نمی‌داند چه مصرفی دارد ممکن است به دوست‌اش و دیگران ناخواسته آسیب بزند حالا شما می‌گویید تولید محتوی! چگونه ممکن است در فضای مجازی تولید محتوایی که پایه اساس آن باید یک حرفه شغل، هنر و استعدادی باشد ما الان مواجه هستیم با خیلی از آدم‌هایی که دارند کار خوانندگی، بازیگری می‌کنند یا دوربین مخفی درست می‌کنند یا رفتند در طبیعت وشغلی دارند.

خیلی از این‌ها مطالبی که تولید می‌کنند علمی نیست براساس احساسات خود چیزی می‌گویند بعد پدر و مادرانی هستند که کودک ۵ الی ۶ ساله دارند که، چون بامزه است در فضای مجازی می‌آورند وتعداد زیادی آدم دنبال‌کننده این‌ها می‌شوند و تشویق می‌شوند که این تولیدات را بیشتر کنند و از خودشان نمی‌رسند که این بچه ممکن است بزرگ شد استاد دانشگاه یا یک مقام کشوری و دولتی شود و قرار است نام ماندگار شود، اما این فیلم‌ها و ویدئو‌ها شاید در آینده بر شغل بچه تاثیر بگذارد در نتیجه در فضای مجازی می‌بینید هر چه بی‌برنامه‌تر، دم دستی‌تر و بی‌استعدادتر وحجمی که بتواند خنده به لب بیاورد دنبال‌کننده بیشتری دارد.

فضای مجازی مثل دیوار سفیدی است که به آدم‌ها فرصت می‌دهد که هر آنچیزی که نمی‌توانید بگویید را بازگو کنند؛ هر تلفن همراه در جیب یک نوجوان می‌تواند یک رسانه باشد؛ قدیم‌ها می‌گفتند چطوری بریم صدا وسیما الان می‌گویند در فضای مجازی تولید محتوی می‌کنم بعد صدا وسیما مجبور است به دنبال من بیاید که متاسفانه این اتفاق هم دارد می‌افتد؛ بعضی از افرادی که در فضای مجازی به خاطر لکنت زبان یا حرکت اشتباهی که نباید می‌کرد خیلی دیده شده به تلویزیون می‌آورند وفکر می‌کنند، چون دنبال‌کننده بیشتری دارد برای رسانه خوب است، اما نمی‌دانند این کار چه آسیبی می‌تواند بزند البته این از دید بنده است شاید دید اشتباهی دارم.

به‌نظر شما امکان شبکه‌سازی و استعداد یابی نوجوانان فعال در فضای مجازی وجود دارد؟

البته که این اتفاق باید بیافتد به شدت موافق این هستم که استعداد یابی نوجوانان در فضای آموزشی مدرسه و در خانواده باید صورت بگیرد، ولی این استعداد یابی در چه زمینه‌ای است؟

الان برخی افراد در فضای مجازی خیلی دیده و مطرح شوند این‌ها آدم‌هایی هستند که استعداد خاصی ندارند، ولی حرکتی انجام دادند مثلا اگر یک جوان از بافت یک فرش فیلم بگذارد شما فکر می‌کنید دیده می‌شود! یا جوانی حافظ قرآن باشد فکر می‌کنید اجازه می‌دهند دیده شود!، اگر نوجوانی به ۱۰ زبان زنده دنیا صحبت کند فکر می‌کنید دیده می‌شود! ولی اگر خارج از عرف موسیقی خوانده شود یا آدم سالمندی حرکتی انجام دهد وشعری را بخواند همه خوششان می‌آید پس این موضوعات در فضای مجازی مورد توجه قرار می‌گیرد.

در رسانه ملی هم اگر کسی در گیتارش اشتباهی کند از آن فضای علمی خارج می‌شود و تبدیل به استیکر، شخصیت طنز فضای مجازی و برنامه‌های طنز تلویزیونی می‌شود بعد من به چه روشی به فرزند، نوجوان محله‌ام بگویم تلاش کند و درس بخواند، اگر نگاه کنید ما استعداد‌های فرهنگی زیادی داریم چرا آن‌ها در فضای مجازی دیده شنیده نمی‌شوند! چرا کسی از آن‌ها استقبال نمی‌کند! من فکر می‌کنم که این تهاجم فرهنگ جهانی برای حمله به فرهنگ خصوصا کشور‌های با پیشینه فرهنگی مثل ما است.

