یک مردِ چاقِ کچلِ ۵۸ ساله استاندار آذربایجان شرقی می‌شود! / سلام مسعود!

به گزارش مجله خبری نگار/فارس-لیلا حسین‌زاده: همانطور که مخاطبان محترم در جریانند مجمع نمایندگان آذربایجان شرقی، اتاق بازرگانی تبریز، شورای اصلاحات، شورای اصولگرایان، محفل راست گرایان آذربایجان شرقی، مجمع چپ گرایان تبریز، شورای نخبگان، انجمن کارگران و کارفرمایان، تشکل خردگرایان پایتخت، ستاد هماهنگی بازرگانی استان، شورای اندیشمندان روستایی، تشکل هم آوایان آذری‌زبان، تشکل هم لباسان هماورد، انجمن شلوار لی پوشان شمال غرب، شناگران المپیکی تبریز، فدراسیون شیرجه و ... هر کدام چندین گزینه اصلح را برای تصدی استانداری آذربایجان شرقی معرفی کرده‌اند که در این میان «چهره‌های شناخته شده»، «کمتر شناخته شده» و «فراموش شده» به چشم می‌خورند.

البته چندین چهره «نه چندان شناخته شده، اما آشنا و مفید برای آشنایان» نیز در این لیست‌ها هستند که نباید از نظر دور داشته شوند. رسانه‌های موسوم به «چی‌توز نیوز» نیز اغلب روی همین گزینه‌های «نه چندان شناخته شده، اما آشنا و مفید برای آشنایان» مانور می‌دهند که خدا را چه دیدی شاید هم تقی به توقی خورد و گزینه اینها از لپ لپ درآمد و شد استاندار ما و از همین رهگذر صنار سی شاهی گیر اینها آمد...

حالا اجازه بدهید مروری بر چند چهره مطرح شناخته شده برای استانداری آذربایجان شرقی، داشته باشیم. (بعدا اگر فرصتی بود چهره‌های کمتر شناخته شده و فراموش شده را هم تحلیل می‌کنیم.)

یکی از این گزینه‌ها که خیلی خفن و آدم حسابی بوده و تقریبا همه جریانات روی وی توافق و اصرار دارند یک مرد ۶۳ ساله نسبتا چاقِ مو قشنگ است که همواره دست رد به سینه استان زده و سمت خفن خود در تهران را بیشتر می‌پسندد تا اینکه بیاید اینجا استاندار ما بشود.

لازم به ذکر است نامبرده گهگداری هم عینک می‌زند که همین امر به میزان خفنیت وی می‌افزاید.

گزینه بعدی مطرح شده را هم همه می‌شناسند. قبلا وزیر بوده و لابی مناسبی هم می‌تواند برای استان مهیا کند. اما برای اینکه نتوانسته بوده با نماینده‌ها لابی کند و وزارت بازرگانی را درست کند رئیس دفتر حسن با او قهر کرد و در نهایت باعث عزل او شد.

حالا پشت پرده چه بوده و چه نبوده به خودشان مربوط است، اما گویا این گزینه هم نمی‌تواند استاندار ما بشود؛ چرا که از یک طرف بعد از آن اتفاق نه تنها با کل روسای جمهور بلکه با خود ما هم قهر کرده و دیگر نمی‌خواهد مسوولیت اجرایی داشته باشد؛ از طرف دیگر هر چند یک مرد ۵۸ ساله است، اما چاق و کچل نیست تازه عینک هم می‌زند. پس در پیش بینی ما نمی‌گنجد و نمی‌تواند استاندار شود.

یک مرد ۵۵ ساله سیاسی هم مطرح است که اگر انتخاب شود استان آذربایجان شرقی از تجارب استانداری، معاونت سیاسی، انتظامی، فرمانداریتی، پژوهشی و دانشگاهی او سرمست خواهد شد.

دیگر گزینه مطرح یک مهندس چینی ۵۴ ساله و یادگار دوره قبل استانداری آذربایجان شرقی است. این مهندس که عینک هم می‌زند کمی چاق است؛ سوابق فنی، عمرانی و علمیش هم نسبتا چاق و چله است، اما اینکه بتواند نظریات اکثریت صاحب نظران و بیشتر از آن صاحب نفوذان را جلب کند شاید کمی سخت به نظر برسد. 

اما دیگر گزینه احتمالی مطرح شده که او نیز یادگار دوره قبلی استانداری است ویژگی‌های قابل تاملی دارد که با پیش فرض شاخص‌های مد نظر ما که عبارت بودند از «کچلی»، «چاقی» و «۵۸ ساله بودن» مطابقت حداکثری دارد؛ فقط ۴۷ ساله است و احتمالا ۱۱ سال دیگر که هم کچل‌تر شده و هم چاق‌تر بهترین گزینه برای استانداری آذربایجان شرقی باشد و حالا زود است.

یکی از معاونان جبارزاده خدابیامرز هم که چندان ادعایی نداشته و بعد از عمری معاونت استانداری آرام نشسته در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی وظایف کارشناسی خود را بی هیچ سر و صدایی انجام می‌دهد بعضا مطرح می‌شود. البته چاق و کچل نیست؛ اتفاقا موهایش پرپشت هم هستند تازه کمی هم خوش تیپ و عینکی است که همه اینها شانس او را برای استاندار شدن کاهش می‌دهند! چه کاری است آخر هم استاندار باشی و هم خوش تیپ. استاندار باید خاکی باشد. کمی هم چرک باشد بد نیست؟!

جبارازده خدا بیامرز معاون خوش تیپ دیگری هم داشت که حالا دقیقا ۵۸ سال سن دارد. این مرد سعید و نیکبخت شاخص چاقی را کامل پوشش می‌دهد؛ اما متاسفانه کچل نیست. تازه وقتی هم می‌گوییم بگذارید شما را مطرح کنیم ما را به باد سخره می‎‌گیرد و می‌گوید بروید پی کارتان از ما دیگر گذشته است. خلاصه از ما اصرار است و از او انکار.

از گزینه‌های دیگری که در هر حال مطرح بوده لکن از قلم این حقیر سراپا تقصیر افتاده‌اند صمیمانه عذرخواهی می‌کنم. از این نور چشمان عزیز انشالله در دوره‌های بعدی انتخاب استاندار یاد خواهیم کرد.

اما در انتهای عرایضم اجازه بدهید سخنی بی تعارف با رئیس جمهور مسعودمان که بیشتر رای ایشان را خود ما عنایت فرمودیم، داشته باشم:

«سلام مسعود! خوبی؟! بمیرم برایت! کابینه را انتخاب کردنی چقدر حرف شنیدی! رنانی هم که اولش خیلی هوایت را داشت قهر کرد رفت. محسن را می‌گویم! علی هم قهر کرده مثل اینکه! عبدالعلی‌زاده را می‌گویم! محمد جواد هم که خیلی ظریف و نازک نارنجی بود اولش قهر کرد، اما با ظرافت برگشت. بگذریم... 

با تمام خونسردی پای همه انتخاب هایت ایستادی و در برابر این همه هجمه فقط یک جمله خرج کردی؛ قشنگ گفتی: «عملکرد وزرا را ببینید بعد قضاوت کنید!» فقط یک جمله بود ها؛ نه بیشتر نه کمتر! 

حالا تو رو خدا بیا استاندار ما را هم خودت انتخاب کن دیگر؟! تو که آدم‌های ما را بهتر از همه می‌شناسی! قربان دستت چرا اینقدر دست دست می‌کنی آخر؟ یکی از همین گزینه‌ها را بردار بگذار استاندار ما بشود دیگر. نمی‌بینی ما استاندار نداریم؟!»

چه فایده! مسعود که اصلا به حرف‌های من گوش نمی‌دهد؟! باز هم بگذریم...

می‌دانم همانطور که در ابتدای عرایضم عرض کردم آخرش یک مرد ۵۸ ساله چاقِ کچل را پیدا می‌کنند می‌گذارند استاندار ما بشود! درواقع استاندار ما را آخرش از لپ لپ درمی‌آورند! ببینید کی گفتم!