به گزارش مجله خبری نگار، یک مطالعه اخیر که در مجله Nutrients منتشر شده است، ارتباط بین سه رژیم غذایی کتوژنیک (KD) و علائم میگرن را بررسی کرد. نتایج اولیه نشان داد که هر سه رژیم غذایی با کاهش دفعات و شدت میگرن مرتبط هستند*. مبتلایان به میگرن همچنین گزارش دادند که نسبت به قبل از تغییر به این رژیم غذایی، احساس خستگی کمتری دارند.
مبتلایان به میگرن مزمن و مکرر میدانند که میگرن میتواند ناتوانکننده باشد. این بیماری بر سیستم عصبی مرکزی تأثیر میگذارد و میتواند شامل علائم متعدد اتونومیک، عصبی و گوارشی باشد. سردردهای میگرنی با مشکلات متعددی از جمله حالت تهوع، استفراغ، تاری دید، احتقان، اسهال و گرفتگی عضلات شکم همراه است. مبتلایان به میگرن اغلب به دلیل این بیماری دچار خستگی، افسردگی و اختلال در تمرکز میشوند. تأثیر میگرن فراتر از خود دورهها است و بر بهرهوری کاری، فعالیتهای اجتماعی و کیفیت زندگی تأثیر میگذارد.
اصلاحات غذایی به عنوان یک درمان احتمالی برای میگرن مورد مطالعه قرار گرفتهاند. اصلاح رژیم غذایی (KD)، که در ابتدا برای صرع دوران کودکی توسعه داده شد، شامل کاهش مصرف کربوهیدرات و محدود کردن مصرف پروتئین است. نیازهای کالری با مصرف لیپیدها حفظ میشود. هدف این پروتکلها تحریک تولید کتون در بدن و افزایش نسبت ATP/ADP (آدنوزین تری فسفات/آدنوزین دی فسفات) در مغز است. مطالعات قبلی نشان دادهاند که پروتکلهای KD میتوانند به طور مؤثر میگرن را درمان کنند، اما توانایی آنها در کاهش خستگی مورد مطالعه قرار نگرفته است.
محققان توضیح دادند: «این مطالعه با هدف تعیین کمیت خستگی در میگرنهای مزمن و اپیزودیک با فرکانس بالا، قبل و بعد از رژیم درمانی انجام شد.»
گروهی از محققان ایتالیایی درمان KD را به عنوان یک اقدام پیشگیرانه برای میگرن پیشنهاد کردند. آنها ۷۶ شرکت کننده را که از نظر بالینی مبتلا به میگرن مزمن یا اپیزودیک با فرکانس بالا تشخیص داده شده بودند، استخدام کردند. این بیماران علاقهمند به بررسی درمانهای جایگزین میگرن در مقایسه با درمانهای سنتی بودند. از ژانویه ۲۰۲۰ تا دسامبر ۲۰۲۲، آنها تحت پروتکلهای درمانی KD در یک کلینیک سرپایی تغذیه در اودین، ایتالیا قرار گرفتند.
همه شرکتکنندگان بالای ۱۸ سال سن داشتند و شاخص توده بدنی (BMI) آنها کمتر از ۱۸ کیلوگرم بر متر مربع بود. آنها باردار یا شیرده نبودند، هیچ معلولیت ذهنی نداشتند و قبلاً تحت عمل جراحی قرار نگرفته بودند. شرکتکنندگان هیچ بیماری جسمی یا روانی به جز اختلال اضطراب یا اختلال افسردگی اساسی نداشتند. همه شرکتکنندگان قبل از شروع درمان KD، سردردهای خود را به مدت سه ماه یادداشت میکردند. این یادداشتها به عنوان منبع دادههای گذشتهنگر مورد استفاده قرار گرفتند.
در ابتدای مطالعه، محققان نمرات را بر اساس پرسشنامههای خودگزارشدهی در مقیاس شدت خستگی (FSS)، مقیاس ارزیابی ناتوانی میگرن (MIDAS) و آزمون تأثیر سردرد (HIT-۶) برای همه شرکتکنندگان محاسبه کردند. نمره بیش از ۴ در FSS نشان میداد که شرکتکننده از نظر پاتولوژیک دچار خستگی است.
یک متخصص تغذیه دادههای تنسنجی را جمعآوری و توده چربی (FM)، توده چربی آزاد (FFM) و BMI را محاسبه کرد. این اندازهگیریها پس از سه ماه رژیم غذایی KD دوباره ارزیابی شدند و پایبندی به آن نیز توسط متخصص تغذیه ارزیابی شد.
رژیم غذایی تجویز شده برای هر شرکتکننده بر اساس BMI آنها بود. به افرادی که BMI آنها بین ۱۸.۵ تا ۲۴.۹ کیلوگرم بر متر مربع بود، توصیه شد که از یک رژیم کتوژنیک ۲:۱ (KD) با مصرف ۱۶۰۰ تا ۲۳۰۰ کیلوکالری در روز پیروی کنند. به افرادی که BMI آنها بین ۲۵ تا ۲۹.۹ کیلوگرم بر متر مربع بود و در گروه اضافه وزن قرار میگرفتند، یک رژیم غذایی با شاخص گلیسمی پایین (LGID) با مصرف ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ کیلوکالری در روز تجویز شد. به شرکتکنندگانی که BMI آنها بیشتر از ۳۰ کیلوگرم بر متر مربع بود، توصیه شد که از یک رژیم کتوژنیک بسیار کمکالری (VLCKD) با مصرف ۶۰۰ تا ۸۰۰ کیلوکالری در روز پیروی کنند تا کاهش وزن را تسریع کنند.
هدف اصلی این مطالعه مقایسه سطح خستگی قبل و بعد از سه ماه رژیم KD بود. محققان همچنین تأثیر رژیم غذایی بر فراوانی و شدت میگرن و همچنین ناتوانی مرتبط با میگرن و کیفیت زندگی را بررسی کردند. در نهایت، آنها همبستگی بین کاهش خستگی و کاهش فراوانی، شدت، BMI و سایر عوامل میگرن را محاسبه کردند.
شرکتکنندگان به طور متوسط ۴۶ سال سن داشتند و اکثریت آنها (بیش از ۸۰٪) زن بودند. حدود ۶۰٪ از میگرن مزمن رنج میبردند، در حالی که بقیه از میگرن اپیزودیک با فرکانس بالا رنج میبردند. به طور متوسط، آنها کمی بیش از ۲۲ سال از این بیماری رنج میبردند. بیست و یک شرکتکننده درمان KD با نسبت ۲:۱، ۴۱ نفر درمان LGID و ۱۴ نفر درمان VLCKD دریافت کردند.
در شروع درمان، ۶۶٪ از شرکتکنندگان خستگی پاتولوژیک را گزارش کردند، که با نمره FSS >۴ نشان داده شد. با این حال، پس از سه ماه درمان، میانگین نمرات خستگی به طور قابل توجهی کاهش یافت. نمره کلی خستگی از ۴.۹ به ۳.۹ کاهش یافت و هر سه رژیم غذایی تأثیر مثبتی بر خستگی نشان دادند.
این رژیمهای غذایی همچنین تعداد روزهای میگرن در ماه را از ۱۸ به ۸ روز و شدت حمله را از ۸.۱ به ۵.۳ کاهش دادند. نمرات MIDAS نیز از ۷۶ به ۳۷ و نمره HIT-۶ از ۶۵ به ۵۴ کاهش یافت. توده چربی و BMI کاهش یافت، در حالی که توده چربی آزاد حفظ شد. محققان دریافتند که کاهش خستگی با کاهش نمرات MIDAS و HIT-۶ ارتباط مثبت دارد.
درمانهای جدید اغلب میتوانند عوارض جانبی جدی داشته باشند، اما در این مورد، عوارض جانبی نسبتاً خفیف بودند. برخی از بیماران اسهال، یبوست خفیف، درد شکم و حالت تهوع را گزارش کردند. برای بررسی سایر عوارض جانبی، محققان پس از سه ماه درمان آزمایش خون انجام دادند و هیچ نشانهای از کلسترول بالا یا افزایش سطح اسید اوریک پیدا نکردند.
در این مطالعهی آزمایشی، محققان شواهد امیدوارکنندهای یافتند که نشان میدهد درمان KD میتواند به طور مؤثر از فراوانی و شدت میگرن جلوگیری کند، همچنین خستگی را کاهش داده و کیفیت زندگی را بهبود بخشد. با این حال، این تیم خاطرنشان کرد که برای تأیید این نتایج، مطالعات بیشتری با حجم نمونهی بزرگتر مورد نیاز است. آنها همچنین اذعان کردند که این مطالعه دوسوکور نبوده است. بنابراین، آنها نتوانستند این احتمال را که نتایج آنها به دلیل اثر دارونما بوده است، رد کنند. با وجود این محدودیتها، نتایج دلگرمکنندهی این مطالعهی آزمایشی به عنوان پایهای برای تحقیقات آینده در مورد درمانهای مؤثر برای حملات مزمن و مکرر میگرن عمل خواهد کرد.
*این اطلاعات صرفاً جهت اطلاعرسانی ارائه شده و به عنوان توصیهای برای درمان بیماریها نمیباشد.