الان متاسفانه همه جای دنیا دارد یک دست می‌شود حتی در کشور‌هایی مثل آمریکا واروپا هم اگر نگاه کنید بیش از نیمی از جمعیت نوجوانان آن‌ها بیکار وبی انگیزه هستند و تلاشی برای تحصیل نمی‌کنند و سرشان در مشاغلی است که اصلا شغلی حساب نمی‌شود و دنبال این هستند که در فضای مجازی دیده شوند وبعضا هم می‌شنوید یکی هکر ودیگری کلاهبرداری می‌کند فضای مجازی فضایی است که اگر سواد آن را نداشته باشی و ندانی چکار می‌کنی یک چاله عمیقی است طراحی زیبایی دارد ومثل باتلاق در آن بیشتر غرق می‌شوی و یک روزی به خودت میایی و می‌گویی کاش وارد این فضا نشده بودم.

هنرمندانی دیدیم که وارد این فضا شدند و راه برگشتی ندارند من معتقدم یک نفر باید نوجوانان را گردن بگیردهر ارگانی که هست از وزارت فرهنگ وارشاد، آموزش و پرورش، صدا وسیما گرفته تا نهاد خانواده!

جشنواره‌ای برای تولیدات نوجوان‌ها تشکیل شده است، چه پیامی به نوجوان‌های این فضا دارید؟

به هر حال، چون داور دو دوره جشنواره نوجوانی بودم، اتفاق خوبی افتاد از کل ایران در زمینه نقاشی، خطاطی، قرائت قرآن، فیلم‌سازی و اجرا از بچه‌ها خواستیم تولید محتوا کنند و برای ما بفرستند و چه تولیدات و کار‌هایی آمد و چقدر چشمه جوشان هنر در این زمینه بود خیلی‌ها برای ما کار ورزشی فرستادند چه ورزشکار‌ها و عجوبه‌هایی داشتیم، ولی باز در قالب یک جشنواره بود هیچکسی حمایت نکرد و گردن نگرفت و بعد بحث شیرین هزینه‌ها و بودجه شد که نمی‌توانیم آن را گسترده کنیم و هدیه خوب دهیم و رسانه‌ای کنیم، این اتفاق نیافتاد در فضای مجازی هم نشر داده نشد، چون شاید جذاب نیست حتی در رسانه ملی هم دیده نشد حتی رسانه نوشتاری هم به آن نپرداخت فکر می‌کنم کشوری که به نوجوان خود بپردازد ودر اختیار نوجوانان باشد و در همه عرصه‌ها به نوجوانان اهمیت دهد رو به رشد است.

ما در کشورمان به پیشکسوتان بی‌احترامی می‌کنیم وبه نوجوانانمان هم توجه‌ای نمی‌کنیم می‌گذاریم بچه‌ها در شرایطی که نه آموزش خوب دیدند و نه توانایی خاصی دارند با روابط وارد شغل شوند شاید هم کاری از آن‌ها بر نیاید ما در همه عرصه‌ها این نگاه نکردن ویژه به نوجوانان را می‌بینیم و در صدا سیما هم هیچ برنامه‌ای به نوجوان اختصاص داده نشده اگرچه در گذشته برنامه نیم رخی وجود داشت شاید مدیران می‌گویند مخاطب خاص یا بودجه‌ای نداریم مگر می‌شود!

حتی در پلتفرم‌ها هم کسی به نوجوان نمی‌پردازد الان فضایی که در فضای مجازی هست همه علیه نوجوان است پر از اضطراب و ترسناک است برای همین احساس می‌کنم بعضی از نوجوانان ورودشان به فضای مجازی پر از دلهره است با چیز‌هایی که می‌بینند و می‌شوند خیلی بزرگ می‌شوند به نظر من اگر به نوجوانان آموزش دهند که مسلح وارد فضای مجازی شوند قطعا قدرتمندتر می‌توانند کار انجام دهند. البته نقش خانواده را پررنگ‌تر می‌بینم خیلی از پدر مادر‌ها فرزندانشان را رها کردند ومی گویند این نسل با نسل ما فرق می‌کند پس باید آزاد باشند تا به چیزی که دوست دارند برسند در نهایت می‌گویند، فرزندمان را به مدرسه فرستادیم، اما آنجا فرزند ما را درست تربیت نکردند باز هم می‌گویم نوجوانان را یکی باید گردن بگیرد.

