به گزارش مجله خبری نگار، کمتر از یک هفته تا آغاز سال تحصیلی جدید باقی مانده و خانوادههایی که فرزند دانشآموز دارند، از ابتدای تابستان تکاپو برای ثبتنام در مدارس را آغاز کردهاند و از یک ماه قبل سبد خرید خانوارها از برخی کالاها تهی شده تا هرطور هست از پس مخارج شهریه، لباس فرم، نوشتافزار، کتاب و سرویس مدرسه برآیند؛ هزینههایی گزاف که آشکار میسازد مدرسهرفتن گران تمام میشود!
در اوضاع اقتصادی فعلی که خیلیها بهسختی از پس مخارج برمیآیند و عدهای نیز دخلشان همیشه از خرجشان عقبتر است؛ پایین آمدن قدرت خرید به همراه افزایش چند برابری نرخ کالاهای مورد نیاز دانشآموزان، به چالشی جدی برای والدین بدل شده است. بهخصوص والدینی که بیش از یک فرزند دانشآموز در خانه دارند. بسیاری از خانوادهها تنها لوازم ضروری را برای فرزندانشان تهیه میکنند. حتی برخی والدین برای سال تحصیلی جدید به دلیل گرانی، قید خرید کیف و کفش را زدهاند و دانشآموزان مجبورند از وسایل سال گذشته استفاده کنند.
شهریه مدرسه از اصلیترین موضوعات مورد بررسی است؛ ثبتنام دانشآموزان همواره یکی از دغدغههای اصلی والدین بوده و هست، با وجود اعلام وزارت آموزشوپرورش مبنی بر اینکه دریافت شهریه در هنگام ثبتنام ممنوع است، اما مدارس چه بهصورت رسمی و یا در هنگام تحویل کارنامه و پرونده تحصیلی دانشآموزان اقدام به تقاضای دریافت وجه میکنند. در مدارس دولتی عادی مبلغی به اسم شهریه وجود ندارد و بر اساس ماده یازده قانون تشکیل شورای آموزشوپرورش هزینههای دریافتی بهمنظور کمکهای داوطلبانه دریافت میشود. مبالغی که مدارس از خانوادهها اخذ میکنند، از شهری به شهری دیگر و از منطقهای به منطقهای دیگر متفاوت است و در صورت عدم پرداخت از ثبتنام دانشآموز خبری نیست! خانوادههایی که سالهاست فرزندانشان را به مدارس دولتی عادی میفرستند، امسال نیز از اینکه شنیدند باید در هنگام ثبتنام، وجهی را بهعنوان «کمک به مدرسه» پرداخت کنند تعجب نکردند، اما از مبالغ درخواستی مدیران مدارس همچنان حیرتزدهاند.
پدر دانشآموزی در مقطع دهم، میگوید که برای ثبتنام پسرش در مدرسهای در منطقه تهرانپارس تهران، ۷ میلیون تومان به عنوان «کمک به مدرسه» پرداخت کرده است و خبر دارد که یک زن سرپرست خانوار که مشکل مالی هم داشته، مجبور شده همین مبلغ را بپردازد تا فرزندش را نام نویسی کنند. با این حال مدیران مدارس هیچ گاه صورتحساب اقدامات انجامشده در مدرسه را به والدین ارائه نمیکنند، بنابراین مجموع دریافتیهای مدارس دولتی از مردم و شیوه مصرف آن شفاف نیست و مدیران به شکل مستمر در طول یک سال تحصیلی از خانوادهها پول تقاضا میکنند.
مادر یکی از دانشآموزان کلاساولی که دخترش را ابتدای تابستان در کلاسدوم ثبتنام کرده، ۲ میلیون تومان بهعنوان کمک به مدرسه پرداخت کرده و در این باره میگوید: «این چرخه معیوب هر سال تکرار میشود و مدیران مدارس حاضر به کوتاهآمدن نیستند و ثبتنام دانشآموزان را منوط به دریافت وجه نقد کردهاند. بخشنامه آموزشوپرورش مبنی بر ممنوعیت دریافت کمک به مدرسه از والدین در تمام سالهای گذشته جدال میان مسئولان و خانوادهها را در پی داشته است؛ در صورتی که آموزشوپرورش باید یکبار برای همیشه و صادقانه اعلام کند که در کشور، تحصیل رایگان نداریم.»
