مجله خبری-سبک زندگی نگار: به موسیقی فیوژن، موسیقی تلفیقی نیز گفته میشود، از همین عبارت توضیحی ساده، میتوانیم متوجه شویم که موسیقی فیوژن به موسیقی اطلاق میشود که از ترکیب و تلفیق دو نوع فرهنگ موسیقایی به وجود میآید. البته گاهی اوقات هم اتفاق میافتد که رگ و ریشهی یک موسیقی فیوژن به چند فرهنگ موسیقی بر میگردد و این اتفاق به این معناست که تنها دو گونهی موسیقی در شکل گیری یک موسیقی تلفیقی نقش ندارند.
البته که فیوژن تا مدت ها، به عنوان گونهای از موسیقی، وجود خارجی نداشت و کسی به خود زحمت تهیه و تولید آن را نمیداد. در واقع تولید این سبک از موسیقی به نحوی برای موسیقی دانان و نوازنده ها، یک نوع چالش و دردسر تلقی میشد، از این رو هر کسی سعی میکرد که به همان سبک مورد علاقهی خود اکتفا کند و از حد و مرزها و چارچوبهای تعریف شده برای هر سبک موسیقی خارج نشود. از این رو، راک ها، راک تولید میکردند، بلوزمن ها، بلوز و جزمن ها، جز!
اما این پروسه تولید انواع موسیقی در چارچوب تعریف شده خودشان، به همین منوال ادامه پیدا نکرد و موسیقی نیز همانند هر هنر دیگری، شکل و شمایل جدید و تازهای به خود گرفت. شمایلی که خبر از نوعی رهایی در تولید موسیقی میداد و آن خبر چیزی نبود جز، موسیقی فیوژن یا همان موسیقی تلفیقی!
به موسیقی فیوژن، موسیقی تلفیقی نیز گفته میشود
نقطهی عطف پیدایش موسیقی تلفیقی را میتوانیم در سال ۱۹۶۰ و انتهای دهه شصت معرفی کنیم. همان طور که گفتیم تا این زمان، هر پرودیوسر موزیک، به تولید سبک مورد علاقه خود در موسیقی مشغول بود و دست هر کسی برای تولید باز بود، چون هنوز، تکرار در موسیقی آن روی خودش را نشان نداده بود.
اما بالاخره زمانش فرا رسید و موسیقی راک به نقطهای از تولید برخورد که دیگر فقط پول و فروش موسیقی برای سازنده مهم نبود و انتظار تولید کنندگان موسیقی از تولید، به حدی فراتر از فروش رفته بود.
مشابه همین اتفاق برای سبک جز نیز رخ داد و همینجا بود که فکر تولید موسیقی خارج از چارچوبهای تعیین شده، به داد دو سبک جاز و راک رسید تا بتوانند فراتر از چیزی که بودند، اعلام وجود کنند. به همین دلیل است که خیلی ها، موسیقی فیوژن یا همان سبک تلفیقی در تولید موسیقی را با ترکیب دو سبک راک و جز میشناسند، چون اولین تلفیق، برای این دو گونه از موسیقی اتفاق افتاد.
اما نکته جالب درباره تولید موسیقی فیوژن این است که اولین شخصی که این ایده به ذهنش رسید چه کسی بود؟
حقیقتا فکر تولید موسیقی تلفیقی یا همان فیوژن برای اولین بار به فکر یکی از سران کمپانی کلمبیا رسید که او این فکر را با مایلز دیویس یکی از برجستهترین و بزرگترین و تاثیرگذارترین موسیقیدانان سبک جاز، در میان گذاشت. به دنبال پذیرش این ایده، از تلفیق المانهایی از موسیقی راک و فانک در موسیقی جز، اولین موسیقی فیوژن، تولید و ساخته شد.
مایلز با این کار خود، در جدیدی از دنیای موسیقی را به روی موسیقیدانان بزرگ و تولیدکنندگان فعال آن زمان باز کرد و سالهای شصت و نه و هفتاد را میتوانیم نقطهی اوج موسیقی فیوژن در تاریخ موسیقی جهان معرفی نماییم.
البته که این کار باعث شد تا موسیقی جز به همان حالت کلاسیک و قدیمی خودش، دیگر تولید نشود و طبیعتا به دنبال تولید موسیقی به سبک تلفیقی، باگها و گافهایی نیز وجود داشت که طولانی شدن و حوصله سربر بودن تراک ها، یکی از این باگها بود. اما به طور کلی، میتوانیم بگوییم که تمامی این کم و کاستی ها، نمیتواند چیزی از بزرگ بودن کار مایلز در تولید موسیقی فیوژن کم کند.
شاید بهتر باشد که فیوژن را در موسیقی با عنوان یک اصطلاح تعریف کنیم
خودتان هم میدانید که یک موسیقی علاوه بر اینکه باید اصولی و استاندارد نواخته و ساخته شود، باید به دل بنشیند!
همین موضوع کار را برای ساخت یک موسیقی فیوژن خوب سخت میکند. در واقع موسیقی تلفیقی یا میتواند یک دنیای کاملا محدود به تعریف اولیهی خود داشته باشد که همان ترکیب موسیقی جز و راک است و یا میتواند تعریفی فراتر از هر سبک موسیقایی داشته باشد که این مورد هم چالشهای خاص خودش را داراست. به زبان خیلی ساده؛ شما نمیتوانید هر سبک از موسیقی را با یکدیگر ترکیب کنید و ادعا کنید که موسیقی شما یک سبک نو است که در دسته بندی موسیقی فیوژن قرار میگیرد.
اصلا شاید بهتر باشد که فیوژن را در موسیقی با عنوان یک اصطلاح تعریف کنیم، اصطلاحی که در مواجه با ترکیب سبکهای مختلف با یکدیگر، انعطاف خاصی از خود را نشان میدهد. بله! درست است؛ فیوژن یک اصطلاح است نه یک تعریف! اما این اصطلاح هم نمیتواند تمامی ترکیبهای موسیقی دنیا را در بر بگیرد.
عموما برای ترکیب چند سبک از موسیقی باید به دنبال سبکهایی باشید که تفاوت هایشان بیشتر از شباهت هایشان باشد. در این شرایط شما میتوانید عناصر این سبکها را با هم تلفیق کنید و به یک نوا، صدا و یک موسیقی نو، جدید و خاص دست پیدا کنید.
برای درک بهتر موسیقی فیوژن، بهتر است که به آثار عباس مهرپویا، یکی از برجستهترین موسیقیدانان ایرانی که در نواختن سیتار مهارت دارد، گوش فرا دهید. مهرپویا با ترکیب نوای سیتار با سایر سازها توانست، نواهای جدیدی را از موسیقی تلفیقی در ایران به وجود آورد که شنیدن آن ها، خالی از لطف نیست.