به گزارش مجله خبری نگار/ایران: شبکه خانگی بهتازگی سریالی به نام «بیگناه» به کارگردانی مهران احمدی و تهیهکنندگی مصطفی کیایی به نمایش گذاشته است. در این سریال به موازات داستان اصلی که داستان عشق ناکام بهمن و فروغ است، ارتباطات میانفردی دیگر افراد خانواده بزرگی به نام فرشباف هم به تصویرکشیده میشود.
برشی از این سریال روایت زندگی زوجی است به نام پروین و عطا، که دختر و داماد خانواده فرشباف هستند و دو فرزند نوجوان و جوان دارند. عطا، شخصیتی محبوب دارد و پدری همراه و رفیق و آسانگیر و خطاپوش برای فرزندانش معرفی میشود که نقطه مقابل همسر سختگیرش به نظر میرسد. در ابتدای سریال، دختر نوجوان خانواده، به نام سارینا، بیرضایت مادر به میهمانیای میرود که دوستانش به او قرص مخدر و روانگردان میدهند و در حالیکه چندان هوشیار نیست، او را جلوی خانه پدربزرگش رها میکنند.
چند روز بعد، که سارینا دوباره تصمیم به بیرون رفتن از خانه دارد، پروین مانع او میشود؛ اما او در لحظهای از غفلت مادر سوءاستفاده میکند و بیرون میرود. پروین او را تعقیب میکند و متوجه میشود که او با عطا به در خانه همان دوست رفته تا کولهپشتیاش را بگیرد. این همراهی پنهانی پدر با سارینا، سبب میشود پروین از هردو شاکی شود.
در همین اثنا، پسر خانواده در ماجرایی برای دختر مورد علاقهاش دست به فداکاری میزند و دچار ضربوشتم و جراحت میشود و میبینیم که پدر حمایتگرانه در کلانتری به سراغ او میرود؛ اما باز واقعیت را از پروین پنهان میکند و میگوید که دعوا کرده و این بار مادر در مقابل پسر قرار میگیرد.
در قسمتی دیگر، مدرسه سارینا احتمال مصرف قرص روانگردان را با والدینش مطرح میکند. پروین در غیاب سارینا تمام اتاق او را در جستوجوی قرص به هم میریزد؛ ولی موفق نمیشود. در صحنه بعد عطا، در حال سیگار کشیدن است و وقتی همکار خانمش از او میپرسد: «چرا در فکر هستید؟» میگوید: «من خیلی تنها هستم. این قرص را از اتاق سارینا پیدا کردم. نگذاشتم پروین، آن را ببیند.»
خواهرزاده پروین هم در این جریانات به او میگوید که بیجهت سخت میگیرد و رفتارش منطقی نیست؛ اما به نظر میرسد که علاوه بر سختگیریهای پروین، یک جای دیگر کار هم میلنگد.
پریسا عزیزی، روانشناس میگوید: روابط میانفردی سالم اعضای خانواده، نقش بسیار مؤثری در سلامت روان و بقا و انسجام خانواده دارد. اگر مشکلات با مذاکره حل نشود، تک تک افراد احساس تنهایی میکنند. در واقع والدین حتی اگر اختلاف عقیده دارند، این اختلاف را نباید در حضور بچهها آشکار کنند.
وی ادامه میدهد: در این سریال، تقابل سبک فرزندپروری سختگیرانه پروین، مادر خانواده با سبک سهلگیرانه عطا، پدر خانواده، سبب تمایل بچهها به سبک پدر شده و عطا نیز بهاشتباه بهجای همیاری با همسرش در حال همراهی با بچههاست و این موضوع، مادر را آشفته و روابط عاطفی این زوج را دچار خدشه و تنش میکند؛ از اینرو هر دو احساس تنهایی میکنند. روشن است که سبک فرزندپروری پدر و مادر این خانواده، هردو غلط است؛ به همین دلیل هم بچهها از اختلاف والدین سوءاستفاده میکنند و دچار اختلال در تربیت و گرفتار آسیبهای جدی میشوند؛ اما سبک سومی در فرزندپروری به نام سبک فرزندپروری مقتدرانه وجود دارد، که در آن هم مرز ادب و احترام حفظ میشود؛ هم صمیمیت و همفکری و گفتوگو و حلمسأله در بین همه اعضای خانواده وجود دارد.
عزیزی معتقد است، پدر خانواده با همراهی و همفکری با همسرش میتواند پاسخ آرامبخشی به نگرانیهای او بدهد؛ اما با پنهانکاریهای نادرست بیآنکه حقی برای شریک عاطفی خود در همفکری و حل مشکل قائل باشد، احتمالاً برای اینکه همسرش اذیت نشود، میخواهد بهتنهایی بار حل مسائل را به دوش بکشد و بهجای مشورت و همسویی با همسرش، به ائتلاف با بچهها یا هماندیشی با همکار غیرهمجنس خود دست میزند و خانم همکار را سوپاپ اطمینان تصور میکند. همه این اتفاقات میتواند خلأهای عاطفی و حس درک نشدن این زوج را از سوی شریک عاطفی خود و بستر را برای خیانت، فراهم کند.