البته در اینکه جیب مدارس دولتی عادی خالیست تردیدی وجود ندارد و مدیران این مدارس قصد هر کاری داشته باشند به پول نیاز دارند و، چون آموزشوپرورش سرانههای دانشآموزی را نمیپردازد، بهناچار برای تامین نیازهای روزمره مدرسه مثل خرید کاغذ و ملزومات اداری و کپی و ... باید از خانوادهها کمک مالی بگیرند. هرچند ادارات کل آموزشوپرورش بعضا از پرداخت سرانهها به مدارس سخن میگویند ولی مدیران مدارس در عمل مبلغی دریافت نمیکنند و چارهای ندارند جز اینکه دست به دامان خانوادهها شوند، به این دلیل چالش مالی خانوادهها و مدارس هیچگاه به نقطه پایان نمیرسد.
طبیعتا خانوادههایی که فرزند خود را به مدارس غیردولتی میفرستند، هزینه بیشتری متحمل میشوند. میزان شهریه این مدارس بسته به منطقه و نوع خدماتی که ارائه میشود فرق دارد و بهاینترتیب شهریه مدارس غیرانتفاعی هر استان با استان دیگر متفاوت است. امسال طبق اعلام رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی، شهریه مدارس غیر انتفاعی بین ۱۰ تا ۸۰ میلیون تومان است که نسبت به سال گذشته ۳۵ تا ۴۰ درصد افزایش یافته است. این مبالغ فقط شهریه ثابت است؛ وگرنه خانوادهها در طول سال باید به عناوین مختلف مبالغی را به مدرسه پرداخت کنند.
معمولا در کلانشهرها و بهخصوص در تهران که همهچیز گران است، استفاده از سرویس مدرسه بخش قابلتوجهی از درآمد خانوادهها را به خود اختصاص میدهد تا مخارج مربوط به حمل ونقل در کنار همه خرجهای ریزودرشت یک دانشآموز، تحصیل را به یکی از گرانترین اقلام در سبد خانوار تبدیل کند.
اعضای شورای شهر تهران برای سال تحصیلی جدید، افزایش نرخ ۴۵ درصدی سرویس مدارس را به تصویب رساندهاند و همچنین در مسیرهای پرترافیک ۲۵ درصد افزایش دیگر نیز اعمال میشود. جعفر هاشمی تشکری، رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای اسلامی شهر تهران، ضمن اعلام این موارد گفته است: «مبلغ ورودی ۴۲ هزار و ۵۰۰ تومان تعیین شده و به ازای هر کیلومتر چهار هزار و ۳۰۰ تومان افزایش قیمت اعمال خواهد شد.»
براین اساس حداقل مبلغ سرویس برای دانشآموزان ۱۲ میلیون تومان و حداکثر ۲۷ میلیون تومان است. این ارقام براساس مبلغ ورودی روزانه، هزینه هر پنج کیلومتر و ضریب سطوح شیبدار محاسبه شده است. درحالی که این نرخها از سوی برخی مدارس نقض میشود و تا جایی که صدای اعتراض خانوادهها بلند نشود، افزایش مییابد.
پدر یک دانشآموز کلاس پنجمی میگوید: «مدرسه پسرش مبلغ ۴۰ میلیون تومان برای ایاب و ذهاب در طول یک سال تحصیلی از او درخواست کردهاند، این درحالی است که حداکثرهزینه سرویس مدرسه ۲۷ میلیون تومان است.» مادر یکی از دانشآموزان کلاس دومی ساکن منطقه ۷ نیز که فاصله خانه تا مدرسهاش کوتاه است باید ۱۷ میلیون تومان بابت سرویس مدرسه بپردازد که او بهشدت به این رقم اعتراض دارد و میگوید: چرا حداقل قیمتی که شورای شهر تعیین کرده، اجرایی نمیشود. اگر هر مدرسه و هر پیمانکار به این بهانه که «نمیصرفد» قیمتها را به میل خود بالا ببرد، سنگ روی سنگ بند نمیشود. مطابق آمارهایی که در رسانهها درج شده، بیش از ۲ میلیون دانشآموز در تهران مشغول به تحصیل هستند که تنها ۱۷۵ هزار نفر از سرویس مدرسه استفاده میکنند. این آمار نشان میدهد قیمتها بالاست و بسیاری از خانوادهها قادر به پرداخت چنین مبالغی نیستند. به همین علت برخی خانوادهها ترجیح میدهند صبحها دیرتر به محل کار برسند، اما دانشآموز را خودشان به مدرسه برسانند و یا او را عادت میدهند که مسیر خانه تا مدرسه را با ناوگان حملونقل عمومی تردد کند، که این راهکار برای دانشآموزان بزرگسال و البته در مسافتهای کوتاه قابل تحقق است، اما برای دانشآموزان کمسن و سال جز تردد با خودروی شخصی والدین و یا استفاده از سرویس مدرسه چاره دیگری باقی نمیماند.
