به گزارش مجله خبری نگار، آیا میدانید یکی از ۱۰ عامل اصلی طلاق در کشور ما نفودپذیری یا دخالت والدین در زندگی فرزندان است؟ بر این اساس بهجای تحلیل مناسب و منطقی این موضوع، بعضی افراد در شبکههای اجتماعی با خطای شناختی صفر یا صد (تفکر غیرمنطقی سفید یا سیاه) برای این موضوع نسخهپیچی میکنند. مثلا کاربری در یک توئیت پربازدید که البته واکنشهای زیادی به همراه داشته، نوشته است: «پسرای عزیز، لطفا لطفا وقتی زن گرفتید، مادرتون رو اول طلاق بدین» و ممکن است بعضی از جوانان بر اساس این نسخه نادرست، رفتارهای خود را با همسر و والدین تنظیم کنند و با دردسرهای زیادی روبهرو شوند، اما چرا این دیدگاه اشتباه است و راهکار درست چیست؟
ضروری است هر مردی پس از ازدواج بهجای تفکرات اشتباهی مانند طلاق والدین، روشهای مدیریت ارتباط با همسر و ارتباط با پدر و مادرش را یاد بگیرد. یکی از مسائلی که روابط همسران را به چالش میکشد، چگونگی تعامل یکی از همسران، با خانواده خودش است. چگونگی تعامل با اعضای خانواده خود، گاه در رابطه همسری اثر میگذارد که اغلب باعث مشکلاتی در روابط زن و شوهری هم میشود. برای این که هوشیاری خود را از ماهیت و سیستم خانواده افزایش دهیم در ادامه نکات مهم و ضروری درباره خانواده که به عنوان یک اصل است و باید بدانیم، مطرح میشود.
هر فردی هویت خود را از طریق خانواده احراز میکند. به هم پیوستن یک زن و شوهر نقطه آغاز آن است و با تولد فرزندان، دیگر عناصر تشکیل دهنده آن بهوجود میآید. قرار نیست پس از ازدواج، روابطمان را با پدر و مادر و دیگران قطع کنیم یا طبق این توئیت تصمیم به جدایی از پدر و مادرمان برای همیشه بگیریم. بلکه باید روابطمان را با همه حفظ کنیم و مدیریت رابطه با همسر و مادر و پدر را یاد بگیریم تا خانواده موفق و سالمی داشته باشیم. خانواده مهمترین سیستم انسانی است.
اگر خانواده سالم باشد هر مشکلی که در بیرون پیش بیاید خانواده حمایت میکند، اما اگر سیستم خانواده خراب باشد، مشکلات وخیم بسیاری حاصل میشود و هر مسئله ساده تبدیل به یک بحران خواهد شد. خانواده حاصل مجموعهای از ارتباطهای انسانی میان اعضای آن است و ارتباط بین زن و شوهر کانون این ارتباطهاست. هرچه این ارتباطها درستتر و با معیارهای الهی و انسانی بیشتر مطابقت داشته باشد، آثار و برکتهای بیشتری در پی خواهد داشت.
همسران میتوانند مستقل باشند، اما باید به والدین هم احترام بگذارند. زوجها پس از تشکیل زندگی مشترک، بهتر است بدانند که خود یک خانواده مستقل هستند و در این خانواده تازه استقلال یافته هنجارهای خاصی باید تعریف شود که مطابق پذیرش هر دوی آنها باشد. زن و شوهر بدون شک تفاوتهایی شخصیتی، مذهبی، خانوادگی، اجتماعی و ... دارند. آنان خانواده جدید و مستقلی تشکیل دادهاند و باید با تفاهم هنجارهای مستقلی برای خودشان تعریف کنند.
گاهی پدر و مادرها با اعتقاد به داشتن تجربیات بیشتر و اینکه صلاح فرزندان خود را میخواهند، شروع به دخالت در زندگی آنها میکنند و به جای آنکه فرصت بدهند تا زوجهای جوان بهطور مستقل عمل و تصمیمات زندگیشان را خود اتخاذ کنند، این فرصت را از آنها میگیرند و قدرت تصمیمگیری را از آنها سلب میکنند. این موضوع در سالهای نخست زندگی بیشتر به چشم میخورد.
اینکه چرا والدین در امور فرزندان دخالت میکنند خود جای بحث دارد، در بعضی خانوادهها با تفکر اینکه زوجها کم تجربه هستند برای حمایت از آنها در امور تصمیمگیریهایشان دخالت میکنند. از آنجاییکه تفکرات خانوادهها با یکدیگر فرق میکند و والدین میتوانند بر تصمیمات فرزندان خود تاثیرگذار باشند، این موضوع باعث میشود زوجها با تفکر خانوادههای خود در مقابل یکدیگر قرار گیرند و به جای آنکه با هم برای حل مشکل یا گرفتن تصمیمی مشورت کنند، سعی در اجرایی کردن نوع فکر و خواسته خانوادههای خود کنند که این موضوع باعث بروز اختلاف بین زن و شوهر میشود.
زندگی در کنار خانواده برای افراد وابسته، به وابستگی و دخالت بیشتر خانواده منجر خواهد شد، زیرا افراد باید یاد بگیرند خودشان از پس مشکلاتشان برآیند. قاعدتاً زوجها اولین و آخرین کسانی هستند که باید مشکلاتشان را حل کنند و دستیابی به آن با تمرین مدیریت رابطه درست با والدین و تمرین استقلال زوجها امکانپذیر است.
منبع: خراسان