به گزارش مجله خبری نگار، در این جلسه که از ساعت ۹ صبح دیروز در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک به ریاست قاضی دهقانی و با حضور مرتضی تورک و امین ناصری بهعنوان مستشار برگزار شد. نماینده دادستان همچون ۵ جلسه گذشته به دفاع از کیفرخواست پرداخت. او در این جلسه به معرفی متهمان ردیفهای ۴۳ تا ۷۰ پرداخت و خواستار مجازات آنها شد.
یکی از متهمانی که در این جلسه به اتهامات او رسیدگی شد محمود فخارزاده نام دارد. متهم ردیف ۵۳ که یکی از اتهاماتش ترور شهید قدوسی است. نماینده دادستان درباره او گفت: نامبرده در تابستان ۱۳۵۹ و بعد از انقلاب فرهنگی، در یک اقدام طراحی شده از سوی منافقین، با این عنوان که او بریده و خائن است، در دادستانی انقلاب، نفوذ داده شد و بعد از بمبگذاری در دادستانی، آیتالله قدوسی را به شهادت رساند. او سال ۱۳۶۴، بهعنوان مسئول آموزش افراد تشکیلاتی در مقر منافقین در کرکوک انتخاب شد و سمتهای دیگری نیز در این سالها برعهده داشته است.
متهم ردیف ۵۷ این پرونده حمیدرضا اسحاقی نام دارد که بهعنوان فرد نفوذی در دفتر خدمات حقوقی جمهوری اسلامی ایران در پاریس نفوذ کرده بود. نماینده دادستان درباره او گفت: این فرد برای ادامه تحصیل به فرانسه رفته بود و بهدلیل اشتغال همسرش در دادگاه لاهه، از سال ۱۳۶۱ در پوشش کارمند، بهعنوان نفوذی در دفتر خدمات حقوقی جمهوری اسلامی ایران (وابسته به ریاستجمهوری)، در پاریس مشغول بهکار شد، اما بهرغم رعایت اصول حفاظتی از سوی وی، بهدلیل داشتن تحرکات مشکوک، پلیس فرانسه به او مظنون و در نهایت شهریور ۱۳۶۶ به فعالیت او پایان داده شد.
نماینده دادستان در ادامه این جلسه به بیان اتهامات متهم ردیف ۵۸ به نام علیرضا امام جمعه پرداخت و گفت: او قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با منافقین آشنا و جذب گروهک شد. در اوایل کار، اقدام به پخش اعلامیه و شبنامه، شعارنویسی و شرکت در تجمعات غیرقانونی در راستای همکاری با تشکیلات نفاق میکرد و از ۱۰ شهریور سال ۱۳۶۰ دستگیر و به ۵ سال حبس محکوم شده که در نهایت، مشمول عفو شد و ۳ سال بعد بهصورت غیرقانونی از مرز سیستان و بلوچستان، از کشور خارج و در نهایت به مقر منافقین در عراق ملحق میشود. ازجمله اقدامات او عملیات خمپارهزنی در مرز خسروی در سال ۱۳۷۹ بود و هماکنون نیز در آلبانی به سر میبرد.
در بخشی از دادگاه یکی از حاضران از قاضی خواست تا چند جملهای صحبت کند. او گفت: من خواهر یکی از اعضای گروهک منافقین هستم که آنها او را کشتند. او ادامه داد: برادرم مدتها ناپدید شده بود و ما هیچ خبری از او نداشتیم تا اینکه فهمیدیم در عملیات مرصاد کشته شده است. برادرم فریب خورده و به گروهک منافقین پیوسته بود. او ۴ فرزند داشت و از راهی که رفته بود پشیمان بود و میخواست به ایران برگردد، اما به او اجازه چنین کاری را نمیدادند. با این حال تصمیم گرفت که هر طور شده از این گروهک فرار کند.
این زن ادامه داد: برادرم همراه منافقین در عملیاتی که خودشان آن را فروغ جاویدان نام گذاشتهاند و ما آن را به نام عملیات مرصاد میشناسیم وارد ایران شدند، اما این عملیات شکست خورد و منافقین تلفات زیادی دادند. آنها در این عملیات تعدادی از نفرات خودشان ازجمله برادر من را هم کشتند. برادرم میخواست با حضور در این عملیات راه برگشتی به ایران پیدا کند، اما آنها او را با شلیک گلوله به قتل رساندند و حالا هم من برای شکایت و خونخواهی برادرم اینجا هستم. براساس این گزارش، قرار است رسیدگی به این پرونده در جلسه دیگری ادامه پیدا کند.