به گزارش مجله خبری نگار، تحقیقات نشان میدهد که ۳۹ درصد از کودکان در برههای از زمان کودکی خود، فقر را تجربه کرده اند. در این مقاله قصد داریم عوامل موثر در موفق شدن کودکان فقیر را بررسی کنیم. تجربه فقیر بودن در دوران کودکی، حتی اگر بازه زمانی کوتاهی باشد، میتواند تاثیرات بلند مدتی را در کودک بگذارد که تا سالها تداوم یابد.
فقر با خود بی ثباتی را همراه میکند که این عامل باعث ایجاد استرس در والدین و در نهایت فرزندان میشود؛ که این موضوع میتواند خود را به روشهای مختلفی در دراز مدت نشان دهد. حال با توجه به مشکلات فقر، چه چیزی باعث میشود که کودکان فقیر موفقیت را تجربه کنند؟ یا اینکه چه چیزی مانع از این موفقیت نمیشود؟ و اینکه چه موانع و مشکلاتی بر سر راه خود تجربه خواهند کرد؟
قبل از اینکه بخواهیم در این موارد اطلاعاتی را در اختیار مخاطب قرار دهیم، میخواهیم مقایس مشکلات فقیر بودن را بررسی کنیم. فقر و تنگدستی بسیار بیشتر از آماری که سالیانه منتشر میشود، گریبان گیر کودکان است. طبق آمار از هر پنج کودک، یک کودک در فقر زندگی خود را میگذراند و تقریبا دو برابر آماری که ابتدای مقاله به آن اشاره شده است!
اما در این میان کودکان سیاه پوست در وضعیت بسیار بدتری قرار دارند، طوری که سه چهارم کودکان سیاه پوست، کودکی خود را در فقر سپری میکنند و این در مقایسه با کودکان سفید پوست که ۳۰ درصد آمار را به خود اختصاص داده اند، بسیار چشم گیر میباشد.
کودکانی که از زمان کودکی تا یک سال قبل از سن ۱۸ سالگی فقیر بوده اند، در مقایسه با کودکانی که هیچ وقت فقر را تجربه نکرده اند، کمتر احتمال دارد موفقیتهایی که سایر کودکان به دست میآوردند را کسب کنند. مانند شرایط ورود به دبیرستان و فارغ التحصیل شدن. در این شرایط آمار به ما رقم ۷۸ درصد در مقابل ۹۳ درصد را برای موفق شدن میدهد!
همچنین این کودکان به احتمال خیلی زیاد در سنین پایین ازدواج میکنند و صاحب فرزند خواهند شد یا به دلیل فقر دچار هنجار شکنیهای اجتماعی (مثل دزدی) میشوند که این خود راه ورود آنان به سیستم عدالت کیفری است؛ که این عامل میتواند تهدیدی برای آینده شغلی و حتی ناتمام گذاشتن تحصیل و عدم فارغ التحصیلی شود.
حال این سوال پیش میآید که در میان این جامعه عوامل موثر در موفق شدن کودکان فقیر چیست؟
در اینجا به چهار عامل موثر در موفق شدن کودکان فقیر برای جذب موفقیت اشاره میکنیم که بر اساس تحقیقات ۴۰ساله ما از مطالعه جامعه آماری خانوادهها و فرزندان آن هاست. این تحقیقات از سال ۱۹۶۸ تا سال ۲۰۰۹ میباشد.
این عامل برای کودکانی که به طور مداوم در فقر زندگی میکنند، یا حداقل نیمی از دوران عمر کودکی خود را در فقر سپری کرده اند، نشان میدهد که ۱۳ درصد احتمال به پایان رساندن دبیرستان را دارند و ۳۷ درصد احتمال مشغول به کار شدن در بزرگسالان جوان را شامل میشوند.
در بین والدین این کودکان کسانی که دبیرستان را به پایان رسانده اند، ۱۱ درصد این جامعه آماری را تشکیل میدهند؛ و کودکانی که والدین آنها تحصیلات بالاتر از دبیرستان دارند، یعنی فارغ التحصیل دانشگاهها ۳۰ درصد هستند. طبق این آمار کسانی ک تحصیلات دانشگاهی دارند پنج برابر بیشتر از کسانی هستند که تحصیلات دانشگاهی ندارند.
جابه جایی زیاده منازل میتواند مشکلاتی را برای کودکان به وجود بیاورد، به ویژه اگر این جابه جاییها به دلایل منفی اتفاق بیفتد، مثل اخراج شدن یا ناتوانی خانواده در پرداخت اجاره بهای مسکن. در میان این کودکان که سه بار یا بیشتر تجربهی جابه جایی به دلایل منفی را دارند، احتمال تمام کردن دبیرستان ۱۵ درصد میباشد و ۶۸ درصد احتمال دارد که به دانشگاه راه پیدا کنند و مدرک ۴ساله دانشگاهی را کسب کنند.
فارغ از ویژگیهای فردی خانواده، ویژگیهای محل سکونت نیز برای جذب موفقیت اهمیت دارد. در میان این کودکان، کسانی که در محلههای بهتری زندگی کنند نسبت به کسانی که در محله محرومتر هستند، احتمالا میتوانند دبیرستان و دانشگاه خود را به پایان ببرند و این قشر از کودکان در سنین نوجوانی فرزندی ندارند.
با علم به این موضوعات، برای بهتر کردن شانس موفقیت و رشد فردی کودکان فقیر چه پیش بردی میتوان ارائه داد؟
اولین گام را میتوان این گونه پیش برد که از برنامههای آموزشی در جهت ارتقاع والدین کم سواد استفاده شود. البته همراه با حمایتهای کسب و کار مانند پرداخت یارانههای مراقبت و نگهداری از کودکان. یکی از گامهای بسیار مهم برای تقویت خانواده و موفقیت فرزندان، پرداختن به نیازهای آن هاست.
دومین گام فراهم کردن شرایطی است که این کودکان بتوانند در همان مدرسه بمانند. در شرایطی که امکان دارد، مسائلی باعث جابه جایی آنها شود. در واقع این شرایط برای کودکان بی خانمان و کسانی که به فرزند خواندگی در آمده اند، اجازه میدهد در یک مدرسه باقی بمانند که البته میتوان این شرایط را گسترش داد و شامل کودکان کم درآمد نیز باشد. دورههای کوتاهی که کودکان فقیر در زمان کودکی خود سپری میکنند، میتواند با عدم اطمینان، استرس و نیازهای برآورده نشده همراه باشد؛ که این موضوع میتواند عواقب بلند مدتی را برای این کودکان به وجود بیاورد.
تاثیرات فقر بر زندگی کودکان میتواند طولانی مدت باشد و حتی از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا کند. حدودا ۲۰ درصد از کودکان دنیا دچار فقر شدیدی هستند. در واقع کودکان به عنوان بزرگترین قربانیهای مشکلات مالی هستند چرا که آنها به دلیل شرایط خوانوادگی دچار فقر شده اند و همچنین ناتوان در تغییر این وضعیت هستند. فقر همچنین تاثیرات منفی بر پیشرفت زندگی و رشد فردی و رفاه کودکان میگذارد مثل تواناییهای جسمانی، عاطفی، موقعیت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی. خانوادههای فقیر در دستهی وضعیت اجتماعی_اقتصادی پایین، دارای منابع مالی و آموزشی کمتر قرار میگیرند و همینطور به سرمایههای اجتماعی و فرهنگی دسترسی کمتری دارند. این کمبودها روند معکوسی بر رفاه و آسایش کودکان این خانوادهها میگذارند.
در آسیا به ویژه در کشور سنگاپور یکی از روندهایی که باعث تحرک اجتماعی میشود، آموزش است. در نتیجه کودکانی که در خانوادههای فقیر زندگی میکنند، عملکرد ضعیف تری در مدرسه از خود نشان میدهند و مجبور هستند برای رقابت با همسالان خود و جذب موفقیت، سختتر تلاش کنند. در صورت عدم موفقیت، این کودکان همچنان در فقر باقی خواهند ماند. همچنین در سالهای اخیر دولت سنگاپور سیاستهایی را مبنی بر عوامل موثر در موفق شدن کودکان فقیر، اجرا کرده است که با هم سن و سالهای خود در یک مسیر برای کسب موفقیت تلاش کنند.
طرحهای حمایت مالی از این خانوادهها در دسترس است که هزینههای مدرسه و تحصیل را پوشش دهد. به امید اینکه کودکان از هم سن و سالهای خود عقب نیفتند. با وجود این تلاشها که برای کاهش موانع سر راه این کودکان انجام میشود، یافتن خانوادههای کم درآمد که کودکان در حال تحصیل دارند، کار دشواری نیست، ولی با این وجود باز هم این طرح دچار شکست میشود و روند موفقیت آمیزی به چشم نمیخورد. اگرچه برخی از پژوهشگران بر این عقیده هستند که، سیاستهای دولت در زمینه حمایت مالی خانوادههای کم درآمد و فقیر ناکافی بوده است. ما همچنین بر این امر تاکید داریم که تلاشهای سیاستی مستمری در این زمینه باید صورت پذیرد هم، چون تقویت عوامل حفاظتی محیطی، که از نظر تحصیلی بهتر عمل کنند.
در این مقاله پیشنهاد ما برای شما این است که، مددکاران اجتماعی همزمان دقت و توجه خود را به خط مشی در سطح گسترده و همچنین فرصتهای در سطح خرد که در خانوادههای کم درآمد هست، معطوف کنند. هم اکنون این امکان وجود دارد، که کودکانی در منزل با استعدادهای بسیار زیادی در زمینه تحصیلی نسبت به همسالان خود، باشند که از این امکانات محروم هستند بر همین اساس ما بر ارزشمند بودن این پیشنهادات تاکید میکنیم.
یک تحقیق کوچک در مورد تاب آوری تحصیلی بر روی دانش آموزانی که از نظر مالی ضعیف هستند انجام شده است. طبق این تحقیقات برای ما مشخص شده است که عوامل خارجی هم، چون حمایت اجتماعی در منزل، مدرسه و جامعه تاثیراتی را بر روی این کودکان میگذارند که به تحصیل آنها کمک کرده است. در این زمینه والدینی که مشارکت میکنند تا اثرات فقر را کمتر کنند، موفق شدن که نتایج مطلوبی کسب کنند. طبق این تحقیقات سعی شده بود که دیدگاه والدین، معلمها و سایر بزرگسالان نیز بررسی شود. دیدگاه کودکان به ندرت در جامعه آماری تحقیقات مورد توجه قرار داده میشود، ولی از آنجایی که این کودکان هستند که ذینفعان اصلی این فرآیند محسوب میشوند و ممکن است نظرات و دیدگاههای متفاوتی برای آموزش و رشد فردی خود داشته باشند، بررسی دیدگاه کودکان نیز بسیار با اهمیت است.
هدف از انجام این مطالعه عوامل موثر در موفق شدن کودکان فقیر و دیدگاه کودکان در مورد موفقیت تحصیلی خود علیرغم مواجهه با فقر در سنگاپور است. ما میتوانیم عملکرد تحصیلی کودکان را بررسی کنیم و طبق آن در مورد شرایط نامطلوبی که فقر برای آنها بوجود میآورد راه کارهایی را ارائه دهیم و همچنین به عنوان عامل انسانی در این تحقیقات مورد بررسی قرار گیرند. در اینجا ما فرض میکنیم که جامعه برای تحصیل کودکان ارزش زیادی قائل است و همچنین فقدان تحصیل یا موفقیت کودکان، آنها را نسبت به موقعیت هایشان آگاه میکند.
در این پژوهش سعی بر این است که با گوش دادن به حرفهای کودکان و بررسی دیدگاههای آنان، فرآیندهای فکری، انگیزهها و سری اقداماتی که روزانه در تعامل با محیط اطراف دارند، به دسته بندی مناسبی در این زمینه دست یابیم. این دسته بندیها شامل موارد مفهومی زیر است:
روش PD برای تحقق عامل انسانی، یک روش از بالا به پایین است و کسانی را مورد بررسی قرار میدهد که عملکرد موفقی داشته اند و عوامل موفقیت را در این افراد بررسی میکند. در این روش فرض بر این است که میتوان مشکلات جامعه را بر حسب راه حلهای قدیمی برطرف کرد.
در روش نظریهی روابط اجتماعی SRT یک چهارچوب در درک عوامل انسانی با دسترسی به ویژگیهای فردی کودکان در زمینه روابط خانوادگی شان فراهم میکند. گاهی در بین این خانوادهها کودکانی با ابتلاع به بیماریهای خاص وجود دارند، که این روش نحوه بهره برداری از محیط درون خانواده و عوامل بیرونی را ارائه میدهد.
علاوه بر این، احساس عامل بودن افراد ذاتاً وجود دارد، زیرا نحوه عمل و درک خود به عنوان عامل بستگی به زمینههای روابط اجتماعی دارد که در آن عاملیت خود را نشان میدهد.
در نهایت، برای پیش برد عوامل موثر در موفق شدن کودکان فقیر میتوان برنامههایی را برای بازدید از منازل و نحوه تربیت فرزندان با هدف والدین آگاهتر فراهم کرد. این برنامه میتواند کودکان خردسال را مورد هدف قرار دهد که از سنین پایین بتوانند دوره بحرانی بزرگ شدن خود را پشت سر بگذارند و مراحل رشد فردی و موفق شدن را طی کنند.
منبع: پرورشافکار