چالش بعدی خانوادهها برای تحصیل فرزندان، تهیه نوشتافزار، کتاب و کیف و کفش است. بر مبنای قیمتهای سال تحصیلی جدید، خرید کتابهای مقطع ابتدایی بین ۷۱ تا ۱۰۲ هزار تومان تمام میشود. قیمت کتابهای مقطع اول متوسطه بین ۱۴۹ تا ۱۵۷ هزار تومان و قیمت کتابهای مقطع متوسطه دوم بین ۲۱۱ تا ۲۱۸ هزار تومان است.
هزینه تهیه نوشتافزار هم از چهار میلیون تومان فراتر میرود و آن هم در شرایطی که تمامی هزینههای غیرضروری قلم گرفته شوند و خانوادهها قید خرید لوازم باکیفیت و برندهای خارجی را بزنند. بازار نوشتافزار تنوع زیادی دارد و کودکان بهویژه در مقاطع ابتدایی تمایل دارند نوشتافزارهایی با قیمتهای بالاتر داشته باشند، اما گزارشهای میدانی از کاهش شدید قدرت خرید خانوادهها حکایت دارد. قیمت یک دفتر مشق ساده به طور متوسط ۱۷۰ تا ۲۰۰ هزار تومان است. البته نرخها متفاوت است و دفترهایی با قیمت ۷۰ تا ۹۰ هزار تومان هم در بازار موجود است و اگر خانوادهها برای فرزند دانشآموز خود در ابتدای سال تحصیلی، حداقل ۱۰ دفتر بیکیفت تهیه کنند، هزینه این تعداد دفتر مشق برای یک دانشآموز بین ۷۰۰ تا ۹۰۰ هزار تومان خرج روی دست خانواده میگذارد. برای مداد، مداد رنگی، تراش و پاککن هم باید حداقل ۸۰۰ هزار تومان پرداخت کرد؛ اما اینها قیمتهای کف بازارند؛ برای مثال بهای خرید مداد رنگی ۱۲تایی بین ۴۰۰ هزار تا دو میلیون تومان است.
قیمت هر مداد در اغلب فروشگاههای سطح شهر ۲۵ هزار تومان و قیمت هر تراش ۶۰ تا ۸۰ هزار تومان و برای تهیه هرخودکار باکیفیت باید دستکم ۳۵ هزار تومان هزینه کرد. قیمت پاککن نیز ۴۰ تا ۱۸۰ هزار تومان است و باکیفیت بالاتر و ابعاد بزرگتر تا ۱۳۰ هزار تومان هم قیمت دارد. قیمت اتود معمولی ۱۵۰ و اگر باکیفیت باشد تا ۳۰۰ هزار تومان هم در بازار موجود است.
از دیگر وسایل مورد نیاز دانش آموزان، خطکش است که خطکش مقوایی و ژلهای با قیمت ۲۰ هزار تا ۵۰ هزار تومان در بازار فروخته میشوند. هر حلقه چسب نواری ساده ۸ هزار تومان است. چسب نواری رنگی هم با توجه به ضخامت از ۱۰ هزار تومان موجود است. به این موارد باید کولهپشتی را هم اضافه کرد. یک کولهپشتی ساده و معمولی برای کودکان مقطع ابتدایی بین ۶۰۰ هزار تا یک میلیون تومان است، اما برای بزرگسالان بسته به مارک و کیفیت آن، قیمتها از ۸۰۰ هزار تومان شروع میشود و تا نزدیک ۱۰ میلیون تومان هم میرسد.
