به گزارش مجله خبری نگار/ایران: نمک خوردن و نمکدان شکستن، نه ضربالمثل، بلکه واقعیتی است که میتواند رویکرد جمهوری آذربایجان نسبت به همسایه جنوبی خود را توصیف کند. از جنگ سال ۱۳۹۹ جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ، سیاست جمهوری اسلامی ایران نسبت به قفقاز اصولی، ثابت و مبتنی بر واقعیتهای تاریخی بوده است.
در مقابل، اما سیاستهای برخی کشورها بویژه جمهوری آذربایجان، اعوجاجها و در مواردی دوری از حسن همجواری را نشان داده است، رویکردی که میتوان آن را در چهارچوب طراحی قدرتهای فرامنطقهای و رژیم صهیونیستی برای ناامنی مرزهای شمالی جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کرد. تازهترین تحولات از این دست، در یکی از رسانههای رسمی این کشور مطرح شد. مجری «باکو تیوی» شعری با مضامین جداییطلبانه و الحاق آذربایجان ایران به جمهوری باکو خواند و در پایان آرزو کرد که دو سوی ارس باهم متحد شوند!
به این ترتیب مشخص میشود که امروز جمهوری آذربایجان درحالی نقش پادوی امریکا و رژیم صهیونیستی در مرزهای شمالی ایران را بازی میکند که از زمان استقلال این جمهوری سابق حکومت شوروی تا امروز، حمایتهای جمهوری اسلامی ایران، نقش مهمی در پایداری و توفیق سرزمینی آن داشته است، البته این حکومت امروز به جای پاسداشت این حمایتها به سمت غرب و نایب غرب در منطقه، یعنی رژیم صهیونیستی سوق یافته است. باوجود این، به جای اشاره به سالهای نخستین موجودیت سیاسی به نام جمهوری آذربایجان در ۳۰ سال پیش و آنچه در رابطه جمهوری اسلامی ایران با آن رفته است، مروری بر مواضع و رویکرد جمهوری اسلامی ایران و این حکومت، صرفاً در دو سال گذشته، اصولی بودن سیاست همسایه بزرگتر جنوبی آن را اثبات میکند.
از واپسین جنگ بزرگ قرهباغ در سال ۱۳۹۹ که منجر به بازپسگیری بخشهای مهمی از مناطق اشغال شده به جمهوری آذربایجان شد، سیاست جمهوری اسلامی ایران همواره ثابت بوده است؛ بازگشت سرزمینهای اشغالی به این کشور و در عین حال، حفظ ژئوپلیتیک تاریخی منطقه. این سیاست، در بالاترین سطح در جمهوری اسلامی ایران، از سوی رهبر انقلاب عنوان شد. ایشان در آبان این سال با اشاره به جنگ در قفقاز فرمودند: «این درگیری نظامی باید هرچه زودتر تمام شود، البته همه سرزمینهای جمهوری آذربایجان که بهوسیله ارمنستان تصرف شده باید آزاد شود و به آذربایجان برگردد.»
در چهارچوب همین سیاست بود که در بحبوحه این جنگ، ائمه جمعه چهار استان آذرینشین ایران، طی بیانیه مشترکی، خواستار بازگشت سرزمینهای اشغال شده قرهباغ به جمهوری آذربایجان شدند. باوجود این در پایان این جنگ، مشخص شد که سران این حکومت، سوداهای بزرگتری در سر دارند، سودایی مانند برهم زدن وضعیت تاریخی و ژئوپلیتیک منطقه و دست درازی به مرز تاریخی جمهوری اسلامی ایران و ارمنستان. رهبر انقلاب تیرماه امسال در دیدار رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، ضمن ابراز خرسندی از بازگشت قرهباغ به آذربایجان، گفتند: «البته اگر سیاستی مبنی بر مسدود کردن مرز ایران و ارمنستان وجود داشته باشد، جمهوری اسلامی با آن مخالفت خواهد کرد چرا که این مرز یک راه ارتباطی چند هزار ساله است.»
بهرغم همراهیها و گاه همدلیهای جمهوری اسلامی ایران نسبت به توفیقات سرزمینی جمهوری آذربایجان در قرهباغ، این حکومت درست پس از این پیروزیها رفتارهای عجیب و غریبی در پیش گرفت. بازکردن پای رژیم صهونیستی در مرزهای شمالی ایران، ایجاد مشکل در حرکت کامیونهای ترانزیتی ایران به سمت اروپا از مسیر ارمنستان و وارد کردن اتهامهای واهی به ایران مبنی بر ترانزیت مواد مخدر به اروپا از جمله این رفتارها است، اما آنچه بیش از همه هوشیاری جمهوری اسلامی ایران را به دنبال داشت، زمزمهها مبنی بر قطع ارتباط سرزمینی ایران با جمهوری ارمنستان بود، همان هشداری که رهبر انقلاب در دیدار اردوغان عنوان کرده بودند.
