کد مطلب: ۴۱۵۳۹۷
۲۱ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۱:۰۳
رویداد‌های موسوم به «بهار عربی» چه پیامد‌هایی را برای کشور‌های درگیر به‌دنبال داشته است؟

به گزارش مجله خبری نگار، با گذشت بیش از یک دهه از خیزش‌های عربی که منطقه را وارد مرحله‌ای جدید از حیات خود کرد، این سؤال مطرح است که آن رخداد‌ها چه دستاوردی برای این کشور‌ها داشته است؟ بهار عربی تجارب مختلفی در کشور‌های مختلف خاورمیانه رقم زده است؛ تجاربی که در بعد سیاسی و اقتصادی طبق نظرسنجی‌ها و آمار موجود وضعیت این کشور‌ها را به مراتب بدتر از گذشته کرده‌است. اگر تحولات بهار عربی را در دو منطقه شمال آفریقا و غرب آسیا بررسی کنیم، نتایج آن را می‌توان در پی دخالت‌های امریکا به شرح ذیل خلاصه کرد.

۱- تحولات سیاسی شمال آفریقا

اولین جرقه انقلاب در تونس زده شد و سرانجام بن علی سرنگون شد. بعد از ۹ سال تجربه دموکراسی، قیس بن سعید در تونس به‌عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب شد و نظام اقتدار‌گرا را در این کشور حاکم کرد، به گونه‌ای که در انتخابات پارلمانی میزان مشارکت مردم حدود ۷ درصد بوده است. در لیبی سرنگونی قذافی باعث ایجاد شکاف داخلی و تقسیم قدرت بین سه گروه تأثیر‌گذار در این کشور شده و لیبی را آماج تاخت و تاز کشور‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای قرار داده است. اکنون هیچ افق صلحی برای لیبی تصور نمی‌شود و افزایش تنش‌ها بین گروه‌های مختلف با توجه به وابستگی منطقه‌ای و بین‌المللی افزایش پیدا کرده است. مصر تجربه دیگر در بهار عربی بود. با سقوط مبارک، این کشور دوران گذار را با محمد مرسی رئیس جمهور اخوانی تجربه کرده بود که در عمل موفقیتی به دست نیاورد و سرانجام با یک شبه کودتا سرنگون و در زندان جان سپرد.

اکنون مصر به دوران اقتدارگرایی مبارک بازگشته و اکثر ارکان قدرت در دوران مبارک در ساختار سیاسی و نظامی این کشور حضور دارند. سه کشور بالا نمونه‌هایی از تجارب ناموفق بهار عربی در کشور‌های شمال آفریقا بودند؛ هرچند این کشور‌ها برای زمانی کوتاه تجارب دموکراسی را تجربه کردند، اما با توجه به بافت و فرهنگ این کشور‌ها و مداخلات خارجی، بار دیگر ساختار‌های اقتدارگرایانه بازگشته‌اند.

منطقه غرب آسیا

شدت خشونت و جنگ‌های داخلی در منطقه غرب آسیا از شمال آفریقا بسیار بیشتر بوده است. در سوریه به بهانه ساقط کردن نظام اسد تروریست‌های مختلف را از سرتاسر جهان بسیج کرده و در قالب گروه‌های تروریستی به سوریه آوردند تا در مقابل دولت اسد قرار بگیرند. نتیجه این بود که سوریه وارد جنگ داخلی شد و صد‌ها هزار انسان در این جنگ کشته شدند و بیش از ۸ میلیون آواره در این بحران وجود داشت. گروه‌های تروریستی سرانجام از دولت اسد و همپیمانان خود شکست خوردند و اکنون در محدوده‌ای در شمال ادلب و شمال حلب حضور دارند. اسد توانست ثبات را بر بخش‌های غربی سوریه (غرب رود فرات) به ارمغان بیاورد و اکنون دوران بازسازی را آغاز کند. همپیمانان اسد بخصوص ایران و روسیه یک جنگ جهانی را در منطقه پشت سر گذاشتند که می‌توانست دامنه آن کشور‌ها را فرابگیرد. یمن تجربه دیگری در منطقه غرب آسیا بوده است.

یمن با توجه به موقعیت استراتژیک خود همواره حتی در طول دوران جنگ سرد به کانون رقابت‌های قدرت بزرگ و منطقه‌ای تبدیل شده بود که نتیجه آن تقسیم یمن به یمن شمالی و جنوبی بوده است. بعد از اتحاد یمن شمالی و جنوبی و موج اقتدار‌گرایی در دوران عبدالله صالح این کشور به اسفناک‌ترین شیوه دنبال شد.

تحولات بهار عربی در یمن هم جاری بود و سرانجام دولت عبدالله صالح در مقابل خیزش مردم شکست خورد؛ دولت جدید توسط معاون وی تشکیل شد و حکومت اقتدارگرایانه علی عبدالله صالح به مدت دو سال ادامه یافت تا سرانجام مردم در یک خیزش انقلابی علیه منصور هادی رئیس جمهور این کشور قیام کرده و او از کشور فرار کرد. عربستان سعودی به بهانه حمایت از دولت مستعفی، ۸ سال جنگ را بر مردم یمن تحمیل کرد و اکثر زیرساخت‌های این کشور نابود شد. قدرت در یمن اکنون به سه دسته تقسیم شده است؛ دولت نجات ملی در قالب انصارالله بر شمال و بخش‌هایی از مرکز یمن حکومت می‌کند؛ ائتلاف جنوب تحت حمایت امارات بر بخش‌هایی از جنوب این کشور حکومت می‌کند و بازمانده‌های دولت مستعفی یمن مورد حمایت عربستان که بر سایر مناطق جنوب حکومت می‌کنند.

هرچند اکنون یمن دوران آتش‌بس موقتی را پشت سر می‌گذارد، اما نتیجه تحولات، کشته شدن صد‌ها هزار انسان از جمله زن و کودک بوده به طوری که می‌توان گفت این کشور برای سال‌های سال به عقب برگشته است. در بحرین هم خیزش‌های انقلابی با دخالت سعودی و حمایت‌های بین‌المللی شکست خورد و خاندان آل خلیفه با اعدام و زندانی کردن مخالفان به حیات خود ادامه می‌دهند. در بعد سیاسی باید گفت بهارعربی پیامد‌های مثبتی برای این کشور‌ها نداشته است و اکنون آن‌ها در وضعیت بسیار نامناسب سیاسی به سر می‌برند.

۲- تحولات اقتصادی

ارم بیزنس (Erembusiness) وبسایت اماراتی ویژه خبر و گزارش‌های اقتصادی، جمعه ۲۵ فوریه گزارشی از یک نظرسنجی ویژه اقتصادی منتشر کرده که از طریق اجرای مصاحبه مستقیم و توزیع پرسشنامه با ده‌ها تن از کارمندان برخی کشور‌های عربی انجام شده است. طبق این نظرسنجی، حقوق کارمندان ۷ کشور عربی لبنان، عراق، مصر، تونس، مراکش، الجزایر و اردن در هفته سوم ماه به پایان می‌رسد. بر اساس این مطالعه، بیش از ۹۴ درصد از کارمندان این هفت کشور پیش از پایان ماه دستمزد خود را خرج می‌کنند. پس از لبنانی‌ها، شهروندان تونسی در مقام بعدی وخامت شرایط اقتصادی قرار دارند. طبق این مطالعه، ۴۷ درصد از شرکت‌کنندگان تونسی گفتند که دستمزد آن‌ها در هفته اول ماه تمام می‌شود. حدود ۷۵ درصد از تونسی‌های شرکت‌کننده در این نظرسنجی، خانواده‌های سه تا پنج نفر دارند.

شرکت‌کنندگان اردنی، کویتی، اماراتی، سعودی و قطری نیز خاطرنشان کردند که اجاره مسکن بیشترین هزینه از درآمد ماهانه‌شان را در بر می‌گیرد. تعداد زیادی از شهروندان کشور‌های عربی در این مطالعه اظهار داشتند که هزینه سرگرمی در رتبه دهم هزینه‌های ماهانه آنان قرار دارد. ۷۷ درصد از الجزایری‌ها، ۷۵ درصد مصری‌ها و ۶۸ درصد از مراکشی‌ها تفریح را در اولویت هزینه خود نمی‌دانند. این نشان‌دهنده آن است که مردم کشور‌های عربی نسبت به دیگران بخش کمی از درآمد خود را صرف تفریح و سرگرمی می‌کنند.

در سعودی، ۵۳.۳ درصد شهروندان تأکید کردند که هزینه کمی برای سرگرمی صرف می‌کنند. ۵۱.۷ درصد اماراتی‌ها و ۴۵ درصد بحرینی‌ها گفتند که هزینه سرگرمی در مرتبه سوم هزینه‌های ماهانه آن‌ها قرار دارد. در کویت هم ۴۲.۹ درصد به «ارم بیزنس» گفتند که هزینه سرگرمی اولویت زندگی آن‌ها نیست و در رتبه سوم قرار دارد. این مطالعه نشان داد، بیشتر شهروندان عرب درآمد یا دستمزد ماهانه خود را پیش از پایان ماه و بدون هیچ گونه پس‌اندازی خرج می‌کنند که نشان‌دهنده تأثیر منفی روند افزایش قیمت‌ها و تورم اقتصاد جهانی بر قشر کارمندان در این سیزده کشورعربی است.

در نتیجه باید گفت که بهارعربی چه در بعد سیاسی و چه در بعد اقتصادی دستاورد‌های قابل توجهی با خود به همراه نداشته و هرچند موجب روی کار آمدن انصارالله در قالب دولت نجات ملی در یمن شده است، اما در مجموع این تحولات بهار این کشور‌ها را به خزان تبدیل کرده است.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر