به گزارش مجله خبری نگار، دانشمندان آمریکایی دریافتهاند که مصرف غذاهای فوق فرآوریشده (UPF) با افزایش خطر سکته مغزی و اختلال شناختی مرتبط است و این ارتباط حتی با رعایت یک رژیم غذایی سالم نیز پابرجاست. این مطالعه در مجله Neurology منتشر شده است.
مکملها بخش عمدهای از کالری را در بسیاری از کشورها تشکیل میدهند. اینها غذاهایی هستند که با افزودنیهای مصنوعی، تثبیتکنندهها، طعمدهندهها و سایر موادی که معمولاً در آشپزی خانگی استفاده نمیشوند، تهیه میشوند. نمونههایی از آنها شامل نوشابه، فست فود، غذاهای آماده، سوسیس و تنقلات است. آنها راحت و خوشمزه هستند، اما میتوانند هزینههای پنهانی برای سلامتی داشته باشند.
در حالی که این غذاها قبلاً با چاقی، فشار خون بالا و بیماری قلبی مرتبط بودهاند، نقش این غذاها در سلامت مغز کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. در مطالعه جدید، محققان میخواستند مشخص کنند که آیا خود این غذاها، صرف نظر از فواید کلی رژیم غذایی برای سلامتی، مضر هستند یا خیر.
این مطالعه بخشی از پروژه بلندمدت REGARDS بود که به بررسی علل نابرابریهای جغرافیایی و نژادی در میزان سکته مغزی در ایالات متحده میپردازد. شرکتکنندگان شامل بزرگسالان بالای ۴۵ سال بودند که رژیم غذایی آنها با استفاده از پرسشنامههای استاندارد تجزیه و تحلیل شد. غذاها با استفاده از سیستم NOVA، از حداقل فرآوری شده تا فوق فرآوری شده طبقهبندی شدند.
برای ارزیابی اثرات استفاده از SUP، محققان دو پیامد را زیر نظر گرفتند: ایجاد سکته مغزی و اختلال شناختی. در نمونه، ۱۴۱۷۵ نفر تحت آزمایش شناختی قرار گرفتند، در حالی که در گروه سکته مغزی، ۲۰۲۴۳ شرکتکننده سابقه سکته مغزی نداشتند.
حتی پس از در نظر گرفتن عوامل متعدد، از سطح فعالیت بدنی و درآمد گرفته تا وجود بیماریهای مزمن و عادات غذایی، ارتباط بین مصرف SMP از طریق رژیم غذایی و سلامت ضعیفتر مغز همچنان پابرجا بود.
هر ۱۰ درصد افزایش وزن غذاهای فرآوری نشده در رژیم غذایی، خطر اختلال شناختی را ۱۶ درصد و خطر سکته مغزی را ۸ درصد افزایش میدهد. برعکس، افزایش نسبت غذاهای فرآوری نشده، این خطر را ۱۲ درصد کاهش میدهد.
دکتر تیلور کیمبرلی، از بیمارستان عمومی ماساچوست، که یکی از نویسندگان این مطالعه است، تأکید کرد: «حتی کاهش اندک در مصرف غذاهای فرآوریشده میتواند تفاوت ایجاد کند. جایگزینی فقط یک یا دو وعده غذایی در هفته با جایگزینهای کمتر فرآوریشده میتواند خطر سکته مغزی و زوال شناختی را در آینده کاهش دهد.»