به گزارش مجله خبری نگار،کلیشهها و هنجارهای دست و پا گیر که بر اساس جنسیت تعیین میشوند و میگوید هر جنسیتی چطور باید رفتار کند، میتواند مشکل ساز شود. گستره بسیار متعددی از این کلیشهها به عنوان زنانگی سمی شناخته میشوند. این اصطلاح انتظارات مبتنی بر جنسیت جامع از زنان را بیان میکند که به آنها فشار میآورد خودشان را در کلیشهها و معیارهای زنانه از نظر جامعه محدود کنند.
همان کلیشههای جنسیتی که رنگ صورتی و عروسک را مخصوص زنان و توپ فوتبال و تانک را مخصوص مردان میداند.
بر اساس منابع موجود در اینترنت این واژه اولین بار در سال ۲۰۱۸ وارد فرهنگ عمومی واژگان شد. در آن زمان دِوون پرایس، روان شناس اجتماعی در این باره مطلبی نوشت و جین گلیمور، روزنامه نگار هم در این باره مقالهای منتشر کرد.
تعریف اصطلاح زنانگی سمی از آنجا که بسیار گسترده است میتواند بر اساس منابع کمی متفاوت باشد.
براساس یک باور نادرست ضد فمینیستی، این اصطراح به معنی استفاده از ویژگیهای زنانه برای اغفال مردان است در صورتی که اغلب متخصصان مفهوم زنانگی سمی را به معنی تعریف سفت و سخت و سرکوبگرانه زنانگی میدانند که زنان را وادار میکند رفتار خود را با کلیشههای زنانه محدود کنند.
در این تعریف زنانگی سمی به معنی هر گونه فکر، عمل یا رفتاری است که باعث میشود زن به نفع دیگران (اغلب مردان) یا به احترام آنها از استقلال، اختیار، احساسات و سلامت روانی و عاطفی خودش بگذرد.
زمانی که زنان به خودشان میقبولانند که ارزشهای آنها در مطیع بودن، ساکت و مودب بودن، مادر بودن و ... خلاصه میشود یعنی زنانگی سمی را در خود تقویت کرده اند.
البته داشتن این ویژگیها هیچ ایرادی ندارد، شاید زنی دلش بخواهد خیلی زود ازدواج کند و بلافاصله مادر شود، این تمایلات زمانی تبدیل به زنانگی سمی میشوند که زن خودش را مجبور کند بر خلاف میلش این ویژگیها را نشان دهد.
مثلا زنی که شاغل است، ولی به اجبار و به خاطر کلیشههای سنتی مجبور میشود بعد ازدواج کارش را رها کند، تسلیم زنانگی سمی شده است.
قبل از این که روان شناسان مفهوم زنانگی سمی را مطرح نمایند، مفهوم مشابه دیگری با عنوان مردانگی سمی را تعریف کرده بودند.
ظاهراً مردانگی سمی و زنانگی سمی دو روی یک سکه هستند.
مفهومی است که مردان را تحت فشار قرار میدهد تا نقش تهاجمی، خشن، ترسناک و مسلط ایفا کنند تا در قدرت بمانند، زنان را تحت فشار قرار میدهد تا به دنبال جلب رضایت مردان باشند.
این مفاهیم ارزش مرد را به قدرت او و ارزش زن را به ظاهر زیبا و خوشایندش برای مردان محدود میکند.
خشن رفتار کنند، احساسات نشان ندهند و هر چیزی که زنانه تلقی میشود را انجام ندهند.
مصادیق مردانگی سمی در جامعه را به این شکل میبینید:
مگه مرد باید از زنش اجازه بگیرد؟ مرد که گریه نمیکند، مگه دختری که صورتی پوشیدی؟
زنانگی سمی میگوید که زنان صرفا وجود دارند تا یک مرد در زندگی نقش پدر یا شوهر داشته باشد و ارزش آنها را تعریف و قضاوت کند. زنانگی سمی پذیرش خاموش خشونت و سلطه برای بقا است.
ساکت، منفعل و از خودگذشته باشند، مطیع و تسلیم باشند، پرورش دهنده باشند، خانه داری و ارزشهای خانواده را پاس بدارند، خودشان را جذاب نشان دهند.
دختر نباید صداش بلند باشه، دختر نباید بلند بخنده، وقتی شوهرت مخالفه بگو چشم، یه بچه بیار باهاش سرگرم شو، مراقبت از بچهها وظیفه زنه، به خودت برس تا چشم شوهرت دنبال بقیه نباشه.
زنانگی سمی و مردانگی سمی به زنان و مردان القا میکنند که باید با کلیشههای سنتی مطابقت داشته باشند و تلاش کنند با این کلیشهها هماهنگ شوند.
متاسفانه بسیاری از کارمندان و مدیران زن در محل کار مشکل دارند. زنانگی سمی میتواند در هر محیطی خودش را نشان دهد:
مدرسه، خانه، بین خانواده و دوستان، محیط کار، رسانهها و شبکههای اجتماعی
اغلب معلمین مدرسه تلاش میکنند که دختران را متین، حرف گوش کن و موقر بار بیاورند. شاید این کار به نظرتان بدون ایراد باشد، ولی زمانی که با تکیه بر جنبههای زنانه انجام میشود، نادرست است مثلا معلم به دانش آموز بگوید:
دختر بلند نمیخندد، مثل خانمها رفتار کن.
شوهر یا شریک عاطفی که با کار کردن زن مخالف است و این مسئله را با چنین جملاتی بیان میکند:
توبری سر کار، پس من چه کاره ام؟ من موظفم تامینت کنم و تو از بچهها مراقبت کنی.
والدینی که مدام به دخترشان فشار میآورند که:
چرا بچه دار نمیشی؟ مگه میشه زنی نخواد مادر شه؟ تا از سنت نگذشته زودتر اقدام کند.
دوستان و بستگانی که به شما میگویند:
میدونی چرا شوهر پیدا نمیکنی؟ استقلال و اعتماد به نفست مردها رو ازت دور میکنه.
همه این موارد زنانگی سمی را در فرد تقویت میکند.
زنانگی سمی رواج زیادی در محیط کار دارد. مثلا مدیران یا همکارانی که به زنی پیشنهاد میکنند بیشتر آرایش کند تا مشتریهای بیشتری جذب کند، در حال ترویج زنانگی سمی هستند.
بر اساس پژوهشی که در سال ۲۰۲۰ انجام شد، زنانی که در پستهای مدیریتی بالاتری از مردان قرار دارند بیشتر در معرض آزار و اذیت آنها هستند. این مساله ناشی از کلیشههای جنسیتی است که زنان توانایی رهبری ندارند.
جالب اینجاست، زنانی که به این کلیشههای جنسیتی پایبند هستند بیشتر از مردان، مدیران زن را آزار میدهند و فکرمیکنند که مردان باید در جایگاه برتر باشند و زنی که در پست بالاتری قرار دارد نمیتواند به خوبی از عهده آن بر بیاید.
زنانگی سمی به شدت در شبکههای اجتماعی رواج دارد. حتما دیده اید که لایکها و کامنتها و اشتراک گذاری عکس یا محتواهایی که درباره زنان و کلیشههای جنسیتی هستند خیلی زیاد است.
سلبریتیها و افراد مشهوری که رژیم غذایی خطرناک تبلیغ میکنند یا برای ترغیب زنان به ورزش به جای نشان دادن جنبه سلامتی بر اندام زیبا و ایده آل زنان و مشخص کردن انحناهای بدن تاکید میکنند. در حال ترویج زنانگی سمی هستند.
در برنامههای تلویزیونی که به زنان آموزش میدهند چطور برای بدست آوردن عشق یک مرد رقابت کنند هم زنانگی سمی در حال ترویج است.
زنانگی سمی و مردانگی سمی هر دو ریشه زن ستیزی دارند و مانند جنیست گرایی خیرخواهانه، زن را محدود به خانه و خانه داری میکنند.
جنسیت گرایی خیرخواهانه همان تبعیض جنسیتی است و تنها تفاوتش رنگ و لعاب زیبای آن است، ولی نیت خوبی پشت آن وجود ندارد.
در این دیدگاه زنان، ظریف و شکننده و آسیب پذیر هستند.
میگویند زنان با مهر مادری آفریده شده اند و موهبت پرورش فرزند دارند.
مردان وظیفه دارند که در خدمت زن باشند و با آنها مانند شاهزاده رفتار کرده، امنیت و رفاهشان را تامین کرده و محافظ زنان باشند.
جنسیت گرایان خیرخواهانه میگویند حافظت مردانه نوعی معامله است و فقط به زنی اعطا میشود که در نقش جنسیتی سنتی فرو برود. به همین دلیل زمانی که زنی در محیط بر خلاف هنجارها صدایش را بالا میبرد و به کسی که حقش را خورده، اعتراض میکند، به ندرت مردی پشت او میایستد و از او حمایت میکند.
این دیدگاه نمیگوید زنی که مهر مادری در خود احساس نمیکند چرا باید به زور بچه باورد یا اگر زنی نابارور است، چرا او را ناقص به حساب میآورند.
این دیدگاه نمیگوید زنی که هوش و استعداد مثال زدنی دارد، چرا باید به جای تعالی نبوغ، هوش و استعداد و افزودن علم جدید به جامعه خودش را درگیر وظایف خانه داری کند.
اگر هر کدام از رفتارها و افکار زیر را در خودتان و دیگران میبیند علایم زنانگی سمی در شما وجود دارد:
– احساس میکنید بدون ازدواج با یک مرد ناقص هستید.
– فکر میکنید مشکلات باروری باعث شرمندگی شما است و، چون بچه دار نمیشوید ناقص هستید.
– رژِیمهای سخت و جراحیهای زیبایی خطرناک انجام میدهید و سلامت فردی خودتان را فدای منطبق شدن بر معیارهای زیبایی زنان میکنید.
– نیازها و خواستههای خودتان را فدای نیازها و خواستههای مردتان میکنید.
