به گزارش مجله خبری نگار/ایران-محمودرضا سجادی(سفیر اسبق ایران در روسیه): چین، روسیه و ایران، طی دهههای اخیر، همواره هدف جنگهای رسانهای و تبلیغاتی با ابعاد وسیع از سوی غرب بودهاند. بویژه چین و روسیه حالا به خوبی حس میکنند که ایران در چه شرایطی قرار دارد و ادعاهای غربیها در مورد مسائل مربوط به حقوق بشر و مواردی از این دست تا چه حد اغراقآمیز و خلاف واقع است.
آنها بیش از هر کشور دیگری میدانند که امریکاییها تمام تلاش خود را کردند تا پس از تحمیل جنگ نظامی و اقتصادی، انقلاب مخملی یا رنگی را نیز در کشور ما راه بیندازند.
شاید بتوان اینطور گفت که آگاهی آنها از اهداف غربیها، نخستین و بالاترین دلیل در حسن رابطهشان با ایران است. با اتخاذ رویکرد جدید دولت ایران این حسن رابطه تعمیق یافته و به رابطه راهبردی تبدیل شده است.
به همین خاطر چین و روسیه به تناسب همین آگاهی و بویژه در مواقع حساس-همچون جلسات شورای امنیت سازمان ملل- موضعگیریهای مناسبی در حمایت از ایران داشته و جبهه وسیعتری از مخالفان یکجانبهگرایی غرب را تشکیل دادند؛ جبههای که نه فقط ایران بلکه سایر کشورهایی که قربانی سیاستهای غربی بودند را هم شامل میشود. در یک سال گذشته این دوستی در اقتصاد به نحو ملموستری خود را نشان میدهد.
از یک سو روسیه و چین دو کشور قدرتمند در حوزههای صنعتی هستند و از سوی دیگر همه تلاش غرب این است که ایران را تحت شدیدترین رژیمهای تحریمی، ایزوله کند و بتواند هدف منزوی کردن یک قدرت مهم منطقهای را به پیش ببرد.
به همین دلیل است که با فهم واقعی شرایط درمییابیم که داشتن شرکای قوی، همراهبرد و مستقل، قطعاً در کارکرد سیاسی، اقتصادی و... ایران چه در سطح نیازهای داخلی و چه در سطح مسائل منطقهای و بینالمللی اهمیت بسزایی دارد. از همین رو غربیها اصلاً خوشحال نیستند که ما توانستهایم دو کشور قدرتمند همچون روسیه و چین را با خود همراه سازیم و طبعاً رسانههای وابسته به جریان غرب نیز بر همین منوال سعی در تخریب روابط راهبردی میان این سه کشور دارند. البته آنچه که بسیار میتواند در اقتصاد ایران مؤثر باشد توان داخلی است.
مسألهای که حتی در روابط راهبردی با این دو کشور به چشم میخورد، همکاریهای راهبردی بویژه در زمینه انتقال فناوری و زیرساختهاست و توان ملی را مضاعف میکند؛ بنابراین ما با تواناییهای خود و همت ملی میتوانیم نقش مؤثرتری را بازی کنیم و از فرصتهای بینالمللی به بهترین شکل استفاده نماییم و بازی برد-برد واقعی را اجرا کنیم.
از این راه است که میتوان غرب را ناامید و از تحریمها و کارهای خلاف رسانهای خسته ساخت. نمونه عینی این راهبرد در مسأله دفاعی ایران به چشم میخورد. همانطور که در بعد دفاعی بواسطه پیشرفت داخلی با استفاده از تمامی شرایط موجود، غرب را از هر گونه تهاجم نظامی به جمهوری اسلامی مأیوس کردیم، در جنگ اقتصادی هم میتوانیم نجات بخش خودمان باشیم.
قطعاً تعامل سازنده و گسترده با جبهه کشورهای مستقل از جمله حسن روابط با روسیه و چین راه را برای ما هموارتر میسازد و ایران را به عنوان یکی از قطبهای دنیا معرفی خواهد کرد.
چرا که دو کشوری که عضو شورای امنیت سازمان ملل هستند و اکنون به دوستان راهبردی ایران تبدیل شدند، در صحنه بینالمللی امروز که در حال رقم زدن یک نظم جدید است، جبهه قدرتمندتری را به ارمغان خواهند آورد.
هیچ کشوری در دنیا نمیتواند به تنهایی همه نیازهای خود را برآورده سازد. حتی امریکا که یک کشور صنعتی و پیشرفته است سالانه کالاهای زیادی از اروپا، چین، ژاپن و کره جنوبی وارد میکند. تعاملات دوطرفه رمز موفقیت اقتصادها است.
امریکا سعی دارد با وجود بازارهای چین و روسیه باز هم ما را تهدید کند. اما راهحلی که وجود دارد این است که ما میتوانیم خود را ضربهناپذیر کنیم و همکاریهایی که میتوانیم با کشورهای دوست داشته باشیم این ضربهپذیری را از ما کم میکند؛ مسألهای که به درستی از سوی دولت جدید ایران فهم و اجرا شده است و دولتمردان یا اندیشکدههای غربی نیز به اثرات آن واقف و معترف هستند.
به بیان سادهتر، بزرگترین حسن تعامل با روسیه و چین و سایر کشورهای تحت تحریم غرب، شکستن راهبرد انزوا و همکاری برای پیشرفت و توسعه بیشتر است.
مسألهای که غربیها نیز با هوشیاری آن را درک میکنند و از هیچ فرصتی برای تخریب این روابط و جلوگیری از شکست هژمونی خود دریغ نمیکنند و برای رسیدن به این هدف خود، هر دستاویزی را ابزار دشمنی قرار میدهند؛ صحنهای که باید به صورت مستمر برای افکار عمومی تبیین و تشریح شود تا مسیر اجرای سیاست خنثیسازی تحریمها به خوبی طی گردد.