به گزارش مجله خبری نگار، همواره موضوع افزایش سن ازدواج به عنوان یک آسیب در جوامع مطرح است و زمانی که این پدیده در بین اقشار تحصیلکرده و نخبگان شایع شود، به این معنی است که آسیب جدیتر شده و باید برای حل آن، برنامهریزی دقیقتری داشت. به تازگی معاون بهداشت وزارت بهداشت گفته: سن ازدواج در افراد تحصیلکرده افزایش قابل ملاحظهای یافته و تعداد فرزندان در افراد متاهل تحصیلکرده هم کاهش داشته است، بنابراین باید با سرمایه گذاری روی این افراد برای سایر افراد جامعه در بحث جوان سازی جمعیت، الگوسازی کنیم. در ادامه و از منظر روانشناسی نکاتی درباره بالا رفتن سن ازدواج در بین افراد تحصیلکرده مطرح خواهیم کرد.
با توجه به آمار ارائه شده از سوی معاون وزیر بهداشت درباره بالارفتن سن ازدواج و کاهش فرزندآوری در بین افراد تحصیلکرده که امروز قشر فراوانی از جوانان را شامل میشوند، میتوان گفت که با یک چالش جدی مواجه هستیم. از طرفی سیاستهایی که تاکنون برای افزایش آمار ازدواج و تشویق فرزندآوری اعمال شده است، ظاهرا برای همه اقشار جامعه کارساز نبوده و ضرورت دارد که برای الگوسازی مناسب در جامعه، روی این قشر سرمایهگذاری بیشتری شود و با توجه به دغدغهها و نیازهای این گروه، برای رفع مشکلات و نگرانی آنها تمهیدات بهتری اندیشیده شود.
قبل از هرچیز باید توجه داشته باشیم که ادامه تحصیل به تنهایی مانع ازدواج نمیشود، اما با توجه به شرایط نسبتا سخت اقتصادی که در کشور داریم، قطعا کسانی که در حال تحصیل هستند، دیرتر وارد بازار کار شده و چند سال بعد میتوانند حداقلهای لازم برای تشکیل زندگی مشترک را فراهم کنند، بنابراین کسانی که بهجای تحصیل، فعالیت اقتصادی انجام میدهند، زودتر به این شرایط میرسند و زودتر ازدواج میکنند. با این اوصاف سن ازدواج در بین این افراد بالا میرود ولی نه به دلیل درسخواندن، بلکه به دلیل این که نتوانستهاند حداقلهای لازم برای ازدواج را فراهم کنند، بنابراین اگر به قول معاون وزارتبهداشت تصمیم به سرمایهگذاری روی این موضوع وجود دارد، باید علاوه بر اصلاح باورهای اشتباه، برای کمک اقتصادی به افراد تحصیلکرده چارهای اساسی اندیشیده شود.
با در نظر گرفتن همه مشکلات و محدودیتهای موجود در جامعه، تصمیم به مجرد ماندن درست نیست چراکه از افراد تحصیلکرده انتظار میرود در شرایط غیرعادی و بحرانهای مختلف، ضمن ارائه پیشنهاد و راهکارهای علمی، خود الگوی مناسبی برای سایر افراد جامعه باشند. این قشر مشکلات و تبعات تجرد و کاهش نرخ جمعیت را بهتر میدانند و اگر به دنبال پیدا کردن راهحل و اجرای آن نباشند، قطعا در آینده این آسیبها گریبانگیر خودشان هم خواهد شد.
تحقیقات نشان داده است که ازدواج دیرهنگام، علاوه بر مشکلات فردی از قبیل کاهش میزان سازگاری، کاهش میل زناشویی و تغییر در اولویتهای زندگی و همچنین عوضشدن معیارهای انتخاب همسر، عجله برای بچهدار شدن و ... چالشهای اجتماعی و فرهنگی زیادی هم به دنبال دارد، بنابراین لازم است افراد به این موارد توجه کافی داشته باشند تا بتوانند با برنامهریزی بهتر در سریعترین زمان ممکن تصمیم به ازدواج و تشکیل زندگیمشترک بگیرند.
همه ما میدانیم که پایداری ازدواج مهم است. یکی از مولفههای مهم و تاثیرگذار در پایداری ازدواج، بهنگام بودن آن است و بیشتر صاحبنظران معتقدند که آگاهانه و بهنگام بودن ازدواج باعث پایداری آن میشود. از آن جا که بر اساس مراحل رشد جسمانی و روانی افراد، نیازها، باورها، اولویتها و شاخصهای افراد متغیر هستند و تامین به موقع این نیازها باعث ایجاد خشنودی و احساس رضایتمندی میشود، اگر به هر دلیلی در زمان مناسب این اتفاق نیفتد، بعدا نمیتواند آن حس خوب را بهطور کامل به دنبال داشته باشد.
منبع: خراسان