کد مطلب: ۳۷۱۸۹۶
۱۳ آذر ۱۴۰۱ - ۰۷:۲۱
مبتلایان به این اختلال رفتاری، هیچ تلاشی برای موفق‌شدن در حوزه‌های مختلف نمی‌کنند، در حالی که فرصت و امکان آن را پیدا می‌کنند

به گزارش مجله خبری نگار، در حالی‌که برخی افراد با سرعت هر چه تمام‌تر از پله‌های موفقیت بالا می‌روند، افرادی هم هستند که به این باور رسیده‌اند هر قدر هم تلاش کنند، باز هم بی‌فایده است و قرار نیست زندگی روی خوش به آن‌ها نشان دهد؛ بنابراین این افراد بدون برنامه، هدف، تلاش، امید و ... فقط روزهای‌شان را شب می‌کنند و زمان را هدر می‌دهند. آن‌ها با دست خودشان از خوشبختی و موفقیت دور می‌شوند و انگار به آن پشت می‌کنند. اما چرا بعضی افراد چنین طرز فکری دارند و ریشه اصلی مشکل آن‌ها کجاست؟ آیا راهکاری برای حل چنین نگرشی به زندگی وجود دارد؟

دچار شدن به نوعی یاس فلسفی خاص

«درماندگی آموخته‌شده» نوعی اختلال رفتاری است که در اثر آن شخص هیچ تلاشی برای بهبود زندگی خود و دستیابی به موفقیت‌های بیشتر نمی‌کند، در حالی که فرصت و امکان آن را پیدا می‌کند. شاید شما هم با افرادی برخورد کرده باشید که دست از تلاش برای پیروزی در زندگی کشیده‌اند، انگیزه‌های خود را از دست داده و در عمل دست روی دست گذاشته‌اند تا جریان زندگی آن‌ها را با خودش به هر سمتی ببرد. در چنین شرایطی عموما کنترل زندگی از دست فرد خارج می‌شود. معمولا این افراد دیگر رمقی برای تلاش کردن ندارند و ظاهرا به نوعی یاس فلسفی خاص در زندگی رسیده‌اند.

اختلال پشت‌کردن به موفقیت!

آزمایشی برای اثبات «درماندگی آموخته‌شده»

«مارتین سلیگمن» روان شناس آمریکایی، برای نخستین بار اصطلاح «درماندگی آموخته شده» را برای توصیف چنین شرایطی به کار برد. او و همکارانش برای آزمایش شرایط درماندگی آموخته‌شده تعدادی سگ را در قفس گذاشتند و به آن‌ها شوک الکتریکی دادند. در ابتدا سگ‌ها امکان فرار کردن از شرایط موجود را نداشتند. بعد از چند نوبت وارد کردن شوک، امکان فرار مهیا شد، اما سگ‌ها دیگر تلاشی برای نجات خود نمی‌کردند.

«سلیگمن» علت انفعال و بی‌تفاوتی سگ‌ها را به نشانه‌های رفتاری درماندگی خود آموخته نسبت داد. همین وضعیت درباره انسان‌ها هم صادق است. فردی که تصور می‌کند قدرت تغییر سرنوشت خودش را ندارد، تلاشی برای دستیابی به موفقیت نمی‌کند.

چرا این افراد هیچ تلاشی برای موفق شدن نمی‌کنند؟

معمولا از سنین کودکی ممکن است فرد دچار چنین وضعیتی شود. زمانی که کودک در سنین پایین از پدر، مادر یا اطرافیان درخواست کمک می‌کند و با بی‌توجهی از سوی آن‌ها مواجه می‌شود، نمی‌تواند چالش‌های کوچک خود را حل کند. در صورت تکرار این رفتار توسط اطرافیان، کودک به مرور درماندگی خود آموخته را تجربه می‌کند. در سنین بالاتر این وضعیت خود را به صورت احساس بی‌ارزش بودن و ناتوانی نشان می‌دهد. برخی محققان هم معتقدند که گاهی پیش زمینه‌های ژنتیکی می‌تواند در بروز چنین حالت‌هایی نقش داشته باشد. باید در نظر داشته باشیم که درخودماندگی آموخته شده هم مانند افسردگی یا هر بیماری دیگری دارای سطوح مختلفی است و افراد ممکن است چنین حالت‌هایی را در سطوح مختلف تجربه کنند.

علایم و نشانه‌های مبتلایان به این اختلال

افرادی که در شرایط درخودماندگی آموخته شده قرار می‌گیرند، نشانه‌ها و علایمی دارند که برخی از آن‌ها عبارتند از: معمولا از دیگران درخواست کمک نمی‌کنند، پشتکار ندارند، برای افزایش دانش خود تلاشی نمی‌کنند، هدف و برنامه‌ای برای آینده ندارند، ناامید هستند، تسلیم شرایط موجود می‌شوند، تلاشی برای موفق شدن نمی‌کنند، عزت نفس پایینی دارند، از ضعف انگیزه رنج می‌برند، مدام کارهایشان را به تاخیر می‌اندازند و .... اگر یک یا چند نشانه از موارد مطرح‌شده را تجربه کرده‌اید بهتر است هرچه زودتر برای درمان درخودماندگی آموخته شده کاری کنید.

راهکار‌های غلبه بر درماندگی آموخته‌شده

خبر خوب این است که درماندگی آموخته شده قابل درمان است و می‌توان بر آن غلبه کرد. یکی از متداول‌ترین روش‌های درمانی، درمان رفتاری شناختی یا (CBT) است. روش CBT با تغییر در نحوه تفکر و عملکرد، به افراد کمک می‌کند تا بتوانند بر مشکلات خود غلبه کنند. در این روش درمانی، راهکار‌های مختلفی اجرا می‌شود که برخی از آن‌ها عبارتند از: دریافت حمایت و تشویق، کشف ریشه‌های اصلی درماندگی آموخته شده، تمرکز بر یافتن راه‌هایی برای کاهش احساس درماندگی، کنار گذاشتن افکار منفی که می‌تواند نقش مهمی در درمان درماندگی آموخته‌شده داشته باشد، شناسایی رفتار‌هایی که باعث تقویت حالت‌های ناتوانی می‌شود، جایگزین کردن افکار و رفتار‌های مثبت و مفید به جای افکار منفی، تقویت عزت‌نفس، تعیین اهداف بزرگ و دنبال کردن آن‌ها، هوشیاری و آگاهی از شرایطی که در آن قرار گرفته‌اید و ....

یکی از مهم‌ترین راهکار‌هایی که می‌تواند در درمان درماندگی آموخته شده بسیار کمک کننده باشد آن است که فرد درخصوص شرایط و موقعیت خود به آگاهی و هوشیاری برسد. وقتی فرد می‌داند با مشکلی جدی روبه‌روست که می‌تواند کل زندگی اش را تحت‌تاثیر قرار دهد، قطعا برای نجات خود کاری می‌کند.

منبع: خراسان

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر