به گزارش مجله خبری نگار، تفاوت ما با روانشناسان و جامعهشناسان این است که آنها پیچیدگیهای زندگی و روابط خانوادگی را شناسایی میکنند تا راهی برای آسان کردن و شیرینسازی زندگی پیدا کنند. ما، اما گاهی با رفتارهای نسنجیده فقط زندگی و روابط خانوادگیمان را پیچیده میکنیم.
خدا نکند، اما ممکن است شما هم از جمله والدینی باشید که این روزها رابطه گرمی با فرزندانشان ندارند و یا حتی بدتر، فرزندانشان تقریباً با آنها رفت و آمد نمیکنند. کارشناسان میگویند تقصیر را گردن فرزندتان، روزگار بد، زندگی امروزی و... نیندازید. معمولاً در چنین مواقعی، شما خودتان عامل اصلی این مشکل هستید. یعنی ممکن است با رفتارهای نسنجیده، فرزندانتان را به مرور فراری داده باشید تا عطای شما را به لقایتان بخشیده باشند!
«فرارو» نوشت: گاهی اوقات تحمل رفتارهای والدین و شناخت دلیل چنین رفتارهایی برای فرزندان سخت و حتی غیرممکن است. والدینی که فرزندان بزرگسالشان از آنها دوری میکنند معمولاً بدون آنکه متوجه شوند ۱۰ رفتار سمّی را از خودشان نشان میدهند.
اولین موردش «سوءاستفاده روانی» است. گاهی پدر و مادر برای جلب توجه یا ترحم فرزندانشان به ایجاد حس گناهکاری در آنها متوسل میشوند. وقتی این رفتار تکرار میشود فرزندان به مرور متوجه این سوءاستفاده روانی و احساسی میشوند و به مرور رابطهشان با والدین کمرنگتر میشود.
«نادیده گرفتن تصمیمهای فرزندان» یک رفتار سمی دیگر است. والدین معمولاً امیدها و رؤیاهای خود را به فرزندانشان تلقین میکنند، اما این رفتار در بزرگسالی موجب قطع رابطه فرزندان با والدینشان میشود. فرزندان بزرگسال زمانی که احساس کنند والدینشان دائم با تصمیمهای آنها مخالفت میکنند، اغلب از والدین خود دوری میکنند.
حمایت نکردن والدین موجب میشود فرزندان احساس بیارزشی کنند یا هرگز نتوانند به تنهایی کاری را بهدرستی انجام دهند.
در حالی که ممکن است والدین گاهی اوقات از انتخابهای فرزندان خود خوششان نیاید، اما بیان دائمی نارضایتیها سبب ایجاد احساس نارضایتی و ناامیدی در فرزندان و دور شدن آنها ازوالدینشان میشود.
«بیاحترامی به عروس و داماد خانواده» هم رتبه سوم رفتارهای ناجور والدین را دارد. شما وقتی به عروس و داماد خود بیاحترامی یا حتی بیتوجهی میکنید سبب ایجاد شکاف در خانواده خود میشوید. اگر یکسره از انتخاب فرزندتان که حالا شریک زندگی او است انتقاد میکنید زمینه قطع رابطه فرزند با خانواده را هم فراهم خواهید کرد. حتی اگر حس میکنید به دلایل موجه از عروس و دامادتان راضی نیستید، نشان دادن نارضایتی حتی به روشهای نامحسوس نیز درست نیست.
«بیگانه بودن با عذرخواهی واقعی» نیز رفتار ناجوری است که اگر اهلش هستید به احتمال زیاد فرزندانتان تصمیم به قطع رابطه با شما خواهند گرفت. یک دلیل فرزندان برای قطع رابطه با والدین و دیگر اعضای خانواده معمولاً ناشی از ناتوانی یا عدم تمایل اعضای خانواده در اصلاح رفتارشان است.
«نصیحتهای ناخواسته» را هم به فهرست رفتارهای غلط اضافه کنید.
اغلب برای والدین دشوار است که در مسئلهای از موضع خود عقبنشینی کنند و متوجه شوند در بزرگسالی، فرزندانشان دیگر مسئول زندگی خود هستند. نصیحتهای ناخواسته، چون میتوانند انتقاد به نظر برسند حساسیت فرزندان را تحریک کرده و اگر تکرار شوند به عامل دوری آنها از شمایی که دائم انتقاد میکنید تبدیل میشود.
«دخالت در زندگی فرزندان» هم که از آن سمهای متأسفانه پرکاربرد است. یقین کنید وقتی از مرزهای خود فراتر بروید و در زندگی شخصی فرزندان دخالت کنید، تنش و دلخوری سرشاخش است! در صورت دخالت دائمی والدین، فرزندان احتمالاً رفت و آمد خود با خانواده را کمرنگ و محدود خواهند کرد.
«به رسمیت نشناختن هویت فرزند» یکی دیگر از رفتارهای اشتباه والدین است. آنها گاهی این واقعیت که فرزندانشان در بزرگسالی هویتی با علایق منحصربهفرد خود دارند را نمیپذیرند.
فرزندان با بالا رفتن سنشان تصمیمات و نتیجهگیریهایی درباره زندگی خود میگیرند و این کار را براساس مجموعهای از ارزشهای شخصی انجام میدهند. والدین ممکن است با فرزندان خود موافق نباشند، اما لازم است به آنها اجازه دهند تا خودشان باشند.
«توقعات نابجا» هشتمین رفتار سمی است. انتظارات بیش از حد والدین میتواند موجب خراب شدن روابط خانوادگی شود. داشتن انتظاراتی غیرواقعبینانه و تلاش بیش از حد فرزندان برای رسیدن به این انتظارات موجب میشود فرزندان درنهایت تصمیم بگیرند از والدین خود دوری کنند.
اینکه فرزندی در معرض «منفینگری و قضاوت نادرست» والدین باشد میتواند موجب شود او نسبت به والدینش احساس بیگانگی کند. نگرش و قضاوت منفی سبب میشود فرزندان احساس اضطراب کنند و درنهایت تصمیم بگیرند از این محیط سمی خارج شوند.
رفتار آخر و دهم «صحبت زیاد درباره مشکلات و دعواهای گذشته» است.
والدین کینهتوزی که حاضر به رها کردن مشکلات گذشته نیستند، محیط پرتنشی ایجاد میکنند که موجب دوری فرزندانشان میشود. مطرح کردن بحثهایی که سالها قبل اتفاق افتاده است میتواند سبب شود فرزندان احساس کنند هرگز به خاطر اشتباهاتی که در جوانی مرتکب شدهاند بخشیده نمیشوند.
والدینی که فکر میکنند فرزندانشان قادر به تغییر نیستند، یک حلقه بازخورد منفی ایجاد میکنند. فرزندان در این شرایط احساس میکنند نمیتوانند کاری برای جلب رضایت والدین خود انجام دهند. درنتیجه ممکن است ترجیح دهند از خانواده خود دوری کنند.
منبع: قدس