کد مطلب: ۵۲۸۸۲۵
۲۴ آبان ۱۴۰۲ - ۰۵:۴۰
داستان عاشقانه ۲ غواص آزاد که به تراژدی ختم می‌شود «عمیق‌ترین نفس» مستندی است ماجراجویانه با تمرکز بر زندگی آلیشیا زکینی؛ قهرمان ایتالیایی‌تبار غواصی آزاد جهان؛ دختری که از کودکی به شنا و غواصی علاقه‌مند بوده و خیلی زود استعدادش در این مسیر شناسایی می‌شود.

به گزارش مجله خبری نگار، «عمیق‌ترین نفس» ماجرای نفسگیر تلاش برای غلبه بر محدودیت‌های جسم و دستیابی به رؤیاهاست؛ آن‌هم با شیرجه زدن به اعماق آب تنها با یک نفس؛ نفسی آنچنان عمیق که فقط ممد حیات و مفرح ذات نیست، بلکه ضمانت قهرمانی است. قهرمانی در رشته دشوار غواصی آزاد به بندبازی روی ریسمان باریک مرگ و زندگی می‌ماند.

«عمیق‌ترین نفس» مستندی است ماجراجویانه با تمرکز بر زندگی آلیشیا زکینی؛ قهرمان ایتالیایی‌تبار غواصی آزاد جهان؛ دختری که از کودکی به شنا و غواصی علاقه‌مند بوده و خیلی زود استعدادش در این مسیر شناسایی می‌شود. برای او شرکت در مسابقات و دریافت مدال‌های رنگی کافی نیست و می‌خواهد با شکستن رکورد ناتالیا مولچانوا، قهرمان اسطوره‌ای روس در رشته غواصی آزاد، عنوان برترین غواص آزاد زن جهان را از آن خود کند.

در همین مسیر دستیابی به قهرمانی است که با استفان کینان، غواص آزاد گروه امداد و ایمنی و مربی ایرلندی، آشنا می‌شود؛ پسر جوانی که رؤیاهایش به شفافیت آلیشیا نیست، اما اندوه مرگ مادرش به او انگیزه می‌دهد تا برای یافتن آنچه می‌خواهد دست به ماجراجویی بزند. او در سفر‌های پرمخاطره‌اش سرانجام با آب و دنیای غواصی پیوند می‌خورد؛ پیوندی که در نهایت به آشنایی او با آلیشیا می‌انجامد؛ وصالی شیرین که عمری کوتاه دارد و در نهایت دنیای غواصی که مسبب آشنایی دو جوان است، آن‌ها را از هم جدا می‌کند.

جنگیدن با عمیق‌ترین نفس؛ داستان عاشقانه ۲ غواص آزاد که به تراژدی ختم می‌شود

روایت پرتعلیق داستانی عاشقانه

شاید داستان زندگی قهرمان غواصی آزاد برای همه جذاب نباشد، اما روایت عشق و مرگ و وصال و فراق برای خیلی‌ها شنیدنی است. لورا مک‌گان، کارگردان مستند، دقیقا دست روی این مفاهیم گذاشته و با افزودن عنصر تعلیق به روایتش مستندی دیدنی خلق کرده است. از همان ابتدای فیلم می‌دانیم که آلیشیا و استفان روزی با هم آشنا می‌شوند، اما کی و کجا و چطور را نمی‌دانیم. در اوایل مستند، نمایش تصویر غواص نیمه‌جانی که از آب بیرون کشیده شده و دیگرانی که تلاش می‌کنند او را به زندگی بازگردانند و تأکید چندباره به خطرناک بودن غواصی آزاد، برای تماشاگر کنجکاوی‌برانگیز و دلهره‌آور است.

این غواص کیست؟ آیا یکی از دو قهرمان داستان فیلم است؟ چه اتفاقی برای او افتاده؟ بعد روایت به عقب بازمی‌گردد و ما از طریق پدران دو قهرمان داستان و دوستان و همکارانشان از مسیری که آلیشیا و استفان هریک به تنهایی در نقطه‎ای از جهان طی کرده تا نهایتا به هم می‌رسند مطلع می‌شویم.

