به گزارش مجله خبری نگار، پاپ پیوس دوازدهم، با نام اصلی هوانی ماریا جوزپه رامپولا، در تاریخ ۲۷ مارس ۱۸۷۶ در شهر روم ایتالیا به دنیا آمد. او از خانوادهای مذهبی و اصیل بود و به سرعت در مسیر کلیسای کاتولیک قرار گرفت. پیوس دوازدهم که در دوران جوانی به کلیسای کاتولیک پیوست، بهزودی یکی از برجستهترین مقامات مذهبی در واتیکان شد و در نهایت در سال ۱۹۳۹، پس از مرگ پاپ پیوس یازدهم، به مقام پاپی رسید.
با آغاز جنگ جهانی دوم در سپتامبر ۱۹۳۹، پیوس دوازدهم، که در آن زمان رهبری کلیسای کاتولیک را بر عهده داشت، با شرایط بیسابقهای روبهرو شد. جنگ جهانی دوم، با تمام فاجعهها و جنایاتش، یک بحران عمیق برای کلیسا و کلیسای کاتولیک بهویژه در کشورهای تحت سلطهی نازیها و فاشیستها ایجاد کرده بود.
پیوس دوازدهم، در موقعیتی پیچیده قرار داشت. از یک سو، باید به عنوان رهبر مذهبی و معنوی، مسئولیتهایی سنگین را در برابر میلیونها کاتولیک در سراسر جهان بر عهده میداشت. از سوی دیگر، باید سیاستهای خود را در برابر دو دیکتاتور قدرتمند آن دوران، آدولف هیتلر و بنی تو موسولینی، تطبیق میداد. هر تصمیمی که میگرفت، نه تنها تأثیرات جهانی داشت، بلکه سرنوشت بسیاری از کاتولیکها و یهودیان را در سرزمینهای اشغالی بهویژه در آلمان و ایتالیا رقم میزد.
پاپ پیوس دوازدهم، در میان فشارهای سیاسی، اجتماعی و نظامی، در برابر هیتلر و موسولینی قرار گرفت. هیتلر، دیکتاتور نازی آلمان، جنگی جهانی را آغاز کرده بود که میلیونها انسان بیگناه را به کام مرگ فرستاد. در این دوران، نازیها دست به جنایاتی هولناک زدند؛ از جمله کشتار یهودیان، غارت کشورهای اشغالی و سرکوب شدید اقلیتها.
در این شرایط، پیوس دوازدهم با چالشی بزرگ مواجه شد: آیا باید علناً از جنایات نازیها و فاشیستها انتقاد کند؟ یا باید به رویکردی بیطرفانه ادامه دهد تا از تهدیدات علیه کلیسای کاتولیک و مسیحیان در سرزمینهای اشغالی جلوگیری کند؟ او تصمیم گرفت که راهی میانبر را در پیش گیرد، در حالی که بسیاری از تاریخنگاران و منتقدان بعد از جنگ او را به دلیل سکوت در برابر جنایات نازیها و فاشیستها مورد انتقاد قرار دادند.
در خلال جنگ، واتیکان بهطور علنی از سیاست بیطرفی خود دفاع میکرد و پیوس دوازدهم بارها تأکید میکرد که هرگونه دخالت سیاسی ممکن است به تلافی نازیها علیه کاتولیکها و اقلیتهای دیگر منجر شود. در حالی که فشارها از سوی نیروهای متفقین و کشورهای اشغالشده افزایش مییافت، پاپ میکوشید با حفظ بیطرفی، کلیسا را از خطرات جنگ حفظ کند.
رابطهی پاپ پیوس دوازدهم با موسولینی و هیتلر یکی از پیچیدهترین و دردناکترین ابعاد دوران پاپی او بود. موسولینی، رهبر فاشیست ایتالیا، در ابتدا با پیوس دوازدهم همکاریهایی داشت، اما به مرور زمان و با پیشرفت جنگ، فشارها بر پاپ افزایش یافت. موسولینی که به شدت ضد کاتولیک بود، در نهایت تصمیم گرفت که قدرت بیشتری را از واتیکان بگیرد و حتی به مصادرهی برخی از اموال کلیسا دست زد. در این دوران، واتیکان بهطور پیوسته با مشکلات مالی و سیاسی روبهرو بود.
هیتلر، در سوی دیگر، تمام تلاش خود را برای گسترش نفوذ نازیها در اروپا انجام داد. پیوس دوازدهم که خود را در میان یک جنگ جهانی و مبارزه با دیکتاتورها میدید، هیچگاه بهطور کامل از هیتلر فاصله نگرفت و سیاست سکوت را در پیش گرفت. هرچند که در نهایت آشکار شد که این سکوت، در برخی مواقع به بهای سکوت در برابر کشتارها و جنایات هیتلر تمام شد.
در حالی که پاپ پیوس دوازدهم در برابر نازیها و فاشیستها قرار داشت، او با یک چالش اخلاقی بزرگ مواجه بود. بسیاری از کشیشان و مقامات کلیسا خواستار واکنش قاطع و فوری علیه نازیها و فاشیستها بودند، اما پیوس دوازدهم معتقد بود که هرگونه اعتراض علنی میتواند به کشتهشدن بسیاری از کاتولیکها و یهودیان منجر شود. به همین دلیل، او سعی کرد بیشتر در پشت پرده و در جلسات خصوصی با مقامات نازی و فاشیستی گفتوگو کند و از آنها بخواهد که به حقوق مسیحیان و یهودیان در سرزمینهای اشغالی احترام بگذارند.
در این دوران، پیوس دوازدهم بارها با مقامات نازی و فاشیستها در تماس بود و حتی نامههایی به هیتلر و موسولینی ارسال کرد تا از آنها بخواهد که از سرکوب کاتولیکها و یهودیان دست بردارند. اما این تلاشها نتیجهای جز بیتوجهی و تداوم جنایات نازیها و فاشیستها نداشت.
با وجود سیاست بیطرفی که پیوس دوازدهم در پیش گرفت، واتیکان در بسیاری از موارد پناهگاه امنی برای یهودیان و قربانیان جنگ بود. بسیاری از یهودیان در طول جنگ به واتیکان پناه بردند و در آنجا توانستند جان خود را نجات دهند. در این دوران، کلیسای کاتولیک بهویژه در کشورهای اشغالی و مناطقی که تحت سلطهی نازیها قرار داشت، اقداماتی را برای حفاظت از یهودیان انجام داد.
در این زمان، بسیاری از کشیشان و مقامات کلیسا در سراسر اروپا بهشکل مخفیانه از یهودیان پشتیبانی میکردند و آنها را در کلیساها و صومعهها پنهان میکردند. این اقدامها، که اغلب از سوی پاپ نادیده گرفته میشد، در نهایت نجاتدهندهی زندگی بسیاری از یهودیان بود.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و سقوط نازیها، انتقادات زیادی متوجه پاپ پیوس دوازدهم شد. بسیاری از تاریخنگاران و منتقدان به این نکته اشاره کردند که سکوت پاپ در برابر جنایات نازیها و فاشیستها در نهایت به ضرر بسیاری از قربانیان جنگ تمام شد. برخی از آنها او را به همکاری با نازیها و فاشیستها متهم کردند، در حالی که برخی دیگر تأکید کردند که تصمیمات پیوس دوازدهم بیشتر ناشی از ترس از انتقام و بهدنبال حفظ جان کاتولیکها و یهودیان بود.
پاپ پیوس دوازدهم در نهایت در سال ۱۹۵۸ درگذشت. دوران رهبری او، که در شرایطی فوقالعاده پیچیده و پرتنش قرار داشت، تأثیرات عمیقی بر تاریخ کلیسای کاتولیک و روابط آن با قدرتهای جهانی گذاشت. اما او همچنان در تاریخ بهعنوان پاپی یاد میشود که در میان دو دیکتاتور توتالیتر گرفتار شد و با تصمیمات دشوار خود تلاش کرد تا از کلیسا و مسیحیان در برابر خطرات جنگ جهانی دوم دفاع کند.