به گزارش مجله خبری نگار، توقیف پدیده ناخوشایندی است که بارها دامن فیلم و سریالها را گرفته. بعد از پخش، اما حرف یک چیز بود: این اثر که حرف عجیبی نزد. نمونههای زیادی از آثار سینمایی، تلویزیونی و خانگی سراغ داریم که اسیر نگاه بسته شدند و سالها در گنجه ماندند. حالا «تاسیان» فقط بر مبنای سه قسمت محکوم به توقیف شده و خطر بیخ گوش «آبان» است.
«تاسیان» متهم به سفیدسازی «ساواک» شد؛ حال آن که اساسا شخصیت ترسیم شده نسبتی واقعی با تفکر ساواک ندارد. حرف از عشق بود و کاش فرصت داده شود تا بر مبنای قسمتهای کامل دست به قضاوت زد. درباره «آبان» گفته میشود که چرا یک زن شوهردار، مجبور به طلاق شد. با تماشای قسمتهای پخش شده شائبههایی مبنی بر عادی سازی موارد تابو طرح میشود و ... این دسته، اما حواس شان نیست که آبان اسفندیاری (لاله مرزبان) فعلا رابطهای با فریبرز ثابت (شهاب اسفندیاری) ندارد.
همچنین سریال هیچ کدی مبنی بر خواستههای فریبرز و منظورش از اصرار بر طلاق آبان و امیر نداده است. پس باید صبر کرد و بعدا برچسب زد. ضمن آن که آبان همچنان عاشق امیر است و پاکدامنی اش را فریاد میزند. درباره بابک (امین حیایی) و هوسبازی اش هم امر جدیدی به تصویر درنیامده، چون فراوان فیلم و سریال از خیانت مرد سراغ داریم. تازه، همسر بابک ایران نیست و البته سریال خیلی روی ناپاکی شخصیت مانور نداده.
مغز متفکر سریال «آبان» مجید مولایی، تهیه کننده با سابقه است. او یکی از ایده پردازان «آبان» هم هست و بعید میدانیم فیلمسازی، چون مولایی، حواسش به حریمها و حرمتها نبوده باشد. پس همین سابقه نهیب میزند که باید صبر کرد و دید منظور از طلاق چه بوده و زن داستان چه شرایطی پیدا خواهد کرد.
حتما سریالهای خانگی به دلیل مخاطب انبوه باید با احتیاط سراغ سوژههای حساس بروند. با این وجود و فارغ از این که «آبان» چه سمت و سویی خواهد داشت، نباید از یاد برد که این فقط یک داستان است. قصهای که متاسفانه در واقعیت به دلیل مشکلات عدیده، مصادیقی تاسف بار از خانه خرابی دارد.
بپذیریم که «آبان» به مسئولان و خانوادهها هشدار میدهد. مولایی پیش از انتشار «آبان» گفته بود: «وقتی ما یک قصه تعریف میکنیم آیا قصد داریم سبک زندگی خاصی را تبلیغ کنیم؟ آیا ممکن است با همین ممیزیها بگویند که نعوذبالله در قصه حضرت یوسف (ع) داریم خیانت را تبلیغ میکنیم؟ اینطور نیست.»