به گزارش مجله خبری نگار، آدمهای بزرگ نشانههای بزرگ از خود برجای میگذارند. نشانههایی که میتواند برای آیندگان چراغ راه باشد و آنها را بسته به استعداد و میزان دریافت خود به نقطهای روشن راهبری کنند. آدمهای بزرگ کارهای بزرگ هم میکنند که اگر بخواهند نمونه باشند و دیگران را به راهی که خود رفته اند رهنمون شوند، آنها را حسابی با دشواری مواجه میکنند.
استاد علی اکبر فیاض خردمندی از خراسان بود که راه را در سه مسیر بر دیگران دشوار کرد: مدیریت در مسیر اجرا، نکته یابی و آهستگی در مسیر تحقیق و دقت و هوشمندی در تصحیح متن. فیاض بنیان گذار و نخستین رئیس دانشکده ادبیات مشهد بود. دانشکده ادبیات و الهیات مشهد را پایه گذاری کرد و چیزی قریب به ۹ سال در دانشکده ادبیات مدیریت داشت. هرچه میگذرد بیشتر و بهتر متوجه میشویم که مدیریت او بر این مرکز علمی نوبنیاد بی همتا و یگانه بوده است و همه، رئیس یا مرئوس، اگر آگاهی و انصاف داشته اند، حسرت دوران مدیریت او را خورده اند.
در پژوهش و تحقیق، مصداق بارز مقلِّ مُجید (کم کار، اما محکم کار) بود تا نکتهای نو در گوشهای پیدا نمیکرد نمینوشت، این است که چند مقاله و کتاب که از او مانده هنوز هم پس از گذشت شصت، هفتاد سال که از تحریر آنها میگذرد، تازه و سزاوار است. در قلمرو تصحیح متن جز تاریخ بیهقی اثر دیگری از او بر جای نمانده که تازه آن هم به دلیل درگذشت بی هنگام وی ناتمام است، یعنی نه مقدمه دارد و نه تعلیقات آن به جایی رسیده است. در این مورد به خصوص من که از نزدیک با منش علمی و خوی عالمانه او آشنا بودم بهتر از هرکسی میدانم چقدر به راهِ او رفتن دشوار و شیوه او را دنبال کردن بی سرانجام است!
محکم کاری که اساساً ملازمه اش کم کاری است، سبب شده که چهره علمی و اجرایی او در روزگار ما، به ویژه در بین نسل نوتر، به دلایل روشن، کمتر و نه در حد سزاوار شناخته باشد و شاید لازم بیاید که هر چند سالی یک بار، نه برای بزرگداشت او که نیازی به چنین بزرگداشتهایی ندارد، بلکه به منظور یادآوری نسل کم ارتباط امروز به طور خاص در مشهد نام و یاد او به میان آید.
ما در قطب علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده ادبیات مشهد در اسفند ماه ۱۳۸۳ به بهانه انتشار چاپ جدید تصحیح او از تاریخ بیهقی و نشر بخش عمدهای از مقالات و نوشتههای وی با عنوان چشمه فیاض (گردآوری محمد عظیمی، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی، ۱۳۸۳) مجلس بزرگداشت مختصری در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی (تالار شریعتی کنونی) برگزار کردیم که در آن چند تن درباره کارها و خدمات علمی دکتر فیاض سخن گفتند. برخی از این خطابهها بلافاصله در شماره ۱۳ ماهنامه حافظ (فروردین ۱۳۸۴) به چاپ رسید.
تصحیح جدید تاریخ بیهقی (به کوشش محمد جعفر یاحقی و سید مهدی سیدی) در روزهای پایانی سال ۱۳۸۸ منتشر شد و بار دیگر نام فیاض بر سر زبانها افتاد. برگزاری شب بخارا ویژه دکتر فیاض که دوازدهم آذرماه ۱۳۹۷ در دانشگاه فردوسی برگزار شد، آخرین یادوارهای بود که در مقیاسی قابل قبول نام فیاض را به میان آورد. نام گذاری یکی از خیابانهای منتهی به خیابان باهنر و درِ غربی دانشگاه فردوسی که با همت مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسی و عمدتاً با کوشش و میان داری دکتر سلمان ساکت صورت گرفت، نام فیاض را در کنار دیگر شخصیتهای برجسته دانشگاه جلو دیدگان همه کسانی قرار داد که به نوعی با دانشگاه سر و کار دارند؛ و اینک انتشار کتاب نظرگیر کارنامه فیاض در ۸۱۵ صفحه، شامل کلیه آثار و نوشتههای فیاض و آن چه درباره وی نوشته و چاپ شده است ایضا به کوشش سزاوار تحسین دکتر سلمان ساکت (قم، انتشارات ادبیات، ۱۴۰۲) تازهترین تلاشی است که در آن از همه جوانب به کار علی اکبر فیاض پرداخته شده است.
استقصایی که برای گردآوری مقالات، مقدمهها و تقریظ ها، نامه ها، سرودهها و سخنرانیهای فیاض از گوشه و کنار مطبوعات کشور و بایگانی مرکز آثار مفاخر و اسناد و پرونده راکد او در بایگانی دانشگاه صورت گرفته، در خور سپاس است. دریغا که جای یکی از مهمترین نوشتهها درمورد تاریخ بیهقی یعنی رساله دکتری او که در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بوده و مفقود شده در این میان خالی مانده است (رک: ص ۶۲۱ همان کتاب).
از مندرجات برخی از نامههای اداری که فیاض در زمان ریاست دانشکده ادبیات به مسئولان دانشگاه و وزارتخانهها نوشته و تاکنون در اختیار عموم نبوده به خوبی میتوان به اقتدار مدیریتی و دغدغهها و دلسوزیهای او برای اداره سومین دانشکده ادبیات کشور در روزگار خودش پی برد.
کمتر کسی میداند که فیاض شعر هم میگفته است در این کتاب شش قطعه شعر کوتاه به نقل از برخی نشریات قدیمی از جمله نامه فرهنگ، سفینه فرخ، مجله وحید و صد سال شعر خراسان سروده فیاض نقل شده که تاکنون و به خصوص یک جا کمتر در معرض نگاه معاصران قرار گرفته است.
این کتاب علاوه بر این که تمام نوشتهها و گفتهها و سرودههای فیاض را یک جا پیش روی خواننده میگذارد و او را از مراجعه به چندین مجله و کتابی که تقریباً در دسترس عموم نیست و در فضای مجازی هم به طریق اولی نمیتوان پیدا کرد، هر آن چه را که در مورد وی دیگران چه در مجامع علمی و بزرگداشتها و چه به صورت مقاله و مدخل دانشنامهای به قلم آورده اند با سان و سیرتی پسندیده درخود جای داده است.
بخش سودمند دیگر این کتاب اسناد و تصاویر است. بسیاری از واقعیتها از سویدای زندگی افراد را از خلال همین اسناد و عکسهای خصوصی و شغلی افراد میتوان متوجه شد، زیرا زمانی که این گونه سندها تولید میشود عموماً فرض بر این است که مخاطب منظور خاصی دارد، اما بعد که زمان بر آنها میگذرد و به ویژه در غیبت صاحبان آن، موضوع و مخاطب عام پیدا میکند. در این کتاب سندهای بسیاری از زمان نمایندگی مجلس و ریاست دکتر فیاض و ارتباط او با مقامات سیاسی و فرهنگی و بعد هم مجالس و انجمنهای ادبی و حتی دوستان خصوصی او به چاپ رسیده که ابعاد گوناگون شخصیت وی را میتوان از خلال آنها دید. در این بخش حتی بریده جرایدی که خبری متضمن فعالیتهای ادبی و فرهنگی او داشته، آمده است و از جست وجوی شامل و جامع گردآورنده و همکاران او در مرکز آثار و مفاخر دانشگاه حکایت میکند. در این بخش حتی تصویر جلد کتابهای خود فیاض، آثاری که بر آنها مقدمه نوشته و کتابهایی که حاصل اقدامات و فعالیتهای علمی او بوده، همگی آمده و ابعاد کار وی را از هرجهت نشان داده است. عکسهای جمعی فیاض دایره ارتباطات شغلی و ادبی و دوستانه او را مشخص میکند و نشان میدهد که حضور او تا کجا در فضای ادبی و فرهنگی خراسان آن روز تاثیرگذار بوده است. فهرستهای چندگانه و کارگشای کتاب کار پژوهنده را از هرجهت آسان و راه دست یابی به مطلب را در اسرع وقت فراهم میکند.
کارنامه وزین فیاض کاری وزین و گام شایستهای است در راستای فلسفه وجودی «مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه» که انتظار میرود مشابه آن در مورد دیگر مفاخر و نام آوران تاثیرگذار دانشگاه هم به تدریج فراهم و به این ترتیب گوشهای از خدمات خدمت گزاران فرهنگ و دانش این سرزمین به آیندگان معرفی شود.