در پاسخ به این زمزمهها و نیز برخی اخبار مبنی بر تحرکات نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه آذربایجان، جمهوری اسلامی را واداشت تا چندین رزمایش نظامی در مرزهای شمالی خود برگزار کند که سومین و آخرین آنها، از سوی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سواحل جنوبی ارس بود.
واکنش الهام علیاف، رئیس جمهور آذربایجان نسبت به این رزمایش غیرسازنده بود. وی با بیان اینکه ما در حال تقویت ارتش خود هستیم و به تقویت آن ادامه خواهیم داد، اظهار کرد: ما از هیچکس نمیترسیم. وی همچنین مدعی شد: کسانی که در مرز ما برای حمایت از ارمنستان رزمایش نظامی برگزار میکنند نیز باید این را بدانند هیچکس نمیتواند ما را بترساند.
در پاسخ به این اظهارات غیرسازنده، ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه با بیان اینکه سیاست اصولی ما بر پایه حسن همجواری و گسترش روابط با همه همسایگان استوار بوده و تقویت روابط با هر یک از همسایگان به منزله روابط علیه همسایه دیگر نیست، اظهار کرد: جمهوری اسلامی ایران همواره بر حفظ تمامیت ارضی و حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات بین جمهوریهای ارمنستان و آذربایجان، با رعایت حق و در چهارچوب حقوق بینالملل تأکید کرده و از این رو اشغال سرزمینهای آذربایجان را محکوم و از آزادسازی آن در بالاترین سطوح حمایت کرده است.
اما فراتر از این اظهارنظر، آنچه چهارچوب کلیتر سیاست ایران نسبت به تحولات منطقه را بیان کرد، اظهارنظر محمد جمشیدی، معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور بود. جمشیدی در مطلبی که بازتاب بسیاری داشت، در توئیتر خود نوشت: «ایران از آزادسازی سرزمینهای اسلامی و بازگشت آنها به جمهوری آذربایجان حمایت کرد و اینک که آزادسازی محقق شده (اما) هرگونه تصرف سرزمینهای دیگر، اشغالگرانه است.»
آنچه جمشیدی بیان کرد، پیش از این بارها از سوی رئیس جمهوری اسلامی ایران خطاب به مقامهای آذربایجانی بیان شده بود، خواه در گفتوگوی تلفنی باشد، خواه در ملاقات دوجانبه. از جمله مهرماه گذشته آیتالله رئیسی در دیدار با الهام علی اف که در حاشیه اجلاس سران کشورهای عضو کنفرانس تعامل و اقدامات اعتمادساز در آسیا (سیکا) در سمرقند انجام شد، با بیان اینکه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان و ارمنستان باید مورد احترام قرار گیرد، تأکید کرد: از نظر جمهوری اسلامی ایران هرگونه تغییر در مرزهای تاریخی و ژئوپلیتیک منطقه و تغییر در وضعیت ترانزیتی ایران و ارمنستان مردود است. رئیس جمهور با یادآوری اینکه جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری بود که از آزادسازی خاک قره باغ استقبال کرد، افزود: ایران آمادگی دارد ظرفیت عظیم خود را برای حل اختلافات آذربایجان و ارمنستان به کار گیرد.
در مقابل این همراهی و سیاست حسن همجواری، سیاست جمهوری آذربایجان همواره مبتنی بر سوگیری و در مواردی، توأم چشمداشت نسبت به تمامیت ارضی ایران بوده است. در تازهترین مورد، علیاف ۲۰ آبان ماه در اظهاراتی تحریکآمیز در اجلاس سران «سازمان کشورهای ترک» خواستار حمایت از حقوق ترکزبانان ساکن کشورهای خارج از این سازمان شد؛ وی با اشاره به اینکه نسل جوان در جهان ترک باید فرصت تحصیل به زبان مادری خود را در مدارس کشورهای محل زندگی خود داشته باشند، گفت: «متأسفانه اکثر ۴۰ میلیون آذربایجانی ساکن خارج از مرزهای جمهوری آذربایجان هستند و از این فرصتها محروم شدهاند.»
هرچند این ادعاها برای کشوری که تازه ۳۰ سالگی خود را پشتسر گذاشته است قدری گزاف به نظر میرسد، اما نه رزمایشهای قدرتمندانه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، بلکه واقعیتهای تاریخی نشان میدهد که اگر قرار است تغییراتی در ژئوپلیتیک منطقه صورت گیرد، این تغییرات کاملاً عکس خطابههای سیاسی سران جمهوری آذربایجان است.