به گزارش مجله خبری نگار/فرتاک نیوز،ترس از حشرات یا «اِنتومووبیا» و ترس از عنکبوت یا «آرکانوفوبیا» هر دو از فوبیاهای رایج در میان انسانها هستند، اما شایعتر از آن ترس کلی از حشرات است؛ در همین زمینه برخی از دانشمندان بررسی کردهاند چرا بسیاری از ما با دیدن این موجودات کوچک، واکنش ترس یا بیزاری را از خود نشان میدهیم.
ترسهای منطقی
یکی از دلایل ترسناک بودن حشرات این است که بسیاری از حشرات مانند ککهایی که موجب مرگ سیاه در قرن ۱۴ شدند یا پشههای ناقل مالاریا که در طول تاریخ میلیونها نفر را وحشت زده میکردند، واقعا میتوانند آسیب رسان باشند.
مگس تسه تسه میتواند حامل انگلهایی باشد که باعث تریپانوزومیاز آفریقایی (بیماری خواب) میشود. در صورتی که تریپانوزومیاز آفریقایی درمان نشود، میتواند موجب مرگ شود؛ عنکبوتهای بیوه سیاه از زهرآگینترین عنکبوتهای جهان هستند؛ فقط یک نیش آنها میتواند موجب شود قربانی روانه بیمارستان شود؛ حشرات انگلی مانند کنهها ناقل بیماری هستند، در حالی که حشراتی مانند زنبورها دارای نیش قدرتمندی هستند که میتواند در حدود ۵ تا ۸ درصد از افراد واکنشهای آلرژیک ایجاد کند.
پرهیز از غذاهایی که به وسیله سوسکها یا کرم حشره آلوده شده است، نوعی روش زنده ماندن است که ممکن است به نفع اجداد محتاط ما بوده باشد.
بنا به باور پژوهشگران، انسانها ترس از عنکبوت ها، حشرات و مارها را تکامل دادهاند تا از برخوردهای بالقوه خطرناک با این موجودات جلوگیری کنند؛ بنابراین، ترس ما از عنکبوتها و حشرات ممکن است نوعی واکنش تکاملی باشد.
شرکت کنندگان مطالعهای که در مجله Journal of Experimental Psychology منتشر شد، تصاویری را نگاه کردند که حاوی تهدیدهای بالقوهای مانند مارها و عنکبوتها و همچنین تصاویری از گیاهان بود؛ در طول بررسی، شرکت کنندگان توانستند مارها و عنکبوتها را سریعتر از گلها پیدا کنند؛ این امر نشان میدهد از نظر تکاملی به گونهای توسعه پیدا کردهایم که نسبت به هرگونه تهدید بالقوه هرچند کوچک، محتاط باشیم.
ژن ترس از حشرات وجود دارد؟
دکتر «جفری لاکوود»، نویسنده کتاب ذهن آلوده در پاسخ به این سوالها که چرا انسانها از حشرات میترسند و این موضوع که آیا اضطراب در مورد حشرات با تکامل انسان ارتباط دارد، میگوید: ژنی وجود ندارد که تعیین کننده ترس ما از حشرات باشد.
بیزاری از حشرات
بیزاری ما از عنکبوتها و حشرات ممکن است بیشتر صفتی اکتسابی باشد، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد ما انسانها میتوانیم ترس را از دیگران یاد بگیریم؛ برای مثال، گاهی فرد ممکن است از والدینش یاد بگیرد در اطراف کندو احتیاط کند.
مردم از موجوداتی مانند عنکبوتها و حشرات نمیترسند، زیرا تهدید آنها مشابه تهدید ناشی از خرس و شیر است؛ ما فکر نمیکنیم این جانوران بتوانند مانند سایر حیوانات بزرگتر و تهاجمی بر ما غلبه کنند و ما را بکشند؛ در عوض، ترس ما از آنها ارتباط نزدیکی با احساس انزجار دارد؛ برخی از دانشمندان معتقدند ترس ما از حشرات بیشتر نوعی واکنش بیزاری است؛ انسانها این پاسخ را برای دوری از انواع خطرات مانند سموم، غذای فاسد و محیطهای ناامن تکامل دادهاند.
حشراتی مانند مگسها و سوسکها اغلب از غذاهای فاسد، جانوران مرده و مدفوع تغذیه میکنند، بنابراین، وقتی آنها را در خانه یا بشقاب غذای خود میبینیم، این واکنش انزجار در مغز ما فعال میشود؛ از سوی دیگر، حشراتی مانند شپش، کک و ساس میتوانند به خانههای ما هجوم آورند و دردسر زیادی ایجاد کنند؛ موریانهها که چوبهای خانه را میخورند، مثال دیگری هستند که میتوانند خسارتهای زیادی به بار آورند.
پژوهشگرانی که ارتباط تنفر و ترس را بررسی میکنند، از اصطلاح «واکنش پس کشیدن» برای توصیف تمایل انسان به دور ماندن از چیزی ناآشنا یا نفرت انگیز استفاده میکنند؛ درست همان طور که از مدفوع و غذای فاسد به دلیل توانایی آنها برای بیمار کردن خود منزجر میشویم، از حشرات نیز دوری میکنیم؛ به عنوان مثال، سوسکها یکی از ترسناکترین بندپایان هستند و به دلیل خوبی هم از آنها منزجر هستیم؛ آنها به دلیل علاقه به غذای فاسد و دلایل دیگر میتوانند بیماری را گسترش دهند.
حشرات آن قدرها که فکر میکنیم بد نیستند
حشرات برای اکوسیستمها کارهای زیادی انجام میدهند؛ آنها ضایعات را تجزیه و زنجیره غذایی را تأمین میکنند؛ حشرات شکارچی مانند عنکبوت، کفشدوزک و سنجاقک، حشرات مزاحمی مانند مگس، پشه و شتهها را دور نگه میدارند؛ کرمهای خاکی با افزودن مواد مغذی به خاک به رشد غذا کمک میکنند؛ زنبورها، که به خوبی شناخته نشدهاند، مسوول گرده افشانی محصولات زراعی و درختانی هستند که غذا و اکسیژن را تأمین میکنند، بنابراین، بسیاری از حشرات برای اکوسیستم مهم هستند و باید قدر آنها را بدانیم.