به گزارش مجله خبری نگار، مرحلهی شیفتگی عشق رمانتیک، معمولا در ماههای ابتدایی یک رابطهی عاشقانهی سالم اتفاق میافتد. این مرحله میتواند شامل افکار مداوم در مورد هدف عشق و تمایل به صرف تمامی لحظات با شخص موردنظر باشد. یک رابطهی عاشقانهی سالم معمولا با گذشت زمان تکامل مییابد، بطوریکه دیگر شامل احساساتی تقریبا همانند نیاز شدید به طرف مقابل و شور و شوق شیفتگی نخواهد بود عشق سالم میتواند در طول سالها به بلوغ برسد تا تعهد، دوستی و احترامی مستحکم به شخصی دیگر، به عنوان یک فرد و نیازهای مورد نظر او را در برگیرد. روابط سالم به هر دو فرد اجازه میدهد تا احساس نمایند که دوست داشته میشوند، به آنها اهمیت داده میشود، مورد احترام قرار میگیرند و همچنین در عین حال به آنها اجازه میدهد که فردیت خود را حفظ کنند و زندگی حرفهای، فعالیتهای تفریحی، و دوستیهای بیرون از رابطهی عاشقانهی خود را دنبال نمایند.
متاسفانه عشق برای قرنها در ادبیات و همچنین توسط رسانه ها، از زمانی که این رسانه ها موجودیت یافتند، جنبههای آرمانی و رویاگونه پیدا کردند. از خودکشی متقابل رومئو و ژولیت تا حتی بسیاری از فیلم عاشقانهی اخیر، هنگامی که صحنهی نمایش به پایان میرسد، به جای داشتن عواقب ویرانگر چنین رفتارهایی، وسواس داشتن در مورد عشق یک فرد اغلب به عنوان امری مورد درک مخاطب قرار میگیرد که گویی آرزوی آن را دارد.
تفاوت بین عشق سالم و عشق وسواسی این است که در حالت دوم، احساسات شیفتگی به حد افراط میرسند و به مرحلهای پای میگذارند که در آن به وضعیتی وسواسی تبدیل میشوند. عشق و حسادت وسواسی که حالتی وهمی هستند، نشانهای از مشکلات سلامت روانی میباشند و نشانهای است که در حدود یک دهم درصد از بزرگسالان رخ میدهند. افرادی که از حسادت وهمی رنج میبرند، اغلب تجربیاتی جزئی مانند سلام کردن یک همکار به همسر یا شریک عشقی خود و یا نگاه کردن به یک عابر پیاده را به عنوان یک دلیل قطعی مبنی بر اینکه عشقشان به آنها بیوفایی میکند تفسیر مینمایند. مشخص شده است که مردان الکلی، نسبت به ایجاد و توسعه ی حسادت وهمی آسیبپذیر هستند.
زنان بیشتر تمایل دارند تا که نسبت به افرادی که آنها را میشناسند، عشق وسواسی داشته باشند تا نسبت به یک غریبه. موضوعات عشق برای زنانی که دارای عشق وسواسی میباشند، اغلب افرادی هستند که در زندگی آنها نقش کمک کننده داشتهاند. در مواردی غیرمعمول که عشق وسواسی شامل خشونت است، به نظر میرسد که مردان و زنان به یک میزان مرتکب چنین خشونتی میشوند. عوامل خطر برای ایجاد و توسعهی عشق وسواسی شامل فقدان یک کار تماموقت و نیز داشتن اعضای خانوادهای است که مشکلات روانی دارند، به خصوص بیماری با اختلال وهمی.
گذشته از حسادت وهمی، عشق وسواسی میتواند با داشتن ویژگیهای اعتیاد آور، از یک رابطه عاشقانه سالم متمایز شود. برای مثال، فردی که از عشق وسواسی رنج میبرد، تمایل دارد تا اوقات بسیار زیادی را با عشق خود سپری کند، به گونهای که آنها بیش از حد به رفتار خود فکر کرده و در رفتارهایی ورود میکنند که باعث میشوند تا حد زیادی با عشق خود در ارتباط باشند. آنها ممکن است میزان مشارکت در فعالیتهای تفریحی و یا دیگر روابط اجتماعی را محدود کنند، حتی تا درجهای که آنها را از کار و فعالیت عاجز سازد.
