به گزارش مجله خبری نگار، این مرد ۶۱ ساله که در حبس درگذشته، مدتها یکی از تحت تعقیبترین مردان دنیا بود. او زمستان پیش درحالیکه برای پیگیری درمان سرطان به یک کلینیک خصوصی در پالرمو رفته بود دستگیر شد. دستگیری او، به ۳۰ سال تعقیب و جستوجوی تمام عیار او پایان داد؛ او از سال ۱۹۹۳ تحت تعقیب بود و در تمام این سالها موفق شده بود به لطف شبکه گسترده مافیا، زندگی پنهانی خود را ادامه دهد. شرایط جسمی او چنان وخیم شده بود که میانه تابستان، از زندان فوق امنیتی شهر لاکیلا به یک بیمارستان منتقل شد.
از چند روز پیش، مقامات برای خاکسپاری او در مقبره خانوادگی در کنار پدرش، که او هم رئیس یکی از باندهای محلی مافیا بوده، آماده بودند.
دنارو که بین دوستانش به لاغر مردنی معروف بود، در سال ۱۹۶۲ در کاستلوترانو در سیسیل بهدنیا آمد. او در کسبوکار خانوادگی مشغول شد و با کارهای خلاف، یک امپراتوری چند میلیارد یورویی در بخش ضایعات، انرژی باد و خرده فروشی ساخت. در سال ۲۰۰۲، بهصورت غیابی بهخاطر ارتکاب قتل و دستور به قتل افراد دیگر به زندان محکوم شد. از او نقل شده که اگر تعداد افرادی که کشته را کنار هم بگذارد، یک گورستان را پر میکند.
او حتی وقتی که فراری بود هم سبک زندگی لوکس خود را حفظ کرده بود؛ دادستانها گفتهاند که دنارو به لطف افراد سـطـح بالایـی که برایش کار میکردند، ازجمله تاجران و سیاستمداران، به حسابهای بانکی متعدد و پنهانیاش دسترسی داشت و معروف است که همیشه لباسها و ساعتهای بسیار گرانقیمت به تن داشت.
یکی از مشکلات در دستگیری او، نبود عکس از این پدرخوانده مافیا بود، چون آخرین عکسهایی که پلیس در اختیار داشت، در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی از او گرفته شده بود. اما به لطف کمک برخی افراد مافیا که با پلیس همکاری میکردند و با کمک فناوریهای نوین، چهره او بهصورت دیجیتال بازسازی شد و همین به پلیس کمک زیادی کرد تا سرانجام این رئیس مافیا را دستگیر کند. مسئله دیگر این بود که او همیشه از دادستانی و پلیس جلو بود؛ در طول ۳۰ سال، هر بار که پلیس میخواست به مخفیگاه او حمله کند، دنارو بهنحوی مطلع میشد و فرار میکرد و به جای دیگری میرفت. پلیس گفته که او در این سالها، با دیگر اعضای مافیا، از طریق «پیتسینی» در ارتباط بوده است؛ یعنی از طریق تکههای کوچک کاغذ که پیامها، بیشتر مواقع به رمز، روی آن نوشته میشود و البته بارها پلیس آنها را ردگیری کرده بود.
سرانجام چند روز پیش از دستگیری، یک نفر به پلیس اطلاع داد که دنارو برای درمان به کلینیک میرود و این بار دیگر فراری معروف، دستگیر شد. او در دادگاه، به قضات گفته بود: «شما فقط بهخاطر اینکه من مریض هستم توانستید من را دستگیر کنید.» همچون دیگر سران مافیا، او هم از همکاری با قضات و دادستانها امتناع کرده بود و حالا این نگرانی وجود دارد که اطلاعات درباره برخی از جرائم بزرگ و معروف مافیا، ازجمله قتل یک دادستان معروف مبارزه با مافیا در یک بمبگذاری، همراه با دنارو به گور بروند.