پیشبرد موازی داستان زندگی ۲ شخصیت باعث می‌شود مدام از خود بپرسیم که بالاخره این دو چطور با هم آشنا می‌شوند و سرنوشت این عشق چه خواهد شد؟ آیا مرگ آلیشیا که جسور است و برای رسیدن به قهرمانی دست از جان شسته، پایان تلخ فیلم است یا مرگ استفان؟ به‌خصوص اگر از پیش اطلاعی از زندگی آلیشیا نداشته باشیم این ابهام کارسازتر می‌شود. از طرفی، استفاده از صدای هر دو شخصیت در پس زمینه برخی تصاویر و مخصوصا ویدئو‌هایی که استفان به‌صورت سلفی از خودش گرفته یا مصاحبه‌های تصویری آلیشیا، تماشاگر را در تردید نگه‌می‌دارد که آیا اصلا اتفاق ناگواری برای یکی از این دو افتاده و حتی این گمان را به ذهن متبادر می‌سازد که شاید مخاطرات غواصی نه به مرگ که به مسئله بیماری، فلج مغزی یا مشکل دیگری ختم شده است. این تعلیق که این دو خط داستانی چطور به هم می‌رسند و چه تأثیری بر سرنوشت هم دارند و همینطور نگرانی برای سرنوشت دو قهرمان داستان، تماشاگر را تا انتها پای این داستان نفسگیر نگه می‌دارد.

جنگیدن با عمیق‌ترین نفس؛ داستان عاشقانه ۲ غواص آزاد که به تراژدی ختم می‌شود

داستانی که باید با قلب‌تان احساسش کنید

لورا مک‌گان، کارگردان مستند، معتقد است که در غواصی آزاد باید نگران لحظه بود و نمی‌شود در آینده یا گذشته سیر کرد و از این‌رو شیوه روایت کورونولوژیکال را برای بیان داستان انتخاب می‌کند تا بیننده خودش را جزئی از فیلم و در زمان فیلم حس کند نه اینکه بیننده داستانی تاریخ گذشته باشد. مک‌گان در یافتن آرشیو هم خلاقیت به خرج داده و مانند کارآگاهی مبرز به سراغ افراد دوربین‌به‌دستی می‌رود که در عکس‌ها حضور دارند؛ به این ترتیب با حجم قابل توجهی از فیلم‌های آرشیوی، از وی‌اچ‌اس تا آیفون، مواجه می‌شود و سپس جا‌های خالی طرح ذهنی‌اش را با مصاحبه‌ها و تصاویر بازسازی شده پر می‌کند.

با این حال، «عمیق‌ترین نفس» به خوبی نشان می‌دهد که داشتن آرشیو غنی از تصاویر شرط کافی برای خلق یک مستند خوب نیست. آنچه ما در فیلم مستند می‌بینیم نه واقعیت محض که بازنمایی حس و حال نویسنده/ کارگردان درباره آن موضوع است. لورا مک‌گان در نخستین مواجهه با داستان آلیشیا و استفان چیزی از غواصی آزاد نمی‌دانسته، اما پس از اینکه با غواصی آزاد آشنا می‌شود، دوباره داستان این دو جوان را می‌خواند و در این دومین مواجهه «داستان را عمیقا با قلبش لمس می‌کند» و تصمیم می‌گیرد که به بهترین شکل روایتش کند. فیلم از نظر عاطفی یا احساسی، خصوصا در فصل پایانی که سرنوشت شخصیت‌ها آشکار می‌شود، بسیار اثرگذار است، اما دچار احساسات‌گرایی نمی‌شود. در آخر، حسی که از تماشای این مستند با مخاطب می‌ماند احترام به جسارت، رؤیاپردازی و شجاعت آلیشیا و استفان است.

منبع: همشهری

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر