به گزارش مجله خبری نگار، به سختی میتوان کسی را پیدا کرد که در تمام زندگی خود هرگز دروغ نگفته باشد. ما هر روز با افراد دروغگو سر و کار داریم، اما وقتی آنها بچههای ما هستند نمیدانیم باید چه کار کنیم.
ما در مجله خبری-سبک زندگی نگار دلیل دروغ گویی فرزندان و احساس گناهی که والدین درباره این موضوع دارند را میدانیم.
اغلب کودکان به این دلیل که میدانند حقیقت منجر به مجازات میشود دروغ میگویند. سعی کنید آنها را به گفتن حقیقت تشویق کنید. شما میتوانید این کار را با کاهش شدت تنبیه به گونهای که کودک ترسی از آن نداشته باشد، انجام دهید.
بچه هایتان شما را دوست دارند و نمیخواهند شما ناراحت شوید. اگر واکنش شما نسبت به حقیقتی که میخواهند بگویند کمتر غمگینانه باشد آنها نیز از این که با گفتن حقیقت به شما صدمه بزنند کمتر خواهند ترسید.
گاهی اوقات بچهها آرزویی را با واقعیت اشتباه میگیرند: آنها درباره تمام ماجراهای فوق العادهای که داشته اند برایتان صحبت میکنند و یا به همه اطمینان میدهند که یک خواهر یا برادر دارند. دربرابر چنین دروغهایی رفتار ملایم تری داشته باشید چرا که با بزرگتر شدن بچهها و در گذر زمان این مسائل نیز ناپدید میشوند.
موقعیتهایی وجود دارد که بچهها دروغ میگویند و خودشان نیز آن را باور میکنند. این مسئله به ویژه به کودکانی که ممکن است برخی از شیطنتها را فراموش کنند مربوط میشود.
از این گونه دروغها نترسید. سعی کنید در توضیح واکنش خود نسبت به اقدام کودک صبور باشید.
گاهی اوقات بچهها فکر میکنند دروغ گفتن کار درستی است: از پوشیدن جورابهای بافتنی مادربزرگ خوشحال میشوند، اگرچه در اعماق وجودشان از گرفتن چنین هدیهای محزون هستند.
این انتخاب شماست که تصمیم بگیرید آیا میخواهید فرزند تان طور دیگری رفتار کند یا خیر. بالاخره همه ما همین کار را میکنیم.
ما اغلب از فرزندان خود سؤالی را میپرسیم که تنها انتظار یک پاسخ برای آن داریم. مثلا هنگامی که آشکارا مشخص است که تمایلی به خوردن آن چه در بشقابشان هست ندارند، میپرسیم خوشمزه است؟
در چنین مواقعی، اگر نمیخواهید بچه تان را وادار به دروغگویی کنید، بهتر است فوراً مشکل را حل کنید: «عزیزم الان میخواهی چی بخوری؟»
بچهها از گفتن حقیقت درباره بعضی از کارهای بد میترسند چرا که مطمئن هستند این کارها تنها از افراد شرور افسانهای سر میزند، بنابراین فکر میکنند که اگر حقیقت را بگویند آنها تبدیل به آن فرد شرور میشوند.
به آنها توضیح دهید که افراد خوب نیز ممکن است هر از گاهی اشتباه کنند. چیزی که آنها را از "افراد بد" متمایز میکند، توانایی آنها در پذیرفتن مسئولیت کارهایشان است.
یک بچه همه چیز را از والدین خود تقلید (کپی) میکند. با زندگی در محیطی که با دروغ احاطه شده است، او نیز از گفتن حقیقت دست بر میدارد.
راه حل هم سخت و هم آسان است: تنها بایستی راستگوتر باشید.
اگر با فرزندان خود همانند موجوداتی بی استعداد رفتار کنید، بر سر آنها فریاد بزنید و آنها را سرزنش کنید، در نهایت آنها نیز تمایل خود را نسبت به یادگیری این که چه چیزی خوب یا درست است از دست خواهند داد و این شامل گفتن حقیقت نیز میشود.
سعی کنید با بچه هایتان طوری ارتباط برقرار کنید که انگار همسن شما هستند، به آنها توضیح دهید که چه چیزی اشتباه است و آنها را در همه چیز مقصر نکنید. به این ترتیب، کودکان تمایل به بزرگ شدن پیدا میکنند و به احتمال زیاد اهمیت گفتن حقیقت را نیز درک خواهند کرد.