فردی با عشق وسواسی، ممکن است در تلاش برای نگه داشتن عشق خود در کنارش، ممکن است ابزارهای کنترل روانی و یا دیگر اشکال کنترلی را بکار گیرد. مثالهایی از این کنترل، شامل کنترل یا نظارت بر پول یا غذا و در موارد شدید، مخفیانه تحت نظر داشتن یا استفاده از خشونت میشوند.
فردی که در خصوص عشق خود و طرف مقابل خود که عاشقش است دچار وسواس میباشد، ممکن است به ترتیب وابسته و هموابسته (نوعی رفتار بیمارگونه که در آن فرد به نیازهای خود توجهی ندارد و نیازهای دیگری را در اولویت قرار میدهد و به او خدمت میکند که موجب وابستگی طرف میشود) به یکدیگر باشند. کسی که که دارای عشق وسواسی میباشد، ممکن است طوری رفتار کند که انگار به طرف مقابل خود معتاد شده است. فردی که گرفتار عشق وسواسی است، به نوبهی خود ممکن است در تعیین حدود و مرزهای مشخص در رفتارهای وسواسی مشکل داشته باشد.
فرایندی که متخصصین سلامت روان در ارزیابی عشق وسواسی بهکار میگیرند شامل ارزیابی شخص برای اطمینان از آن است که اختلالات روانی که ممکن است فرد همراه با عشق وسواسی داشته باشد، بررسی شوند و در صورت وجود، درمان شوند. نمونههایی از این اختلالات عبارتند از: اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، اختلال وهمی، اختلال وسواس فکری و عملی، اختلال شخصیت یا سندرم مغزی ارگانیک (به علت شرایط پزشکی). علائم هشدار دهنده مبنی بر آنکه شخصی از عشق وسواسی رنج میبرد، شامل موارد زیر میباشد:
* عزتنفس پایین/ نیاز بیش از حد به قوت قلب و اطمینانطلبی.
* گفتگوی وسواسگونه دربارهی طرفی که برای فرد مورد علاقه.
* تماسهای تلفنی مکرر و یا ارسال پیامهای زیاد برای فرد مورد علاقه.
* توجه شدید نامطلوب به فرد مورد علاقه.
* تمایل به داشتن احساسات بسیار خوب یا بد (اما نه متعادل) در مورد یک فرد.
* میل به تمرکز محض بر جنبههای مثبت یا منفی فردی که دوستش دارند.
* مشکل تمرکز بر روی کار، تفریح و سرگرمی، اجتماعی شدن و یا دیگر جنبههای زندگی خارج از موضوع علاقه و عشق.
* تلاش برای نظارت و یا در غیر این صورت کنترل فعالیتها و زندگی فرد مورد علاقه.
* شادی بیش از حد تا سر حد آسودگی، در هنگامی که قادر به تماس با فرد مورد علاقهشان هستند.
درمان عشق وسواسی اغلب شامل رواندرمانی برای فرد مبتلا و طرف مقابل او میباشد؛ بهخصوص اگر دو فرد در حال حاضر با یکدیگر در رابطه باشند. مشاوره در درمان عشق وسواسی کمککننده است و میتواند شامل کمک به هردو فرد برای تجسم رابطهشان بهطور صحیح و همچنین استفاده از تاییدات و دیگر تکنیکها برای افزایش عزتنفس آنها باشد.
در صورت لزوم، هرگونه از بیماران روحی و روانی باید تحت درمان دارویی نیز قرار گیرند. اگر فرد مبتلا به عشق وسواسی رفتارهایی تهدیدآمیز یا خطرناک از خود نشان دهد، مداخلات قانونی مانند مشارکت پلیس و اجرای برخی ضوابط بازدارنده و برنامههای امنیتی ممکن است ضروری باشد.
منبع: سایکومتریست