چگونه میشود که در دهههای ۳۰ تا ۵۰، اقتصاد ایران رشد عالی و بینظیر دورقمی، و همزمان تورم بسیار ناچیز را تجربه کند، اما کشور به مرزهای توسعۀ اقتصادی دست پیدا نکند،
به گزارش مجله خبری نگار، در پیآمدِ سرکوب ۱۳۳۲، و تثبیت جایپایِ متحد آمریکا در ایران، شاخصهای رشد اقتصادی ایران بهطرز حیرتآوری بهبود یافت. قرارداد «امینی ــ پیج» یا «کنسرسیوم» نفت ایران را تا ۲۵ سال در انحصار چند کمپانی فراملیتی قرار داد. با امضای این قرارداد در انتهای سال ۱۳۳۳، طی ۵ سال بعد از آن، تولید نفت از ۱۶ به ۵۲ میلیون تن در سال بالغ شد.
در این پنج سال، درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت از ۱۴۰ میلیون به ۳۶۰ میلیون دلار رسید. آمریکاییها عنان برنامهریزی اقتصادی کشور را در دست گرفته بودند. شاه «انقلاب سفید» را اعلام عمومی کرد و با نگاه به اصل ۴ ترومن، اصلاحات ارضی را اجرایی نمود. ظرفیتهای خالی اقتصاد ایران، خصوصاً در بخش نفت و صنایع بزرگ موجب شد شرایط برای یک جهش خیرهکنندۀ آمارهای اقتصادی (و البته نه بنمایههای اقتصادی) آماده شود، روندی که آغاز شد و برای زمانی بیش از یک دهه ادامه یافت. آمارها نشان میدهد رشد سرسامآورِ این زمان، هرگز بعد از انقلاب اسلامی تداوم نیافت، گرچه از نوسانات آن کاسته شده است، به این ترتیب:
تولید ناخالص داخلی ایران (تقریباً یعنی حجم اقتصاد) از حدود ۴ میلیارد دلار در ۱۹۶۰ (۱۳۳۹) به ۱۱ میلیارد دلار در ۱۹۷۰ (۱۳۴۹ ش) و نهایتاً به ۹۰ میلیارد دلار در آستانۀ انقلاب میرسد (این رقم، در اوج یعنی در سال ۲۰۱۲، به ۶۰۰ میلیارد دلار رسید و اکنون حدود ۴۰۰ میلیارد دلار است). رشد اقتصادی ایران (تقریباً یعنی بزرگ شدن اقتصاد در یک سال) طی سالهای ۱۹۶۰ (۱۳۴۰) تا ۱۹۷۳ (۱۳۵۳) عموماً بالای ۱۰ درصد بود و حتی در سالهای ۱۹۶۵، ۱۹۶۹ و ۱۹۷۶ رقم باورنکردنیِ حدود ۱۷ درصد را تجربه کرد. این حد از رشد حتی در تجربۀ سالهای اخیر چین هم دیده نمیشود!
میزان حیرتآور رشد ناخالص داخلی ــ اقتصاد ایران طی کمتر از دو دهه حدود ۲۳ برابر شد (منبع: بانک جهانی)
نرخ رشد ناخالص داخلی سالانۀ بالای ۱۰ درصد طی بیش از یک دهه (منبع: بانکجهانی)
علاوه بر این، بخت هم با شاه یار بود. قیمت هر بشکه نفتخام که در جولای ۱۹۷۳ (تیرماه ۱۳۵۲) کمتر از ۲۱ دلار بود، در ژانویه (دیماه ۵۲) به ۵۶ دلار رسید. روند فزایندۀ قیمت نفت ادامه داشت تا در آوریل ۱۹۸۰ (فروردین ۱۳۵۹) رکورد بیسابقۀ ۱۲۶ دلار به ثبت رسید. پس از آن بهتدریج قیمت نفت تا سالهای متمادی به کانال ۳۰ تا ۵۰ دلار بازگشت.
جهش قیمت نفت در عصر پهلوی، منبع: اوپک
این در حالی بود که میزان تولید نفت ایران طی آن سالها، معمولاً بیش از ۶ میلیون بشکه در روز بود، که از این رقم بخش قابل توجهی صادر میشد.
تولید نفت در عصر پهلوی حدود ۶ میلیون بشکه در روز بود منبع: تریدینگ اکونومیکس
از فروش این ثروت خداداد شرایط ایدهآلی مهیا شده بود، چه شرایطی از این بهتر، که خود غربیها، با فناوریِ خودشان، نفت را ببرند و مابهازای آن را به اقتصاد ایران پرداخت کنند؟! (محمدرضا البته نقدینگی ناشی از فروش بیمحابای نفت را با خرید سلاح و اقلام فانتزی و لوکس دیگر، با معاضدت افرادی مانند طوفانیان، رأساً از کشور خارج کرد و به آمریکاییها بازگرداند!)
در آنسوی ماجرا، نگاههای متعارف اقتصادی میگوید که بهطور معمول انتظار میرود چنین روند رشدی بهشدت تورمزا باشد، لکن آمارها نشان میدهد طی یک دهۀ پیش از ۱۹۷۳ (۱۳۵۲) با وجود رشد نجومی اقتصاد ایران، از تورم خبری نیست! نرخ تورم در این دوره در حاشیۀ صفر حرکت میکند؛ بنابراین تا اینجا شرایط عالی است! فروش عالی، رشد غیرطبیعی و یونیک در کل جهان، افزایش سطح رفاه، و بهصورت جالبی بدون تورم! از این سالها به سالهای طلایی شکوفایی اقتصادی ایران تعبیر میکنند. اما این همۀ ماجرا نیست.
آن روی سکه
توانگری مالیِ این سالها، علاوه بر اینکه به توسعۀ سیاسی و اجتماعی و ارتقای مدنیّت جامعۀ ما هیچ کمکی نکرد، و موجب استحکام و رشد تولید درونزا و ملی هم نشد، اتفاقاً مؤلفههای ناظر بهسمت «مصرف» را تقویت کرد. آمارها نشان میدهد در این سالها در یک روند فزاینده، واردات بر صادرات پیشی گرفت و تراز تجاری طی ۱۳ سال، سقوط چند هزار برابری را تجربه کرد و در آستانۀ انقلاب به رقم بیسابقۀ ۶۰ میلیارد تومان (حدوداً ۹ میلیارد دلار) رسید. این سطح از واردات نشان میداد «تولید ایران» را یارای هضم و مدیریت و همسازی با «نقدینگی بادآوردۀ از خارج از چرخۀ متعارف اقتصاد» نیست. اقتصاد ایران با تکیه بر این نقدینگیِ بادآورده عمیقاً به واردات وابسته شده بود.
تراز تجاری پیش از انقلاب (منبع: بانک مرکزی)
طی دو سالِ منتهی به انقلاب اسلامی، این شرایط بینظیر و طلایی بهیکباره به ضد خودش بدل شد! بیماری اقتصادیِ کشور ما در این سالها از دوره کمون خارج شده بود و غده چرکین نهفته در این سالها سر باز کرده بود، آهنگ رشد اقتصاد ایران (عمدتاً بهدلیل بیماری هلندی) طی تنها دو سال، سقوطی ۳۲ درصدی را تجربه کرد. در همین زمان (و به همان دلیل) نرخ تورم بهشدت افزایش یافت و در سال ۱۹۷۷ (یعنی یک تا دو سال پیش از انقلاب اسلامی) به ۲۷ درصد رسید.
تورم ناچیز تا قبل از ۱۹۷۳
(حاشیه: باید توجه داشت که آن پیام معروف منتسب به هویدا دربارۀ ثبات قیمت تخممرغ یا خودکار جیبش در خلال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۶ فقط در برخی اقلام خاص مصداق داشته است وگرنه بهطور کلی کاملاً نادرست ا ۲ ست. شاخص قیمت اجناس CPI طی زمان مسئولیت او حدود ۲.۷ برابر شده بود، یعنی تورم ۲۷۰ درصد!).
نکتۀ قابل توجهتر اینکه حتی طی همان سالهای «طلایی» نیز، نابرابری اجتماعی بهشدت رشد کرد. یکدهم برخوردار بهشدت مرفهتر شد و ضریب جینی به رقم عجیب «افزون بر ۵۰ صدم» رسید.
شرایط بسیار وخیم توزیع درآمد
شرایط بسیار وخیم ضریب جینی (منبع: بانک مرکزی)
با نگاه به نقشۀ زیر پی خواهید برد تعداد کشورهای با این حد از نابرابری اقتصادی، در کل جهان انگشتشمار است. شواهد مردم از شرایط روستاها و مناطق کمبرخوردار که از نعمت زیرساختهای اولیه هم بیبهره بودند، نیز مؤید این آمارهاست. در آستانۀ انقلاب اسلامی بیش از ۹۵ درصد از روستاهای کشور در این جرگه جای میگرفتند.
نقشۀ فعلی ضریب جینی جهان؛ تعداد کشورهای با شرایط زمان پهلوی، انگشتشمار است (منبع: سیا)
بهطور خلاصه در مورد «دوران طلایی اقتصاد در عصر پهلوی دوم» این تحلیل منصفانه بهنظر میرسد:
از زمان قدرت گرفتن پهلوی دوم در ۱۳۳۲ تا آستانۀ انقلاب، با واگذاری ۵۰ درصد از عواید نفت به «کنسرسیوم»، حداقل نیمی از عواید نفت ایران در ید اختیار غربیها قرار گرفت. بخش قابل توجهی از نیم دیگر نیز صرف پر کردن جیب معدود افرادی شد که از این نمد کلاهی داشتند.
رشد فروش نفت و نیز توسعۀ تسلیحات، اقلام آماده و صنایع بزرگِ غیردرونزا و وارداتی (صنایع مونتاژ که از فناوری و توانایی داخلی بهرهای نداشت)، طی یک دهه پنلها و تابلوها را به نمایش فربه شدن اقتصاد ایران سوق داد، اما اتفاقاً همین عدمتوازن و برونگرایی افراطی و رشد مجازی و غیرواقعی و ناهمگون و غیرعادلانه، پاشنه آشیلی شد برای سقوط اقتصاد نفتبنیان عصر پهلوی دوم، عنصری که کنار عدم توسعۀ سیاسی و دیکتاتوری نظام حاکم، به طوفان سهمگین خشم مردم بدل شد و طومارِ حکومت «از حیث اقتصادی قدرتمند» ِ (!) پهلوی را در هم پیچید.
منبع: تسنیم