– کارهای همکار مردتان را میپذیرید چرا که احساس میکنید اگر نه بگویید، بی ادبی است.
– توانایی هایتان را کم اهمیت جلوه میدهید یا وانمود میکنید برخی کارها را بلند نیستید یا توان جسمی انجامش را ندارید.
– به آزار مردان اعتراض نمیکنید و درباره موضوعی که مخالفید نظری نمیدهید چرا که فکر میکنید زن باید مطیع باشد و صدایش را بالا نبرد.
– راجب زنان دیگر قضاوت میکنید و تحقیرشان میکنید که با انتظارات جنسیتی جامعه مطابقت ندارد.
زنانگی سمی میتواند منجر به افزایش استرس، تخریب هویت و احساس ناتوانی بر سلامت جسمی و روحی شده و منجر به روابط ناسالم شود چرا که افراد به جای تلاش برای زنگی و برقراری روابط صمیمانه با دیگران به دنبال ایجاد قالب مناسب خود هستند.
• تاثیر منفی زنانگی سمی بر سلامت جسمی: زنانگی سمی با ترویج استانداردهای زیبایی و لاغری بر سلامت جسمی زنان تاثیر منفی میگذارد و ممکن است زنان را به دسفورمیا و اختلال خوردن مبتلا کند.
این انتظارات میتواند استرس شدیدی به زن وارد کند به خصوص اگر تعهد تحصیلی و کاری هم داشته باشند. زنان برای ایفای نقش یاریگر، از خود گذشته و پرورش دهنده به خودشان فشار میآورند و دچار استرس میشوند. استرس مزمن میتواند منجر به مشکلاتی از جمله خستگی، بی خوابی، سردرد، مشکلات معده، درد عضلانی، لرزش دست و بیماریهای جدی از جمله سرطان، سکته مغزی و بیماریهای قلبی شود.
• تاثیر منفی زنانگی سمی بر سلامت روان: رعایت هنجارهای جنسیتی مخالف با شخصیت فردی میتواند باعث ایجاد احساس ناتوانی و در نتیجه مشکلات روحی و روانی در زنان شود. زنی که بر خلاف میل باطنی ارزش خود را در انتظارات جنسیتی جامع میبیند نمیتواند احساس رضایت از زندگی داشته باشد، از خودش متنفر میشود و دچار فشار، اضطراب، افسردگی و کاهش اعتماد به نفس میشود.
• تاثیر منفی زنانگی سمی بر رابطه: زنانگی سمی روی روابط شخصی و حرفهای تاثیر منفی میگذارد. در رابطه عاشقانه مدام به دنبال تایید شدن هستید و میخواهید هر کاری کنید که او شما را برگزیند و در هیچ موردی با او مخالفت نمیکنید در نتیجه کم کم احساس رنجش، کاهش صمیمیت و آزردگی در شما زیاد میشود. در روابط کاری هم چنین احساساتی را تجربه خواهید کرد.
۱ – اگر در خودتان زنانگی سمی را مشاهده میکنید، بررسی کنید که این باورها از کجا آمده اند، والدین، دوستان، رسانهها و .... گاهی زنانگی سمی به قدری در شما ریشه دار شده که رفتارتان ناخودآگاه شده است بنابراین قبل از انجام کاری باید آن را بررسی کنید که آیا برایتان خوب است یا میخواهید مطابق انتظار جامعه رفتار کنید. اگر میخواهید به کسی کمک کنید به این فکر کنید که آیا وافعا میخوهید کاری برایش انجام دهید یا حس میکنید مجبورید به او کمک کنید.
این جملات را با خودتان تکرار کنید:
۱ – طبیعیه که چنین احساسی داشته باشم، اشکالی نداره عصبانی باشم، من تمام تلاشم را کردم و دیگر نمیتوانم از خودم مایه بگذارم، احساسات من مهم هستند.
۲ – دقت کنید که چه زمان و کجا احساس واقعی بودن دارید. اگر کسی قصد دارد شما را تحت فشار بگذارد تا انتظاراتش را برآورده کنید با میخواهد بر اساس کلیشهها روفتار کنید از او فاصله بگیرید.
۳ – جنبههایی از هویتتان را که خلاف کلیشهها است را کشف کرده و به آنها احترام بگذارید.
۴ – از رسانهها و صفحاتی در شبکههای اجتماعی که زنانگی سمی را ترویج میکنند دوری کنید و از رسانههایی استفاده کنید که هنجارهای جنسیتی را به چالش میکشند.
۵ – اگر دیگران دچار زنانگی سمی هستند با دلسوزی درباره این موضوع صحبت کنید. اگر به صورت مستقیم به او بگویید که علایم زنانگی سمی را در رفتارش مشاهده میکنید، حالت تدافعی به خودش میگیرد. میتوانید با سوال پرسیدن شروع کنید مثلا اگر خواهرتان درباره دوستش که بچه ندارد اظهار نظر میکند از او بپرسید، چرا این قدر فکرت را درگیر کرده؟
منبع:اینفو