محمدحسین مرتضوی، رئیس اتحادیه کتاب و لوازم التحریر یزد در گفت، گو با ایسنا از افزایش ۳۵ درصدی قیمت نوشت افزار ساخت داخل خبر داده و در همین حال محسن گلستانی، رئیس اتحادیه صنف نوشتافزار تهران نیز با اشاره به کاهش قدرت خرید مردم گفته است: «اگر قبلا یک جعبه مداد برای دانشآموز خریداری میشد، الان به صورت دانهای خرید میکنند. پیک تقاضا لوازم التحریر کاهش یافته و میزان تقاضا از شهریور تا مهر، به طول سال انتقال پیدا کرده است.»
یکی از فروشندگان لوازمتحریر در مورد افزایش قیمتها میگوید: «فروش ما با سالهای قبل اصلاً قابل مقایسه نیست. خیلی خیلی فروش پایینی داریم. بیشتر خانوادهها تنها چند قلم از لوازم خیلی ضروری را میخرند، بسیاری هم وقتی قیمتها را میبینند اصلاً خرید نمیکنند. کسی که دو فرزند داشته باشد واقعاً نمیتواند هزینه مناسبی را پرداخت کند. پارسال بیشتر جنسهای ایرانی را، چون قیمتشان پایینتر بود میخریدند، اما امسال جنس ایرانی هم قیمتش بالاست. تازه فقط یک بار نیست، در طول سال چند بار باید خرید کنند. واقعاً خانوادهها نمیتوانند تامین کنند.»
در همین باره یکی از والدین روایت میکند: «حداقل نیمی از حقوق ماهیانه یک کارمند برای خرید وسایل مدرسه صرف میشود. البته این فقط برای شروع است، در طول سال تحصیلی چندین بار باید برخی از لوازم را دوباره تهیه کنم. باوجود اینکه کارمند اداره هستم و تنها یک دختر مدرسهای دارم، باز نمیتوانم نصف چیزهایی که سال گذشته برایش تهیه کردم را بگیرم! آدم نمیداند با این گرانیها چه کند.»
به همه اینها باید هزینه خرید کفش و کتانی و دیگر موارد پیشبینینشده را نیز اضافه کرد و این مخارج آشکار میکند که خانوادهها مجبورند برای مدرسه رفتن فرزندان خود هزینههای میلیونی تقبل کنند. مشاهدات میدانی نشان میدهد، قیمت یک جفت کفش مناسب مدرسه که کیفیت متوسطی داشته باشد بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان است. مغازهدارهای کیف و کفشفروشی در مرکز تهران میگویند: قیمت کفش و کتانی خارجی اورجینال برای دانش آموزان مقطع ابتدایی تا ۲ میلیون تومان هم قیمت دارد، اما با ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان هم میتوان یک جفت کفش مناسب برای مدرسه تهیه کرد.
گویا بازار امسال خرابتر از سال گذشته است، چون قیمتها چندین برابر قبل شده و همین مسئله از تعداد مشتریها به شدت کاسته و فروش مغازهدارها کمتر از نصف و حدود یکسوم سال قبل شده است.
یکی از فروشندگان کفش در مرکز تهران به ما میگوید: «دو سال قبل یک جفت کتانی خارجی ۸۰۰ هزار تومان بود، اما الان کار ایرانی این قیمت شده و کتانی خارجی بالای یکمیلیون و ۴۰۰ هزار تومان است.»
خانوادهها در هر سال تحصیلی باید هزینهای را برای خرید لباس فرم نیز پرداخت کنند. اگرچه براساس بخشنامه ادارهکل آموزشوپرورش تهران، خانوادهها میتوانند در صورتی که لباس فرم سالهای گذشته فرزندانشان مناسب و سالم است از همانها استفاده کنند و الزامی به خریدهای مجدد نیست، اما آنقدر جنس و کیفیت لباسها بد است که در نیمهسال تحصیلی نخ کش شده و یا رنگ و رویش میرود و پاره میشود! معمولا تولیدیهای مجوزداری که مدیران مدارس با آنها قرارداد میبندند، دو یا چند نوع لباس فرم ارائه میدهند که شکل یکسان دارند، اما کیفیت پارچه و قیمت آنها متفاوت است و، چون وضعیت اقتصادی مطلوب نیست، اغلب خانوادهها لباسهای ارزانتری بر تن دانشآموزان میکنند.