به‌عنوان یک هنرمند آیا تا کنون استعداد خیلی خوبی در حوزه کاری خودتان از نوجوان‌های فضای مجازی دی

در فضای مجازی من استعدادی ندیدم، ولی اگر هم هست دیده یا تکثیر نشده، ولی همانطور که گفتم در جشنواره نوجوانی ویک دو صدایی که داریم کار می‌کنیم خیلی استعداد‌های عجیب وغریب است حالا تک برنامه‌هایی هم در تلویزیون تولید می‌شود که نوجوانان را در کشتی یا فوتبال نشان می‌دهد که بعد آن‌ها حامی مالی دارد که این حامی همان کلاس‌هایی هستند که بچه‌ها را ثبت نام می‌کنند که بیشتر از همان کلاس‌ها می‌آیند.

کلاس‌های بازیگری مثل قارچ همه جا در آمده است می‌روند با امید وآرزو که روزی وارد سینما شوند پول‌های هنگفتی از پدر ومادر می‌گیرند و بعد سرخورده می‌شوند حتی در زمینه کنکور ودانشگاه هم نگاه کنید الان کلاس‌های کنکور خیلی درآمد وگردش مالی‌شان از دانشگاه‌ها بیشتر است یعنی الان فقط از نوجوانان در این عرصه استفاده می‌کنند شما الان استعدادی که در فضای مجازی به دنبال‌اش هستید چیست!

سیلی می‌آید، بچه‌ای گم می‌شود و کلا یک اتفاق عجیب و غریب می‌افتد همه دوربین به دست می‌آیند از بدو شروع به دنبال دنبال‌کننده هستند پس به جای اینکه کمک کنند و کار خاصی انجام دهند به دنبال دیده شدن خود هستند و می‌خواهند بگویند ما اینجا هستیم من فکر می‌کنم در فضای مجازی استعدادی وجود ندارد اگر هم هست بسیار کم است مثل نوجوان روستایی که در حین کار آوازی خوانده که تنها اتفاقی هم که افتاده چند برنامه تلویزیونی آن را دعوت کردند که بعد از آن نه کار قدیمی و جدیش را توانسته ادامه دهد یعنی از آن فضا کنده شده با چهره وشخصیت جدید معرفی شده است در صورتی که شاید این نوجوان در رشته کشاورزی که قبلا انجام می‌داد موفق‌تر بود.

الان بروید تحقیق کنید چند درصد از بچه‌هایی که وارد سینما شدند در آینده هنری‌شان همین شغل را توانستند ادامه دهند در صورتی که تمام زیبایی‌های کودکیشان در سینما بودند، اما وقتی بزرگ می‌شود همه چیز تغییر می‌کند؛ دیگر انگیزه‌ای برای نوجوانان وجود ندارد معتقدم در آموزش پرورش کتابی با عنوان کسب درآمد باید آموزش دهند.

پدر بزرگ‌های ما می‌گفتند اگر از خانه بیرون نروید پولی ندارید الان زمانه فرق کرده با یک تبلت می‌توانی دلار بخری یا در بورس کار کنی یا در فضای مجازی فعالیت کنی و پول دربیاوری، پس احتیاجی شغل ندارید، اما اگر این اپلیکیشن‌ها مثل اینستا گرام حذف شود این آدم‌ها می‌خواهند برای درآمد زاییشان چه کار کنند.

مثل زمان کرونا که خیلی از شغل‌ها تعطیل شد باز این موضوع بر می‌گردد به این ضرب المثل که پنیر مجانی در تله موش است تا تلاش نکنی وآموزش نبینی برای درآمد دچار مشکل می‌شوید و جامعه برای این‌ها روز به روز ترسناک‌تر، غمگین‌تر و ناامید‌تر می‌شود البته این موضوع شاید کل جامعه را در بر نگیرد البته همیشه گفتم ایران تهران نیست و تهران هم محله‌ای خواص به بالا نیست ایران کل جغفرایا است خدارو شکر به جرأت می‌گویم ۸۰ درصد نوجوانانی که درکشور من زندگی می‌کنند که در روستا‌ها هستند زندگی موفقی دارند و نفرات برتر کنکور هم از همین روستا‌ها آمدند که کشاورزی و د‌ام پروری کردند، ولی در رشته خود موفق بودند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر