به گزارش مجله خبری نگار، نه از الان که از همان وقت که مردم گفتند: اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا، گفتیم که این حرفها را باید جدی گرفت. دوست روزنامه نگار من میگفت این حرفها متعلق به عدهای قلیل است که معلوم نیست از کجا تغذیه میشوند. گفتم شعار همین عده قلیل را هم باید جدی گرفت. طبق معمول جدی نگرفتیم. حالا هم میشود جدی نگرفت و چنان که عدهای مشارکت هشت درصدی را حماسه خواندند بازهم شعار داد و به همین شعارها هم دل خوش کرد. من با شعار هیچ مشکلی ندارم، در همه جای دنیا شعار میدهند و اغراق میکنند و مردم را بابت حضور سیاسی و اجتماعی شان ولو اندک و کم رمق تشویق میکنند. جای تشویق هم دارد. علی رغم این همه تهدید و تحدید و تحریم و تورمی که صدای شکستن استخوانها از آن به گوش میرسد این مقدار حضور هم مایه شگفتی است، اما تا کی و کجا؟ خودمان را گول نزنیم. از آخرین حضور پُرشور مردم در پای صندوقهای رای زمان زیادی نگذشته است.
همین هفت هشت سال پیش بود که واپسین انتخابات پُرشور به معنای حقیقی کلمه را تجربه کردیم. انتخاباتی که هم موقع برگزاری اش میفهمیدی دارد اتفاق بزرگی رخ میدهد و هم فردای آن شور و هیجان را احساس میکردی. اصلا شما بگویید مقصر اصلی فقدان آن همه شور و هیجان شخص حسن روحانی است. من هم با شما موافقم. اگر او میتوانست به عهدش وفا کند و آن چه را با مردم عهد کرده بود به سرانجام برساند کار به این جاها نمیکشید، اما تا کی؟ تا کی میخواهیم هر آنچه رخ میدهد را به گردن او و دولتش بیندازیم؟ این استراژی تا کجا جواب میدهد؟ اصلا جواب میدهد؟ اگر جواب میداد ترس از دولت سوم روحانی باید در همان مرحله اول کار را تمام میکرد که نکرد؛ و نه تنها تمام نکرد که در این انتخابات با همه چند و چونی که درباره مشارکت وجود دارد فعلا دولت سوم روحانی گوی سبقت را از همگان برده است. موافقان دولت روحانی میتوانند به همین مقدار دلخوش باشند و مخالفان هم میتوانند موافقان را به مرحله دوم حواله دهند، اما هم موافقان و هم مخالفان ته دلشان خوب میدانند که این آن چیزی نیست که میخواستند. اوضاع خوب نیست. شاید در دو سه انتخابات قبلی میشد مشارکت پایین را به چیزهای دیگری ربط داد. حتی بعضیها قاطعانه میگفتند از این به بعد دیگر باید به همین مشارکت پایین عادت کنیم، اما این بار چه؟ این بار که همه به میدان آمدند و داشته هایشان را خرج کردند چه؟ تعارف را کنار بگذاریم. علت این مشارکت پایین را باید جایی بیرون از انتخابات جستجو کنیم. به قول علی معزی: این انتخابات هیچ برندهای نداشت.
توضیح ضروری: لعنت خدا بر کسانی که میخواهند مردم را ناامید کنند. این حرفها به معنای ناامید کردن مردم نیست. تذکاری است به فرادستان بلکه اندکی جدیتر به این مرز و بوم و ساکنانش بیندیشند وگرنه این بنده کمترین نه تنها در این دوره از انتخابات شرکت کردم بلکه برای مشارکت بیشتر به قدر توان خود کوشیدم و در مرحله دوم نیز به یاری خدا چنین خواهم کرد، اما بحث اصلا شخصی نیست. ما باید خیلی چیزها را با همین زبانِ خوشِ انتخابات قبول کنیم وگرنه زمانه جور دیگری حالی مان میکند. به قول خواجه شیراز: تیغ سزاست هرکه را فهم سخن نمیکند.