اکرم عیوضخانی، عضو اتحادیه تولید و صادرات نساجی و پوشاک ایران از افزایش ۴۰ تا ۵۰ درصدی قیمت لباس مدارس در سال جاری تحصیلی نسبت به سال گذشته خبر داده و میگوید: «در حال حاضر حداقل قیمت روپوش و شلوار مدارس دوره دبستان برای پسران از ۵۵۰ هزار تومان و برای دختران از ۶۰۰ هزار تومان شروع میشود. این قیمت برای سادهترین طرح لباس مدارس است. لباسهای لوکس مدارس که عموما کارهای سه تکه، جین و ... هستند، تا حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان هم قیمت دارند.»
عاطفه مدبرنژاد، مدیرکل انجمن اولیا و مربیان وزارت آموزش و پرورش هم درباره کف و سقف قیمت لباس فرم مدارس گفته است: «در تهران کف قیمت لباس فرم ۵۴۸ هزار تومان و سقف آن ۸۲۵ هزار و ۵۰۰ تومان برای پیراهن و شلوار و یک میلیون و ۹۱۶ هزار تومان برای کت و شلوار است.».
اما تولیدکنندهها به نرخ رسمی توجهی ندارند و نرخ دلخواهشان را دریافت میکنند، به همین دلیل والدین از فقدان نظارت اصولی بر عملکرد مدارس و تولیدکنندهها گلایه کرده و میگویند، مدارس حتی در تهیه لباس فرم نیز با دریافت پول از خانوادهها برای خود درآمدزایی میکنند. برای خرید یکدست مانتو و شلوار بیکیفیت دستکم باید بین ۸۰۰ هزار تا دو میلیون و ۱۰۰ هزار تومان پرداخت کرد، بااینحال این قیمتها ثابت نیست و برخی تولیدکنندهها قیمتهای بالاتری از خانوادهها دریافت میکنند (که تا رقم دومیلیون و ۸۰۰ هزار تومان را نیز شامل میشود) و علت را هم عمدتا جنس بهتر پارچه و پرکارتر بودن مدلها میدانند درحالیکه خانوادهها نمیدانند آیا واقعا پول بیشتر را برای کیفیت بهتر میدهند یا پای گران فروشی در میان است.» این درحالی است که آموزش وپرورش ادعا میکند، نرخ مصوبشده روپوش مدارس شهر تهران و سایر شهرها، بالای یک میلیون تومان نیست مگر مواردی که قرار است کت و شلوار تهیه کنند. آموزش وپرورش همچنین اخذ پول از خانوادهها برای لباس فرم را تخلف دانسته و میگوید اگر مردم پولی بابت لباس میپردازند نباید به جیب مدرسه برود بلکه باید در حساب تولیدکنندهها بنشیند. اما والدین میگویند: «مدارس به شکل مستقیم وجهی برای این منظور دریافت نمیکنند، با تولیدیها قرارداد میبندند و خانوادهها پول لباس فرم را هنگام خرید به تولیدیها میپردازند؛ ولی سهم سود مدرسه نزد تولیدکننده محفوظ است.»
تغذیه هم بخش دیگری از هزینههای دانشآموزان را در طول یک سال تحصیلی تشکیل میدهد که باتوجه به سلیقه و عادات غذایی متنوع دانشآموزان متفاوت است. اما صرف نظر از خوراکیهایی که هر خانواده برای تغذیه فرزند خود در مدرسه تدارک میبیند؛ چنانچه یک دانشآموز روزانه در دو زنگ تفریح فقط یک عدد کیک و شیرکاکائو تهیه کند، باید ۵۰ هزار تومان بپردازد و این مبلغ در ماه به یک میلیون تومان میرسد. پر واضح است که این هزینه باتوجهبه علائق غذایی و میزان مصرف هر دانشآموز در سنین و مقاطع مختلف تحصیلی متفاوت خواهد بود. اما با فرض خرید کیک و شیرکاکائو، و تعمیم عدد ۵۰ هزار تومان به ۹ ماهه تحصیلی، میانگین خوراکی مصرف شده توسط یک دانشآموز حدود ۹ میلیون تومان میشود. این اعداد و ارقام به وضوح آشکار میکند که مدرسه رفتن بخش بزرگی از درآمد خانوادهها را میبلعد و بهاینترتیب تحصیل به یکی از گرانترین اقلام در سبد خرید خانوار تبدیل شده است.
منبع: رسالت